نوید شاهد - «حاج سیدعلی اکبر ابوترابی» از اسرای دوران دفاع مقدس و ملقب به سیدآزادگان است. گزیده ای از خاطرات او در سالگرد شهادتش که یکی از اسرا روایت کرده است را منتشر می‌کند.

به گزارش نوید شاهد البرز، حجت‌الاسلام والمسلمین «سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» زاده شهر مذهبی و تاریخی قزوین یکی از فرزندان بزرگ و تاثیرگذار ایران اسلامی، در طول حیات پُربرکت خویش بود که در طول اسارتش در زندان‌های رژیم بعث عراق، هدایت و مدیریت اسرای جنگ تحمیلی را برعهده داشت.

مرحوم سید علی اکبر ابوترابی فرد بیش از 10 سال سختی های اسارت را تحمل کرد و با وجود تمام دشواری‌ها و فشارهای جسمی و روحی، در مقاومت و اخلاق به الگویی برای آزادگان مبدل شد.

سید آزادگان بعد از بازگشت به میهن اسلامی هم همچنان در مسیر خدمت به خلق گام برداشت و در 12 خرداد سال 1379 در حالی که همراه پدر بزرگوارش آیت ‌الله سیدعباس ابوترابی عازم مشهد مقدس بود، بر اثر تصادف دار فانی را وداع گفت.

آنچه می‌خوانید روایت خاطره‌ای از این آزاده گرانقدر است.

«عراقی‌ها سوت به صف شدن را زدند. جلال که پاهایش ترکش داشت از بقیه جا ماند تا خودش را به صف رساند؛ عراقی‌ها گرفتنش زیر ضربات کابل. حاج آقا ابوترابی دوید و دست جلال را انداخت گردن خودش. حالا عراقی ها هر دو تا رو می زدند. حاجی به زحمت او را رساند در صف. عراقی‌ها حاج آقا ابوترابی را صدا کردند آنقدر با کابل پشتش کوبیدند که دشداشه‌اش پاره و خونی شد. یکی از سربازان شیعه عراقی مخفیانه یه پماد آورد تا به کمرش بمالیم. دادش درآمد. کمر حاج آقا به شدت کبود و زخمی شده بود. آنقدر کبود و زخمی که انگار بلوز مشکی پوشیده است اما با همان حالت به نماز ایستاده.»

خاطره نماز

 

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده