يکشنبه, ۱۲ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۲۹
کتاب «ایستاده در قفس» به قلم «فرحزاد جهانگیری» به بیان خاطرات دوران اسارت آزاده سرافراز «حمید حسنوند» می پردازد که بیانگر سالها رنج و استقامت آزادگان دوران تلخ و سیاه اسارت است.

به گزارش نوید شاهد لرستان، کتاب ایستاده در قفس، خاطرات رزمنده و آزاده لرستانی «حمید حسنوند» است که به نویسندگی فرحزاد جهانگیری به تازگی با شمارگان ۵۰۰ نسخه در انتشارات هاویر شهر خرم ‎آباد منتشر شده است.

این کتاب در ۳۰۰ صفحه با حمایت حوزه هنری لرستان به عنوان کمیته تدوین، تألیف و نشر کنگره ملی شش هزار و ۵۵۵ شهید لرستانی به چاپ رسیده که طراحی جلد را جمال سرورسندان برعهده داشته است.

کتاب مذکور در قالب شش فراز زندگی و خاطرات این رزمنده و آزاده لرستانی که ۹۸ ماه در اسارت رژیم بعث عراق به سر برده، معرفی شده است که فراز اول کتاب به دوران تولد، کودکی و مهاجرت وی از روستای محل تولد به شهر خرم‎آباد اختصاص دارد.

نویسنده در فراز دوم به آغاز مبارزات انقلابی، فرار شاه و ورود امام خمینی(ره) به ایران و پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته و در فراز سوم به مبارزه با اقدامات منافقین و آغاز جنگ تحمیلی اشاره کرده است.

جهانگیری در فراز چهارم این کتاب از نحوه اعزام رزمنده و آزاده لرستانی «حمید حسنوند»، آغاز عملیات رمضان و نحوه اسارت حمید حسنوند سخن به میان آورده و در فراز پنجم نیز به مباحثی از جمله ورود حمید حسنوند به اردوگاه موصل، آغاز محرم سال ۶۱ و درگیری هشتم آذر با عراقی‌ها و ورود صلیب سرخ به اردوگاه موصل پرداخته است.

کتاب «ایستاده در قفس» بیانگر رشادت و استقامت آزادگان در دوران اسارت است

نویسنده کتاب «ایستاده در قفس» در ادامه فراز پنجم به خاطراتی از اسیر لرستانی حمید حسنوند از جمله رفتن به اردوگاه رومادیه، بازگشت به اردوگاه موصل، حضور حاج آقا ابوترابی در اردوگاه موصل، ورود غریبه‌ای آشنا در اردوگاه موصل، آغاز سال ۶۴ و رفتن سید از اردوگاه، آغاز سال ۶۵ و رفتن حاج آقا ابوترابی از اردوگاه، نحوه آموزش در اسارت، ورزش در اسارت، حضور منافقین در اردوگاه، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و اعلام آتش‌بس، سفر به کربلا، ارتحال امام خمینی(ره)، اعلام خبر آزادی اسرا پرداخته است.

همچنین در فراز ششم این کتاب به خاطرات آزاده لرستانی حمید حسنوند شامل بازگشت به خرم‌‎آباد بعد از هشت سال اسارت و شروع زندگی بعد از اسارت اشاره شده و در پایان کتاب نیز مدارک و تصاویری از این آزاده لرستانی نمایش داده شده است.

در بخشی از کتاب و بیان خاطرات این آزاده سرافراز با این عنوان که «شهادت به اراده الهی است» آمده است: «شب اول مرحله دوم عملیات رمضان ۲۶ تیرماه سال ۱۳۶۱ به هنگام درگیری بین رزمندگان ایرانی و عراقی یک افسر عراقی کشته شد و من مدارکش را برداشتم و داخل جیبم گذاشتم و یادم نبود تا اینکه ساعت شش صبح که محاصره شدیم و به اسارت درآمدیم سربازان عراقی جیبم را خالی کردند و کارت شناسایی افسر عراقی کشته شده را یافتند کارت را به فرمانده محورشان دادند و او مرا خواست و سؤال کرد که این کارت را از کجا آورده‌ای؟ گفتم از زمین پیدا کرده‌ام. باور نکرد و دستور داد من را در فاصله ۱۵ متری جمعی که اسیر شده بودیم بنشانند و خودش اسلحه را مسلح کرد و روی زانو نشست تا من را با تیر بزند شهادتین را خواندم اما قبل از شلیک افسر عراقی، یکی از درجه‌داران عراقی در فاصله ۴۰ تا ۵۰ متری دوان دوان آمد و از افسر عراقی به زبان عربی سؤال کرد که می‎خواهد چه کاری انجام دهد.

افسر سرش را برگرداند و به او گفت: می‌خواهم این اسیر ایرانی را تیرباران کنم و بکشم در همین لحظه درجه‌دار عراقی‌ به او گفت: فرمانده دستور داده است به اسیران نیاز داریم آنان را نکشید و... در همین حین درجه‌دار به من رسید دست من را گرفت و با خود به داخل جمع حدود ۲۰ نفر اسرا برد که نزدیک بودند و به سربازان حاضر گفت همه را حرکت بدهید و خودش نیز برای جابجایی اسیران به پشت خط اول همراهی کرد.

باید یقین کنیم شهدا انتخاب‌ می‌شوند برای شهادت، آنجا که حضرت امام علی‌(ع) می‌فرمایند: «جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای اولیاء خاص خودش باز می‌کند.»

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده