محرم عرصه تشنگان آزادی
یادداشت شهید علیاصغر سلطانمحمدي را در ادامه می خوانید.
«محرم؛ فرصتی برای تشنگان آزادی»
« كمكم روزهاي اول محرم فرا رسيد و اين بهترين فرصت براي بسيج نيروهاي مردمي بود. آري، محرم بهترين فرصت براي به حركت در آوردن تودههاي عظيم انسانهاست كه تشنه آزادي هستند. محرم بهترين فرصتي است كه بايد نهضت درآن به ثمربرسد. زيرا رهبر آزادگان عالم حسين بن علي(ع) در اين ماه است كه درس آزادگي و آزادمنشي را به جهانيان ميآموزد.
«محرم؛ پرواز به کوی دوست»
برخيزيد، برخيزيد، اي عاشقان راه خدا برخيزيد و بسترگرم خود را رها كنيد برخيزيد و به كوي دوست پرواز كنيد. برخيزيد كه هنگام گفتوگو بامحبوب رسيده است. برخيزيد و بنگريد كه درهاي آسمان را گشودهاند و پيغام خود را به پيامبران عرش الهي بسپاريد كه آماده پذيرفتن هستند.
«نماز؛ باران رحمتِ خداوند برزمین تشنه دلها»
برخيزيد و با خداي خود راز و نياز كنيد و نماز بخوانيد. اي كه اكنون آماده پرواز به درگاه پرجلال دوست شدهاي، به قصد تقرب به درگاه خدا نماز بخوان و بدان كه نماز باران رحمت خداوند است كه بر زمين تشنه دل تو ميبارد و نماز شمعي است فروزان كه قلب و دل تاريك را روشن ميكند.
سپاس و ستايشِ تو به درگاه خداوندي است كه دلهاي بيقرار به يادش آرام ميگيرند و جانهاي سعادتمند به سويش به پرواز در ميآيند. آري! نماز را آنچنان به پا داريد كه احساس رضايتمندي خرسندي در وجودتان نمايان شود و در آن هنگام آنچنان محو جمال او و از خود بيخود شويد كه گوئي تمام ذرات وجود شما فقط به او ميانديشند.
بيا سوز غمش اگر نسازم چه كنم
جان در ره عشق اگر نبازم چه كنم
گويند چو پروانه چرا مي سوزي
من عاشق آن شمع كمالم چه كنم
«شهید ستاره فروزان تاریخ»
شهادت والاترين آرزوي مردان الهي است و شهيد چون ستاره فروزاني است كه در آسمان تاريخ بشريت ميدرخشند و در اين عرصه درختان كهنسال و كوههاي دلرباي سر به فلك كشيده و درههاي عميق گوئي هنوز زمزمه مردان واصل بحق را تكرار ميكنند و پيدرپي مرثيهاي ديگر از عشق اين رادمردان ميسرايند.
«شهادت افسانه عشق و جانبازی»
همه چيز اين ديار از بيابانهاي خشكش گرفته تا كشتزارهاي دلانگيزش از جويبارهاي آرامش تا صخرههاي فريادگرش ازنالههاي مرغان طواف كننده بر حرمش تا سوزقلب شيفتگانش از اشكهاي الماسگون سالكين طريقش تا لبخند واصلين ملكوتش همه و همه افسانه عشق و جانبازي و ايثار را شهادت ميدهند و درحال سرودن مرثيههاي جانگداز شهادت شهيدان وادي حقند.
و چه خوش گفتهاست اي پير طريقت و مرد غيرت نجمالدين كبري:
مرا غيرت برآن دارد كه چشم از غير بردوزم
زعشقت آتشي سازم خيال ما سوي سوزم
وه چه شيرين و دلانگيز است رضاي خداوند بزرگ و چه لحظات شيريني است كه سبكبال و پاك بهسوي محبوب رفتن...»
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری