وصیت نامه شهيد صمد معتضديان؛
اميدوارم اگر شهيد شدم توانسته باشم نفاق را از خود دور كرده باشم. و به معناى واقعى شهيد شده باشم و زنجيرهاى دنيوى و مادى را از پايم باز كرده باشم تا بتوانم به راحتى پرواز كنم از خدا ميخواهم كه گناهان مرا ببخشد.
پاره شدن زنجیرهای نفاق و پرواز در آسمان / خدایا مرا شهید واقعی بمیران
 
نوید شاهد فارس: شهيد صمد معتضديان در 10 شهریور ماه 1340 در آباده فارس دیده به جهان گشود. او فرزند اول خانواده بود.
تحصیلات خود را از هفت سالگی آغاز کرد . راهنمایی و در دبيرستان را در مدرسه ابوذر گذراند و موفق به اخذ ديپلم شد. در همان سال در کنکور سراسری رشته زبان قبول شد.
 با شروع جنگ تحميلی درس را رها کرد و به سربازی رفت و در لشکر 12 زرهی دوران آموزشی را گذراند. و سپس عازم جبهه شد و در من اطق عملياتي خرمشهر و آبادان انجام وظيفه کرد و يکبار هم مجروح شد اما به خانواده اطلاع نمی دهند تا مبادا مانع از رفتن ايشان شوند . سرانجام شهيد صمد معتضديان در 18 اردیبهشت 1361 در منطقه جنوب در عمليات بيت المقدس بر اثر اصابت ترکش به فيض شهادت نائل می آيد .

(متن وصیت نامه)

به نام خدا يگانه خريدار خون شهدا
آنان كه شهامت ندارند مرگ سرخ را انتخاب كنند مرگ سياه انتخابشان خواهد كرد.
سپاس پروردگار عالم را كه حيات مرا در جهل و نادانى تمام نكرد و به من اجازه داد تا از نعمت آگاهى در دوران انقلاب شكوهمند مردم مسلمان برخوردار شوم. تا بتوانم درست فكر كنم درست تصميم بگيرم و برآگاهى ام بيفزايم و مرده اى در دوره طاغوت مباشم. بلكه شهيد در انقلاب اسلامى ايران. به همين دليل از انقلاب من را همين بس كه توانستم آگاه شوم به خودم به محيط و به اجتماع و جامعه ام و از خواب ظلمت 2500 ساله بيدار شوم.
براستى زندگى چيست؟ به جز زيباى پيشوايمان حسين (ع ) مى توانيم جوابى برايش بيابيم؟ يعنى همان عقيده و جهاد و مگر نه اين است كه همه مى ميرند و اين قانون بلاتغيير است پس چرا مرگ خودمان را خود انتخاب نكنيم. هان؟ پس ما بايد كه مرگ را به بازى بگيريم و اين پل بگذريم و به كمال مطلق بپيونديم آرى چون ما وارث حسين هستيم و شهادت را وسيله اى براى رسيدن به هدف پاكمان يعنى كمال نهايت الله قرار مي‌دهيم.

اميدوارم با خون ما جوانها غبار و زنگار 1400 ساله قرآن و امتش پاك گردد و مكتب مان كه جهان امروز واقعا محتاج آن است با چهره شسته شده از اين غبار دوباره قدرت صدر اسلام را پيدا كند و در برابر قدرتها فايق آيد و با آيات خويش راه را بر نجات انسان مهيا سازد و جلو تمامى راههاى انحرافى را بگيرد.

هر شهيدى پيامى دارد و اميدوارم كه بتوانم من هم به معناى واقعى شهيد شوم تا پيامم را بخوانيد.

پيام من اين است:
 اسلام و انقلاب اين مكتب مترقى كه به پيشرفت زمان نياز به آن هر روز آشكار تر مى شود و انقلاب كه با خون 60 هزار شهيد به ثمر رسيده و ما در تداومش شهيد مى شويم اين دو براى امت مسلمان ايران جدا نشدنى است و من عاجزانه خواستار بقاى اين دو هستم.
 انقلاب اسلامى، اسلام مكتبى كه سمبل آن محمد على بلال ابوذر و حسين و .. هست. اگر حياتمان را براى حياتش قربانى كنيد تازه وظيفه الهى و انسانى آنان را انجام داده ايد. از همگى ميخواهم كه هر چه باشيد بى تفاوت نباشيد چون به نظر من بى تفاوتى دروازه نفاق است سعى كنيم نفاق را از خود دور كنيم.
هر چه مى گويم همان باشيم به قول طالقانى معلم جوانان همانطور كه مومن خالص كم پيدا مى شود كافر خالص هم كم پيدا می شود و همگى ما در طول زندگى دچار نفاق يا ريا مى شويم.


اميدوارم اگر شهيد شدم توانسته باشم نفاق را از خود دور كرده باشم. و به معناى واقعى شهيد شده باشم و زنجيرهاى دنيوى و مادى را از پايم باز كرده باشم تا بتوانم به راحتى پرواز كنم از خدا ميخواهم كه گناهان مرا ببخشد. از پدر و مادرم ميخواهم كه صبر نشان دهند و باز از خدا ميخواهم كه به آنها صبر دهد بالاخره خانواده ما هم بايد در اين انقلاب سهمى داشته باشد و باز از همگى مى خواهم كه در اين زندگى بى ارزش فقط و فقط به فكر انقلاب و تداوم آن باشيد و از همه آمرزش مى طلبم.
به اميد ديدار در بهشت
خوشا در جنگ شب مردن       ولى از مرگ شب گفتن

والسلام
صمد معتضديان

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس




برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده