پدرم با دردِ جانبازی عشق‎بازی می‌کرد

به گزارش نوید شاهد البرز؛ حکمت آنان که ماندند و سال ها در انتظار شهادت و در غصه جاماندن از قافله هم‌رزمانشان بودند. هم‎خدا می داند و هم از کارنامه روزهای حیاتشان می توان درک کرد. رسالتی که بر دوش آنها بوده، فراتر از آن روزها  و زمان بوده است و  باید تمام می شد تا خداوند آنها را به عنوان شاهد در جوارش بپذیرد.

جانباز شهید محمد شهرکی از هم‌رزمان و هم رکابان سردار دلها بود و سال ها بعد هم با او رفاقت داشت. او زاده  بیست و چهارم شهریور سال 1341 در زابل است. جوانی اش را در جبهه گذراند. در همان دوران بعد از حماسه آفرینی های بسیار به شدت شیمیایی شد و به درجه جانبازی رسید. بعد از صبوری سال ها و مرارت های جانبازی، هفدهم مرداد ماه 1395 در حالی‌که پنجاه و چهار سال داشت، دیدار حق را لبیک گفت و به جرگه شهدا و هم‌رزمانش پیوست. 

مهدی شهرکی فرزند شهید والامقام حاج محمد شهرکی، حقوق‌دان و مسئول امور ایثارگران دادگستری کرج در گفت‎وگویی که با نوید شاهد به مناسبت سالگرد شهادت پدرش داشت، بیان می‌کند: پدرم حاج محمد شهرکی بسیجی بود. او بالاترین سابقه حضور داوطلبانه در لشگر 41ثارالله به فرماندهی سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را داشت و خود در دوران دفاع مقدس فرمانده گردان 409 حمزه سیدالشهدا و مرد میدان عملیات های والفجر هشت، فاو، بیت‌المقدس و یک قهرمان خط شکن بود و چندین بار از مقام معظم رهبری به علت سابقه بالای حضور در جبهه مورد تقدیر قرار گرفت.

 
مهدی شهرکی از صبوری و خویش‌تنداری پدر شهیدش این‌گونه می گوید: پدرم شخصیت محکم و استواری در خانواده داشت، به گونه ای که الگویی برای ما در مقاومت در برابر سختی ها بود. با اینکه درد بسیاری داشت اما با این آلام و مرارت ها عشق بازی می کرد. او جانباز شیمیایی بود و هفتاد درصد از جسمش تحلیل رفته بود. هر روز هم توانایی و سلامتش کمتر می شد اما جوری رفتار می کرد که رحمت و موهبتی از جانب خداوند است؛ شخصیتی بسیار بزرگ داشت. او دغدغه فرهنگ جامعه را داشت و در این زمینه هم فعالیت می‌کرد. بیشتر مواقع در خانه او را گوشه ای در حال مطالعه می دیدیم.
 
شهرکی پدرش را نظر کرده می داند و با اشاره به یکی از خاطرات پدر در یکی از عملیات ها تعریف می کند: پدرم در بیان یکی از خاطراتش می گفت: «در یکی از عملیات های مهم و استراتژیک تنها بازمانده من بودم. این عملیات به فرماندهی صیاد شیرازی انجام شد. بعد از ظهر صیاد شیرازی از تهران عازم منطقه کردستان شد. شب قبل، از رزمندگان عملیات پذیرایی مفصلی شد.
 همه رزمندگان آماده شهادت بودند. طوری که وصیت قطعی خود را نوشته بودند. آن شب همگی به سختی خوابشان می برد. چند دقیقه ای خوابم برد. در خواب دیدم؛ مادرم و یک بانویی که چادری سفید به سر داشت بالای یک بلندی ایستاده اند. مادرم به آن بانو التماس می کرد که این فرزند را به من ببخشید. آن خانم چادر سفید را بر سر من کشید. خیلی برای من جای سوال بود که چه اتفاقی خواهد افتاد. فردای آن روز عملیات سختی اتفاق افتاد. همه رزمندگان شهید شدند. من تنها بازمانده این عملیات بودم.  
 
این فرزند جانباز شهید با عنوان اینکه پدرم بزرگ‎ترین معلم من در زندگی است، بیان می کند: همه دورانی که با پدرم طی شد هر روزش درسی تازه بود. او برزگترین معلم من در زندگی بود. اکثر دورانی که ما با شهید طی کردیم، دوران صبر و استقامت بود. ما از این دوران درس زندگی، آزادگی و بندگی با خداوند را آموختیم. او به دلیل جراحات شیمیایی و اعصاب و روان هر روز مثل شمع آب می شد اما ما شاهد بودیم که بیشترین دردش دوری از رفقا و هم‎رزمان شهیدش بود.  

مهدی شهرکی در ادامه بیان می کند: شهید شهرکی توصیه اش به بنده و همه جوانان این بوده است که امانتدار انقلاب باشیم. او تاکید داشت که با درس خواندن در مقاطع بالا در جایگاهی قرار بگیریم که مفید و تاثیرگزار باشیم و صادقانه خدمت کنیم.
 
وی با تاکید بر ادامه دادن راه شهدا و حفظ ارزش ها اظهار کرد: با خدمت کردن به مردم و یاری رساندن به مظلومان و مستضعفان، باید حفاظت و امانتداری از دستاوردهای انقلاب کرد. ما برای اقتدار و سربلندی این خاک و ارزش های اسلام جان‌ها تقدیم کردیم و چه چیزی عزیزتر از جان است. هر گونه کم کاری، بی مبالاتی و بی توجهی در مسیر خدمت به مردم و کشور پایمال کردن خون شهداست زیرا که شهدا برای این کشور و این ملت از جانشان گذشتند.
 
این فرزند شهید در پایان خطاب به فرزندان جانبازان و شهدا یادآور می شود: بنده به عنوان کسی که دو قشر ایثارگری را تجربه کردم، خطاب به فرزندان جانباز 70درصد می گویم که قدر پدران خود را بدانید. لحظاتی که در کنارشان هستید را غنیمت و مغتنم بشمارید؛ زیرا این ایثارگران دریایی از معرفت و ایثارگری هستند. این جانبازان ثروت های انقلاب هستند. هر خدمتی چه از لحاظ مادی و معنوی به این بزرگواران بشود باز هم در مقابل رشادت و از خود گذشتگی این سروران کم است. همچنین  ما فرزندان شهدا الگوی جامعه هستیم. مردم به عنوان یادگار آن شهید از ما انتظار دارند به گونه ای عمل کنیم که راه پدران شهیدمان را دنبال کرده باشیم که شهیدانمان از ما راضی باشند و سربازان خوبی برای رهبری باشیم.
 
 
 گفت‌وگو از اباذری