باصبر و استقامت پشت ابرقدرت‌ها، منافقان و ضدّانقلاب‌ها را به لرزه در آورید

به‌گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید "حسین  افشار" که نام پدرش "محمدعلی" است که یکم فروردین 1341 چشم به جهان گشود. وی در دوران دفاع مقدس برای دفاع از وطن به عنوان بسیجی به منطقه سردشت  اعزام شد و در عملیات والفجر 4 بعد از دلاوری فراوان در بیست و یکم مهرماه 1362 به درجه شهادت رسید.  تربت پاک شهید در بهشت زهرای تهران میعادگاه عاشقان و عارفان دلسوخته است. 

                                       
 وصیت‌نامه شهید "حسین افشار" را در ادامه بخوانید. 

 این وصیّت نامه را در تاریخ بیست و یکم تیرماه 1360 برابر با 10 رمضان 1360 بر حسب وظیفه‌ی شرعی که دارم برای خانواده‌ام و همچنین ملّت قهرمان و شهیدپرور ایران می‌نویسم. ملّت ایران! قدر امام امّت را بدانید و اوامر او را کاملا و با دقّت انجام دهید و با جان و دل، همیشه او را دعا کنید. اوست که ما به شرف و عزّت رساند و راهنمایی‌های اوست که ما را از طاغوت‌ها دور کرد و به توحید و یکتاپرستی نزدیک کرده است. مردم غیور ایران! خدا را شکر کنید که چنین امامی را به ما داده است. با هر چه قدرت در بدن دارید منافقان را سرکوب کنید که این منافقان خدا را نمی‌شناسند و قلب اماممان را به‎درد آورده‎اند.

ما از شهادت باکی نداریم
اینها دَم از خلق می‌زنند ولی هیچ‌گونه اطّلاعی درباره آنها ندارند که اینگونه بهشتی و بهشتی‌ها را به شهادت می‌رسانند. آنها نمی‌دانند که ما از شهادت باکی نداریم و شهادت را همچون مادری که فرزندش را در آغوش می‌گیرد در آغوش می‌گیریم. امید است که در جبهه شهادت نصیبم شود. إن‌شاءالله که اگر شد فبها و گرنه در پایان جنگ اگر چنانچه آثاری از منافقان و کفّار باشد قاطعانه انتقام خون بیش از 70 شهید مظلوم را خواهم گرفت.
این ظفر جنگ و آن ظفر پاکسازی را تقدیم امام بت‌شکن قرن بیستم خواهم کرد. پدر و مادرمهربانم! اگر شهادت نصیبم شد برای من گریه نکنید که این راه، راه پاک حسین بن علی (ع) است و از شما می‌خواهم که هر وقت در صف دشمن‌شکن نماز نشسته‌اید از خدا بخواهید که به شما صبر و استقامتی دهد که به‌وسیله‌ی این صبر و استقامت پشت ابرقدرت‌ها و منافقان و تمامی ضدّانقلابیون به لرزه در آید.

اسلحه به زمین افتاده را بردارید

برادرم! از تو می‌خواهم که در یک دست قرآن و در دست دیگر سلاح بر زمین افتاده‌ی مرا برداری و همچون شیری سینه‌ی دشمنان اسلام را بدری و امیدوارم که مرا حلال کنی. خواهرانم! از شما می خواهم که برای من گریه نکنید لباس مشکی نپوشید که گریه مفهومی ندارد و راهی که من رفته‌ام یقین دارم که راه راست است و راه سعادت و امیدوارم که مرا حلال کنید.
 پدرومادرم! پدرو مادرانی که شهید تقدیم اسلام  کرده اید!  نگران نباشید که راهی که فرزندانتان گذرانده‌اند راه پاک و راه حسین (ع) است و همچنان ادامه دارد و امیدوارم که مرا حلال کنید. کودکانی که پدرتان را در را ه اسلام از دست داده‌اید! ناراحت نباشید که راه پدرتان ادامه دارد و امیدوارم که شما همچنان راه حسین گونه‌ی آنان را ادامه دهید.
 
پدرو مادرعزیزم! از شما طلب عفو می‌کنم که شما را اذیّت کردم من جوان بودم و اشتباه کردم و شما وظیفه‌یتان را درباره‌ی من انجام دادی و مرا نصیحت کردید و این من بودم که حرف‎های خوب شما را گوش ندادم، امیدوارم که خدا به شما توفیق بدهد و امیدوارم که مرا حلال کنید. برادران و خواهران مرا مکتبی تربیت کنیدکه در آینده برای اسلام و جامعه خدمت نمایند، موفّق و پیروز باشید. والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته 

 پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات مقام شهید  
پيام شهيد : خواهرانم! از شما می خواهم که برای من گریه نکنید. لباس مشکی نپوشید که گریه مفهومی ندارد و راهی که من رفته‌ام یقین دارم که راه راست است و راه سعادت.
 
 شاهد قرآنی : وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ .(آل عمران / 169) هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏اند مرده مپندار بلكه زنده‏‌اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‏‌شوند. به حق که تسلیم در برابر آن درگه عشق و یقین استوارت است که تو را در میدان‌ها پیش می‌برد و دشمن را نالان و ضعیف می‌گرداند. 

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره فرهنگی و تبلیغات