شهید"علی منیعات" بسیار به کارهای گروهی علاقه داشت، به همین دلیل وارد بسیج شد و در گردهمایی جوانان و کلاسهای مذهبی و فرهنگی مسجد شرکت می کرد و تمام همسالان خود را برای آمدن به مسجد و شرکت در کارهای فرهنگی تشویق می کرد. او جوان فعالی بود که برای مبارزه با تکفیری های عراق جان خود را فدا کرد. با مطالعه زندگی و وصیت نامه این شهید بزرگوار بیشتر او را بشناسید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید مدافع حرم علی منیعات بیست و هفتم خرداد  1364  در خانواده ی مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش محمد نام داشت و کارمند بانک بود. مادرش جمیله خانم نام داشت و خانه دار است. وی 4 خواهر و 3برادر داشت و خود هفتمین فرزند خانواده محسوب می شد.

کلاسهای مذهبی و فرهنگی

 پدر و مادرش از ساکنین اصیل خرمشهر بودند که با شروع جنگ تحمیلی به شهرستان شادگان مهاجرت کردند و بعد از 9 سالگی علی و خانواده اش به خرمشهر بازگشتند. وارد  بسیج شد  و در  گردهمایی جوانان در مسجد آن منطقه ، کلاسهای مذهبی و فرهنگی شرکت میکرد و تمام همسالان خود را برای آمدن به مسجد  تشویق می کرد.

تحصیل و کار

 بعد از پایان خدمت سربازی در سال 1386 وارد دانشگاه  شد و در رشته کامپیوتر درس خود را ادامه داد . همزمان با قبولی دانشگاه در بانک صادرات مشغول به کار شد  وبالاخره در قسمت it شرکت نفت استخدام شد.

ازدواج

 وی در همان سال در تاریخ هشتم دی 1386 ازدواج کرد و زندگی مشترک خود را آغاز نمود و ثمره این ازدواج دختری بنام زینب شد.  علی بعد از اشغال عراق توسط نیروهای تکفیری داعش به فرمان مرجع تقلید خود لبیک گفتند و زندگی و کار خود را رها کرد  و به کشور عراق عزیمت نمود.

شهادت

سرانجام  بعد از گذشت 9ماه حضور در کشور عراق و جهاد در راه خدا و امامان معصوم(ع) در تاریخ  بیستم اسفند ماه 1393 در شهر تکریت بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید  و در تاریخ بیست و چهارم اسفندماه 1393 در گلزار شهدای خرمشهر به خاک سپرده شد


وصیت نامه شهید علی منیعات

سالها است در انتظار چنین روزی بودم که بتوانم مانند جوانهای انقلابی و شهدای دفاع مقدس در سنگر ها حضور پیدا کنم و از وطن، مقدسات و ارزشهایم دفاع نمایم. امروز که این فرصت برای بنده ی حقیر محیا شده است را غنیمت شمردم و به ندای الهی لبیک گفتم، پیامبر اکرم(ص) می فرمائید: هرکسی ندای فریاد خواهی مسلمانی را بشنوید و به کمک او نشتابید مسلمان نیست ، آیای ندای فریاد خواهی ملتهای مظلوم و مسلمان را نمی شنوید. امروز روزی است که باید مسلمان بودن خود را ثابت کنم و قدرت خود را به دشمن نشان دهم.

از اینکه این راه را انتخاب کرده ام ترسی ندارم، بلکه افتخار می کنم و با تمام قدرت بسوی دشمن حرکت می کنم، همه ی موجودات طعم مرگ را می چشند و حیات ابدی منحصر به ذات اقدس خداوند متعال است ، همه ما رفتنی هستیم، دیر یا زود، اما چه بهتر که زیبا برویم.

شهادت لیاقت می خواهد و هرکسی به این توفیق الهی دست نمی یاب، اگر شهید شدم بدانید که لطف الهی شامل حالم شده است.

مادر مهربان و بزرگوارماز شما عذر خواهی می کنم که فرزند شایسته برای شما نبوده ام، در حق این حقیر دعا کرده و مرا حلال کنید.

همسر عزیزم ازاینکه در تحمل سختیهای زندگی در کنارم بوده ای سپاسگزارم، مرا ببخش و دعایم کن . دخترنازنینم زینب خانم را به شما سپرده ام،  از این امانت گرانبها به نحو احسن مراقبت کن.

هیچ وقت ناراحت نباشید از اینکه در کنار شما نیستم من شما را اول به خداوند متعال و بعد به امام خامنه ای رهبر این امت اسلامی سپرده ام ، مطمئن هستم که در حق شما کسی کوتاهی نمی کند.

گوش به فرمان رهبری باشید تا به پیروزی نهایی برسید./

 

                                                                                            اردتمند شما

                                                                                            علی منیعات

                                                                                            7/4/1393


 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده