نوید شاهد – علی احمدی یکی از رزمندگان سرافراز زنجان در خاطرات خود می گوید: شب هنگام رسیدیم و تا صبح، فرصتی برای استراحت پیش آمد. صبح اول وقت یکی از بچه‌ها با زنبیل نان در دستش به داخل سنگر ما آمد. با خودم فکر می‌کردم؛ صبح به این زودی، نان و زنبیل را از کجا آورده است!؟.

به گزارش نوید شاهد زنجان، علی احمدی یکی از رزمندگان سرافراز زنجان از روزهای جنگ و جبهه چنین روایت می‌کند:

سال 1363 با گردان امام محمد باقر به جبهه‌های جنوب اعزام شدیم. شب هنگام رسیدیم و تا صبح، فرصتی برای استراحت پیش آمد. صبح اول وقت یکی از بچه‌ها با زنبیل نان در دستش به داخل سنگر ما آمد. با خودم فکر می‌کردم؛ صبح به این زودی، نان و زنبیل را از کجا آورده است!؟.

او گفت: اگر بشود، می‌خواهم با خانواده تماس بگیرم و احوالشان را بپرسم. من طاقت نیاوردم و از او پرسیدم: قضیه‌ی آن زنبیل چیست؟ گفت: در مسیر برگشت از نانوایی به خانه‌ام بودم که دیدم، رزمنده‌ها در حال اعزام هستند؛ من هم با آنها به اینجا آمدم و هنوز خانواده‌ام اطلاع ندارند که اینجا هستم.

او نان و زنبیل را هم از ابهر تا منطقه با خودش آورده بود.

منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده