"پرواز عاشقانه"
يکشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۵۸
نوید شاهد - شهید" سیدمحمد سادات" از شهدای دوران دفاع مقدس است. همرزم شهید، "سیدحسن هاشمی" در روایت خاطراتش میگوید: سیدمحمد به زمین افتاد. آن روز خداحافظیاش بود. بچهها به سمتش دویدند و برای شهادت و دیدار با خدا، عاشقانه پرواز کرده بود.
بهگزارش نوید شاهد البرز؛ پدر و مادر هردو از سادات بودند پسرشان را حسینی و عشق اباعبدالله بار آوردند. پسر وقتی دیپلم گرفت، شغل مقدس معلمی را برگزید و با شروع جنگ زندگی و آسایش آنها را وانهاد و سختی جهاد و جبهه را انتخاب کرد. او با جبهه هم عروس بود و هیچگاه از آن خسته نمی شد. آرزوی شهادت داشت و مردانه وادی به وادی به دنبال آن بود.
خواهرش میگوید: من، هم خواهر شهید هستم و هم مادر «شهید داود بهادری». برادرم سیدمحمد از نظر اخلاق و درس ممتاز بود. تازه یکسال عروسی کرده بود که به شهادت رسید. مادرم همیشه به او میگفت: «اگر همسر اختیار نکردهای؟! مگر نباید زندگی کنی؟! سیدمحمد میگفت: آخر اگر به جبهه نروم که نمیشود! من عمم را جذب کرده ام که این راه را تا آخر ادامه بدهم.» بعد از شهادت برادرم، پسرش به دنیا آمد که اسمش را «سیدعباس» گذاشتند. در آخرین اعزام سیدمحمد به او اصرار کردم که برود و از مادرمان خداحافظی کند. او قبول نکرد و گفت: «من میروم و چند روز بیشتر در جبهه نمیمانم. خیلی زود بر می گردم.» اما او خیلی زود شهید شد. ما ده سال به انتظار نشستم تا پیکر مطهرش برگشت.
همرزمش سیدحسن هاشمی میگوید: سیدمحمد تازه پست نگهبانی از در جبهه تمام شده بود. او برای تعویض پست به سراغ بچههای دیگر رفت. فرمانده برای حفاظت از سنگری دیگر در آن محور پرخطر، دو نفر نیروی تازه نفس طلبید. بچهها در خواب بودند. خواست بیدارشان کند که سیدمحمد جلو رفت و گفت: «من میروم» فرمانده با تعجب گفت: «تو؟ تو که تازه از سر پست آمدهای! حالا هم با خاطر خستگی زیاد و چند ساعت سرپا ایستادن، باید استراحت کنی» سیدمحمد خندید و جواب داد: آنها هم خستهاند. بگذار استراحتشان کامل و تمام شود. من هنوز هم سر و پا هستم و رمق دارم.»
سیدمحمد راه افتاد که به سنگر کمین برود. دشمن محور آنها را خوب زیر نظر داشت. هنوز بیست دقیقه ای نگذشته بود که قبضۀدوشکای دشمن به صدا درآمد. سیدمحمد به زمین افتاد. آن روز خداحافظیاش بود. بچهها به سمتش دویدند. او برای شهادت و دیدار با خدا، عاشقانه پرواز کرده بود.
برگرفته از کتاب مسافران بهشت
نظر شما