دیدگاه شهید در مورد بی مسئولیتی نسبت به مردم

ولی به حمدالله از هنگامیکه آتش انقلاب شعله ور شد و وجدان اسلامی مردم بیدار گشت و بر اثر نفخه مسیحائی امام ما مردگان زنده شدیم و در اثر تابش نور اسلام پرده های جاهلیت از روی فطرت انسانها کنار رفت همه مردم آنچنان آماده فداکاری و ایثار شدند که هیچکس انتظار نداشت . یکی از برادران که برای چند روز به کرج آمده بود برای مرخصی می گفت مادرم تا مرا دید گفت : آمده ای چکار؟ و مانند همین را یکی دیگر از برادران نیز نقل می کرد. و بر عکس در هنگامه کشمکشها و درگیریها و مخمصه ها و سختی هاست که همچون صعود از کوه انسان به ضعفها و کاستی ها ی خویش پی می برد و خویشتن واقعی خویش را مییابد و کوچکی و ناچیزی خود را در مقابل خدای بزرگ اذعان می نماید و در این حالت است که انسان متذکر می شود و تزکیه میگردد و همجون کسی که حین صعود از قله عرق کرده و سموم و زوائد بدنش بیرون می ریزد از رذائل نفسانی پاک می گردد . البته مشروط به اینکه در پیمودن عقبات با تذکر و تفکر دائمی از هر گونه انحراف و رجعت پرهیز شود .
دیروز برای بردن تعدادی از برادران که تازه از کرج آمده بودند و به یکی از جبهه ها می رفتیم و اتفاقا" یک قابلمه برنج نیز داشتیم در راه یک پسر به اندازه منصوره یا کوچکتر سر راه ایستاده بود و با چشمانی که از التماس و دغدغه خاطر برق می زد، تقاضای غذا کرد .
ماشین ایستاد و او در حال به که می دوید به سمت گوسفندانشان رفت و از دو خواهرش که از او کوچکتر بودند یک پاکت نایلونی گرفت و برگشت و برادران آنقدر که جا می گرفت برایش غذا ریختند. با اذعان به این که اینگونه اطلاع از زندگی مردم که اتفاقی پیش می آید و اینطور نگریستن از بالا به پایین بسیار منفور است از این یک نمونه و نیز از ظاهر این شهرها و این روستاها و وضع مردم می توان به عمق فاجعه و شدت فقر پی برد.
نفرین خدا بر کسانیکه بدون توجه به خلق خدا و مسئولیتهایشان در قبال خدا و وظایفشان در برابر مردم در پی آمال و اهداف پست و تنگ نظرانه خویشند.                                               اسفندماه 1359
تربیت نفوس و تهذیب جانهای اشخاص و زدودن زنگارهایی که دل را می آلاید و لکه دار می کند از مهمترین وظایف هر کسی است که به این کار توانا باشد تا خلق خدا چنان اخلاق خدایی یابند که دست شیطان از دخالت در عقول و نفوسشان کوتاه باشد و چنان متعالی و با عظمت و آقا منش باشند که به دنیا به دیده تحقیر بنگرند و آنقدر هوی و هوس از آنها دور باشد که زشتیهای دنیا را دیده و از آن مبرا باشند البته تردید نیست که این مهم که هدف ارسال پیامبران و انزال کتب بوده است به این آسانی محقق نمی شود ولی از طرفی به تقدیر پروردگار کلمه طیبه همچون شجره طیبه است که در عین حالی که اصلش ثابت است و نقصانی نمی یابد شاخه هایش در آسمان افکار و اذهان گسترش می یابد و همیشه به اذن پروردگارش میوه خوردنی می دهد.
 هر کلمه پاکیزه ای وقتی شروع به نفوذ در افراد اجتماع می کندهمچون موج بر شعاع دایره اش افزوده می گردد تا وقتی که انشاء الله جهان را کلمه حق پر کرده و از خبائث و زشتی اثری نباشد و این منتهای آرزوی ماست که کلمه الله بر فراز رود و کلمه کفار پست گردد.                                    دیماه 1360
دیشب خبر شهادت برادر ارجمندم بهمن را شنیدم . گویا خدا چنان اخلاص و ایمانی در او یافته که او را در طی مدت کوتاهی که به جبهه رفته بودبه نزد خود پذیرفته است و همنشین پیامبران و صدیقین و صالحین گردانیده است. آخر می دانی میزانها و معیارهای پروردگار غیر از موازین ما مردم است و او کنه وجود اشخاص را می بیند و ما فقط مقدار کمی از شخصیت واقعی هر کس را می توانیم بفهمیم و کشف کنیم و بسیار از خصائص و عظمت ها و بزرگواری های آنها بر ما مکتوم می ماند . تا وقتی که شهید می شوند و ما شاهد می شویم که آنها دینشان را به پروردگارشان ادا کرده اند. ((و من هم من قضی نخبه )) .
وقتی انسان به تاریخ و سرگذشت انسانها می نگرد سراسر آنرا پر از ظلم و جور و تعدی مستکبران نسبت به مستضعفین می یابد. روزگارانی بر مردم گذشته است که ستمگرانی تمامی جان و مال و حیثیت و انسانیت آنها را بازیچه مطامع و هوسهای پست خویش کرده و هزار هزار آنها را به دیار عدم می فرستادند .فراعنه مصر و پادشاهان ایران و همه شاهان روی زمین اینگونه عمل می کردند و پادشاهان و مستکبرین و طاغوت ها الان نیز اینطورند. ما ملتی هستیم که پس از قرنها زندگی برده وار تازه سربلند کرده ایم و می خواهیم تا برده نباشیم و آقای خودمان باشیم .
امروز روزی است که درهای رحمت الهی به روی ما باز است واگر وارد نشویم حسرت و تاسف برایمان بیادگار خواهد ماند .
                                                اسفند ماه 1359 گیلانغرب
امیدوار هستم که هر چه زودتر متجاوزین بعثی شکست خورده و مملکت اسلامی ما از لوث وجود آنان پاک گردد و این امر حتما" انشاءا... تحقق خواهد یافت در صورتیکه ما پایدار باشیم و شما صبور باشید، پدرها و مادرها و همسرها و خواهر و برادرها تشویق کنند جوانها را به عزیمت به جبهه و جهاد فی سبیل الله و جوانان نیز همت و استقامت در این کار و این امر را داشته باشند. وعده خدا حق است و سختی ها و مشکلات راه بایستی بر صبر و یقین ما بیفزاید. این مشکلات هیچیک به اندازه وجود منحوس شاه ملعون نیستند و بنابراین ما با تائید خداوند و در پشت سر امام خمینی قادر خواهیم بود که این مشکلات را از سر راه انقلاب اسلامی بر داریم و جهان را مهیای ظهور حضرت ولی عصر ( عج ) نموده و به سهم خود خدمتی به اسلام و مسلمین نمائیم .