پدر و مادر! شما مرا از دست ندادهاید بلکه به خدا و امام حسین (ع) هدیه کردید
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «سیدذبیحاله میرکلبعلی» بیستم بهمن 1343 در شهرستان ساوجبلاغ دیده به جهان گشود. پدرش سیفالله، کارمند بود و مادرش سید زینب نام داشت. تا اول راهنمايی درس خواند. از سوي بسیج در جبهه حضور یافت. دهم مرداد 1362 در سرپل ذهاب توسط نیروهای عراقي با اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر وي مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص، در امامزاده محمد شهرستان کرج به خاک سپرده شد. برادرش سیدفرجاله نیز به شهادت رسیده است.
متن وصیتنامه شهید «سیدذبیحاله میرکلبعلی» را بخوانید.
خدایا میدانی که چقدر عاشق شهادت هستم و در آتش عشق میسوزم زیرا که ایمان قلبی به پیامبران از آدم تا خاتم (محمدرسول الله) که از طرف تو مبعوث به رسالت و راهنمایی بشریت شدهاند و همچنین به ائمه اطهار (ع) که هدایت کننده و ولی امر تو بر روی زمین هستند. من مکتب شیعه اثنی عشری و مذهب جعفری را برگزیدم چون مکتبی غنی و کامل و جهانی و حامی محرومان و مظلومان است و به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) تا آخرین نفس وفادارم.
دوست دارم چون شمع باشم دردل شبها بسوزم
روشنی بخشم به جمعی و خودم تنها بسوزم
بیهدف و کورکورانه راه امام، راه اسلام و راه شهیدان را دنبال نکردهام
پدر و مادر عزیزم، میدانم که زحمات زیادی برای من کشیدهاید، امیدوارم که مرا حلال نمایید و مرا به بزرگی خودتان ببخشید و ان شاءاله اگر شهادت نصیبم شود، ذرهایی غم و اندوه به خود راه ندهید، چرا که من در یک معاملهایی به مصداق آیه (اِنَّ اللّهَ اشتَری مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون) با کمال میل جان را به جان آفرین معامله کردهام و بدانید بیهدف و کورکورانه راه امام که همان راه اسلام و راه شهیدان است را دنبال نکردهام و کسی هم مجبور نکرده است، شما مرا از دست ندادهاید بلکه هدیه کردهاید و هدیهای به خدا به امام حسین (ع)، همیشه و همه وقت گوش به فرمان امام باشید و از این نعمت الهی نهایت استفاده را بنمایید و محرومان و مظلومان را فراموش نکنید و از افراد منافق و ریاکار و چند چهره و به ظاهر اسلامی و بدون عمل دوری و حذر کنید و با کسانیکه دلسوز اسلام و انقلاب و امام هستند، معاشرت نمایید.
پدر جان، مبادا در ملاعام
گریه و زاری کنید چون سدی عظیم در مقابل ناملایمات و مصائب سرسخت باش و خودت را در
گودال قبر مگذار و امانتی را که خدا به شما داده بود را دوباره به خدا بسپار و
افتخار کن و در میان مردم سربلند و سرافراز باش و اما مادر جان، به سر و صورت نزن و
چون کوهی استوار و مقاوم باش و سر خونین مرا به دامن بگیر و صحرای کربلای امام
حسین (ع) را بهیاد بیاور و آیه ان لله و اناالیه راجعون را زیر لب زمزمه کن و
امیدوارم تا آخر عمر پر برکتتان زینبوار پیامرسان خونم باشید، برادران عزیزم
بسیج را و خواهران عزیزم حجاب و اخلاق اسلامی را فراموش نکنید و امام را تنها
نگذارید چون امام و روحانیت مبارز بودند که ما را به اینجا رساندند پس نگذارید.
منافقان از خدا بیخبر اسلام را خدشهدار و خون شهدا را به باد فنا دهند، درود و سلام به خانوادههای معظم شهدا که در دامن پاک خود چنین فرزندانی را پرورش دادند که جانبازانه خون خود را نثار اسلام کردند و به شهادت پرافتخار نائل آمدند و ندای «هل من ناصر ینصرنی» را لبیک گفتند.
سخنی با دانش آموزان حزباللهی دارم اینکه برادران عزیز و گرامی سنگر مدارس را هم نگهدارید ما در آینده یه شما برادران احتیاج داریم و ما هم در سنگر جبهه با مزدوران شرق و غرب صدامی میجنگیم و نمی گذاریم یک وجب از میهن عزیزمان را بگیرند و در آخر پدر جان روی سنگ قبرم بنویسید: حزب الله میجنگد، میمیرد، سازش نمیپذیرد.
برافراشته باد پرچم خونین اسلام در سرتاسر جهان، نابود باد استکبار جهانی و ایادیشان.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری