راضی نیستم برای آوردن پیکرم، برادرانم شهید شوند
بهگزارش نوید شاهد البرز؛ شهید "اصغر قرهىقهى" یکم خرداد 1341 در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. پدرش عبدالحسين و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. يازدهم شهريور 1360 با سمت فرمانده گروهان در بستان بر اثر اصابت گلوله به قلب، شهيد شد پیکر وي را در بهشت زهراي زادگاهش به خاك سپردند.
متن وصیتنامه شهید "اصغر قرهىقهى" را بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحيم
آرزوی قلبی شهید
خدا يارى، مهدى فرماندهى، خمينى رهبرى، مسلمان متعهد؛ جاننثارى، روحانى مبارز جانفشانى، مستضعف حمايت مىكند.
آمريكا جنايت، صدام و صداميان نوكرى، منافق ضدانقلاب همكارى، مستكبر پشتيبانى مىكند.
ولى اما اى برادر مسلمان، اى خواهر مسلمان، اى ايرانى، اى مستضعفان جهان بدانيد كه بهفرموده اماممان خمينى ما در اين نبرد پيروز هستيم.
من بهفرمان الهى، به دستور قرآن، به رهبرى روح الله، با آگاهى كافى و با احساس مسئوليت در جبهه نبرد حق و باطل پاى نهادم و اينك آرزوى قلبيام شهادت در همين راه است.
به رهبر عزيز اميد مستضعفان و ياور رزمندگان سلام و درود مىفرستم.
به پدر عزيزم و مادر گراميام و برادران و خواهرانم و مادربزرگهايم سلام عرض مىنمايم.
به روحانيت مبارز و دوستان و خويشاوندان و ملت غيور شهيد پرور سلام و درود مىفرستم و از تمام آنها طلب حلاليت مىكنم.
راه شهیدان، راه تقرب بهخدا
پدر و مادر عزيز و ملت ايران، راهى كه من و ديگر برادرانم انتخاب كردهايم، بهترين راه تقرب به خداى بزرگ متعال است. راهى است كه پسر فاطمه (ع) حسينبنعلى با ياران وفادارش پيمود. راهى است كه هزاران انسان براى برپادارى استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى ايران پيمودند و در اين راه شربت شهادت نوشيدند. انشاءالله كه ما از سربازان امام زمان (ع) و جزء شهداى صدر اسلام قرار بگيريم.
شهادت برایم عروسی است
چون شهادت برايم عروسى است، از شما مىخواهم در نبودنم جشن بگيريد و بر لبهايتان لبخند و به يكديگر تبريك بگوييد. تا به جنايتكاران نشان بدهيد كه ما مسلمانيم و مرد جنگ و از كشته شدن در راه خدا هيچ باكى نداريم و مادر عزيزم روى سخنم با توست، هرگز مبادا براى كشته شدنم اشك بريزى و با اين كار منافق و ضدانقلاب و بعث عراق را خوشحال كنى و بهخدا قسم اگر دست به چنين كارى بزنى فرزند تو نخواهم بود.
در ضمن مراسم جشن را خيلى ساده برگزار كنيد و تا ميتوانيد بهفكر ضعفا و فقرا باشيد.
راضی نیستم برای آوردن جنازهام برادرانم شهید شوند
پدر و مادر عزيز ممكن است بر اثر دلايلى دوستان و همرزمانم نتوانند جنازهام را از منطقه بياورند و من راضى نيستم براى آوردن جنازهام ديگر برادران شهيد شوند. دراين مورد اشكالى ندارد من هم مانند بسيارى از برادرانم كه هنوز جنازهشان بهدست مادر و پدرشان نرسيدهاست، مىباشم.
آرزوی دیدار امام
اى پدر گرامى، از قول من به رهبر عزيزم خمينى كبير (دامت بركاته) بگو كه فقط به فرمان و رهبرى او و تنها براى خدا به پيكار با كفار پرداختم و به او بگو كه خيلى آرزوى ديدارش را از نزديك داشتم اما مسائل و گرفتاريها فرصت نداد و شايد هم لياقت آن را نداشتم تا از نزديك فرمانده و رهبرم را زيارت كنم و از خداوند بزرگ لايزال سلامتى و طول عمر ايشان را خواستارم و به اميد اينكه اين انقلاب به رهبرى ايشان تا انقلاب مهدى پايدار و استوار برقرار باشد.
در آخر پيامى كه براى شما و ملت ايران دارم اين است كه حمايت خود را از اين چريك پير و پدر و ياور مستضعفان و اميد قلب رزمندگان برنداشته و فرمودههايش را يكايك اجرا كنيد. پشتيبانى خود را از روحانيت مبارز هر چه افزونتر كرده و كتاب آسمانى (قرآن) را بخوانيد.
جنازهام اگر بهدستتان رسيد درپيش شهدا در بهشت زهرا دفن كنيد.
« وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ »
چنين مپنداريد كه آنهائيكه در راه خدا جنگ كردند و كشته شدند مردگانند وليكن زندهاند و جاويدان و در نزد خدا روزى مىخورند.منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره فرهنگی و تبلیغات