نوید شاهد - شهید "حسن زنگنه‎قشلاقی" از شهدای دوران دفاع مقدس است. در وصیت‌نامه او آمده است که «به خواهرانم بگوييد هميشه بردبار و صبور باشيد و زينب‌گونه با مسايل برخورد كنيد.»
شهید

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید "حسن زنگنه‌قشلاقي"، هشتم شهريور 1345 در شهرستان تهران به دنيا آمد. پدرش محمدقاسم، دست‌فروش بود و مادرش مريم نام داشت. تا پايان دوره راهنمايی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و پنجم دي 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در امامزاده محمد شهرستان كرج واقع است. او را ميرزا نيز مي‌ناميدند.

در ادامه وصیت‌نامه شهید "حسن زنگنه‌قشلاقي" را بخوانید.

بسم رب‌الشهدا و الصديقين

هیچ‌کلامی زیباتر از کلام خدا نیست

هم اكنون كه مشغول نوشتن وصيت‌نامه هستم در اين فكرم هيچ كلامى زيباتر از كلام خدا نيست چه در حديث و چه در قرآن به هرحال كه مطلب را با كلام خدا شروع مى‌كنم. «الذين امنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله».

آنانكه ايمان آوردند و از وطن هجرت گزيدند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد كردند نزد خدا مقام بلندى دارند.

آن‌کس که تو را شناخت جان را چه کند/فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی/دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

«و قاتلوا هم حتى‌لاتكون فتنه»: و جهاد كنيد تا اينكه فتنه از روى زمين برداشته شود و همه مردم متدين به‌دين خدا باشند.

وصيتم به پدر و مادر:

استوار باشید

از شما پدر و مادرم مى‌خواهم كه بعد از شهادت من استوار بوده و به تمام مردم نشان بدهيد كه از شهادت فرزند خود ناراحت نيستيد بلكه با عمل خود به آنها بفهمانيد كه يک هديه ناقابل را به درگاه خداوند عطا كرده‌ايد. از شما مى‌خواهم كه براى من بيش از حد گريه نكيند، فرياد نزنيد اگر خدا توفيق داد و شهيد شدم شهيد زنده است، مرده كه نيست كه شما برايش گريه كنيد، شهيد شدن گريه ندارد، شكست اسلام گريه دارد، به‌هوش باشيد، اسلام شكست نخورد بعد از شهادتم فقط براى اسلام دعا كنيد. شما پدر سرت را در جامعه بالا بگير و سينه‌ات را سپر كن و چهره‌ات را باز كن و شاد باش و با زبانت بگو كه امانتى داشتم از طرف خدا و اينك آن امانت در نزد خداست.

پدر و مادرم اگر نتوانستم براى شما فرزند شايسته باشم مرا ببخشيد اگر نتوانستم در جامعه فرد مفيد باشم معذرت مى‌خواهم، فقط مى‌خواهم حلالم كنيد.

وصيتم به امت حزب الله:

برادران و خواهران، چه نشسته‌ايد به‌پا خيزيد، با فداكارى كه در اختيار داريد جهاد كنيد در راه خدا جهاد كنيد چه در جبهه جنگ و چه در پشت جبهه عليه نفس خود، خلاصه طورى نشود كه روزى به‌خود بياييد كه دير شده زيرا اين حقير حدود 21 سال دارم الان خيلى پشيمانم كه چرا به اين ديرى بيدار شدم. شما را دعوت مى‌نمايم جهاد در راه خدا و اين كه خواهش مى‌كنم بعد از هر نماز دعا براى امام يادتان نرود.

به امام بگویید حسن عاشق تو بود

مبادا، امام را تنها بگذاريد و شعار خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى خمينى را نگه‌دار را فراموش نكنيد. حرفم به امام امت اين است به امام بگوييد حسن عاشق تو بود به بيت شما آمد كه با شما دردِدل كند و دستت را ببوسد اما ديگر وقت نيست چون صداى «هل من ناصرا ينصرنى حسينى» مرا مى‌خواند. به برادران بگوييد كه اگر مي‌خواهند براى من كارى كرده باشند، راه مرا ادامه دهند. از آن‌ها مى‌خواهم كه سعى كنند هميشه در جبهه باشند و امام امت را تنها نگذارند و همچنين مساجد را خالى نگذارند كه مساجد سنگر است.

زینب‌گونه با مسائل برخورد کنید

به خواهرانم بگوييد كه همچون زينب كبرى كه بعد از واقعه كربلا راه برادرش را ادامه داد، شما هم با ايمان و عفت ادامه‌دهنده راه من باشيد و هميشه بردبار و صبور باشيد و زينب‌گونه با مسايل برخورد كنيد. به خانواده شهدا بگوييد كه خيالتان راحت باشد تا جوان‌هاى اين ملت در جبهه هستند نمى‌گذارند خون فرزندانتان بى‌ثمر بماند.

از پدر و مادرم مى‌خواهم كه اگر جنازه‌ام برايتان آمد هر جا كه راحت هستيد، دفن كنيد و در مراسم دفن من اشخاصى شركت كنند كه موافق روحانيت باشند كه غير اين صورت، عذابم خواهند داد و در آخر وصيت از كساني‌كه مرا مى‌شناسند مى‌خواهم يك روز نماز برايم بخوانند و از برادرم مى‌خواهم موتورى كه هست به برادر باقرى بدهند، خودتكليف موتور را مى‌دانند و از كليه دوستان وآشنايان، برادر مصطفى باقر و پدر و مادرم حلاليت مى‌طلبم . ان‌شاا... كه توانسته باشم رضايت خداوند را به‌دست آورده باشم. ضمنا در روى سنگ قبرم شعرى را كه روى قبر شهيد مرتضى باقرى نوشته بنويسيد.

و السلام عليكم و رحمت الله و بركاته

حسن زنگنه قشلاقی پنجم دی‌ماه 1365

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده