«همزمان یک نفر گفت یک، دو، سه و آن‌ها پا‌های خود را به زمین می‌کوبیدند و می‌گفتند الله. همین پا کوبیدن‌ها، عراقی‌ها را به این فکر فرو برده بود که اسرا در حال حفر تونل هستند ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

حفر تونل!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، ایثارگر «نورالله بغدادی» روایت می‌کند: شبی در آسایشگاه یکصد و ۲۰ نفر غافل از این‌که تعدادی از برادران به مناسبت روز بسیج برنامه‌ای تدارک دیده بودند. ساعت ۱۰ شب بود که گفتند: پتو‌ها را جمع کنید. بعد عکس بزرگ امام را که قبلاً نقاشی کرده بودند به دیوار نصب کردند و عده‌ای از برادرانمان را که به صورت رزمنده درآورده بودند. پیش‌بند بستند و در مقابل عکس امام رژه رفتند.

همزمان یک نفر گفت یک، دو، سه و آن‌ها پا‌های خود را به زمین می‌کوبیدند و می‌گفتند الله. همین پا کوبیدن‌ها، عراقی‌ها را به این فکر فرو برده بود که اسرا در حال حفر تونل هستند. آن‌ها با مرکز تماس گرفته درخواست نیرو کردند. تقریباً مراسم تماشا شده بود که یک دفعه نیرو‌های ضدشورش داخل آسایشگاه ریختند و بچه‌ها را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند.

تمام موزاییک‌ها را بررسی و شروع به تفتیش اثاثیه بچه‌ها کردند. عکس امام را پیدا کردند. از بچه‌ها خواستند که نقاشی را معرفی کنند. اما آن‌ها حاضر نشدند و به تنبیه دسته‌جمعی تن دادند.

منبع: کتاب نسل آفتاب (جلد ۱)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده