شهدای رمضان
در سال 1359 به خدمت سربازي اعزام شد و بعد از آموزش نظامي به درجه گروهبانسومي نائل و رهسپار جبهه گرديد و در عمليات فتح‌بستان ، فتح‌‌المبين و جبهه شوش شركت كرد . ايشان در لشگر 92 زرهي اهواز خدمه تانك بود .


نام شهید : جمشيد

نام پدر : حمداله

تاریخ تولد : 1340

محل تولد : روستاي اسفندان

تاریخ شهادت : 61/4/23

محل شهادت : شمال بصره

زیارتگاه : گلزار شهدای دهدشت

 

زندگي نامه

بسم الله الرحمن الرحيم

انالله و انا اليه راجعون

جمشيد اسفرم در سال 1340 در يك خانواده محروم در روستاي اسفندان بخش بهمئي سردسير به دنيا آمد. پدر ايشان كشاورز خود مصرف كه در چندماهي از سال زندگي يك خانواده 10 نفري را به سختي مي گذراند . فرزند ارشد خانواده (شهيد) در سن 7 سالگي قدم به مدرسه گذاشت در سال 1352 دوره ابتدايي را به پايان رساند پس از آن وارد دوره راهنمايي شد و در شهرستان باغملك جانكي بخش ايذه در 150 كيلومتري خانواده اش به تحصيل اشتغال ورزيد وي با روزي 12 ريال خرج قناعت مي كرد و در ايام تعطيلات به كارگري مي پرداخت در سال 1355 دوره راهنمايي وي خاتمه يافت و وارد يكي دبيرستانهاي رامهرمز گرديد در آن زمان فشار زندگي بيشتر شد ناگفته نماند كه از درآمد كارگري خود غافل از خانواده نبود در شهرستان باغملك جانكي بعلت فعاليت ضد رژيم چند شبانه روزي تحت بازداشت بود . سرانجام با اوج و گسترش و هويدا نمودن انقلاب اسلامي در سال 1357 در تظاهرات عمومي شركت فعالانه داشت بعد از آن به زادگاه خود رفته و در تشويق نمودن مردم خصوصاً دانش آموزان به انقلاب و پيرامون آن نقش بسزايي داشت . با پيروزي انقلاب به رهبري امام خميني در سال 57 و روي كار آمدن حزب جمهوري اسلامي فوراً خود را به آن معرفي كرده و از اعضاي مهم اين حزب در شهرستان رامهرمز به فعاليت سياسي ديني و تبليغ به روستاهاي متعددي رفته است . در سال 58 ازدواج نمود و ثمره اين ازدواج پسري به نام آرش مي باشد . توجه داشته باشيد كه با مرحله متأهل بودن وي مسئوليت و فعاليت و مشكلات آن بيشتر مي شد .در سال 59 به دوره دبيرستان با گرفتن ديپلم خاتمه داد فورا خود را براي خدمت به اسلام و عليه صدام و صداميان آماده شد . در تاريخ 11/15/ 59به خدمت اعزام و بعد از دوره آموزشي داوطلبانه وارد جبهه گرديد و در حمله هاي فتح بستان ، فتح المبين جبهه هاي شوش تنگ چزابه و از گروه اول فتح خرمشهر بود . اين برادر دليرانه در هر حمله اي كه وجود داشت فرماندهان مي گفتند متأهلي و شركت در خط اول جبهه نوبت تو نيست قبول نمي كرد . كما اينكه ايشان را فرستادند لشكر 92 زرهي اهواز خدمه تانك بيش از چند روزي از خدمت ايشان باقي نمانده بود به درجه رفيع شهادت رسيد كه هنوز جسد وي پيدا نشده . راهش پردوام و روحش شاد. شعار او هميشه همچون شعار ديگر رزمندگان اين بود :

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده