شنبه, ۰۸ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۰۰:۰۰
پايگاه اطلاع رساني رهبر انقلاب، خاطره ي حضرت آيت الله خامنه اي از امام خميني(رحمه الله) را درباره اعتماد ايشان به وعده ي الهي منتشر كرد. اين بيانات در سال 88 و در ديدار اعضاي سپاه حفاظت ولي امر بيان شده بود...

در روزهاي سوم چهارم جنگ بود، توي اتاق جنگ ستاد مشترك، همه جمع بوديم؛ بنده هم بودم، مسئولين كشور؛ رئيس جمهور، نخست وزير - آن وقت رئيس جمهور بني صدر بود، نخست وزير هم مرحوم رجائي بود - چند نفري از نمايندگان مجلس و غيره، همه آنجا جمع بوديم، داشتيم بحث ميكرديم، مشورت ميكرديم. نظامي ها هم بودند. بعد يكي از نظامي ها آمد كنار من، گفت: اين دوستان توي اتاق ديگر، يك كار خصوصي با شما دارند. من پا شدم رفتم پيش آنها. مرحوم فكوري بود، مرحوم فلاحي بود - اينهائي كه يادم است - دو سه نفر ديگر هم بودند. نشستيم، گفتيم: كارتان چيست؟ گفتند: ببينيد آقا! - يك كاغذي در آوردند. اين كاغذ را من عيناً الان دارم توي يادداشتها نگه داشته ام كه خط آن برادران عزيز ما بود - هواپيماهاي ما اينهاست؛ مثلاً اف 5، اف 4، نميدانم سي 130، چي، چي، انواع هواپيماهاي نظاميِ ترابري و جنگي؛ هفت هشت ده نوع نوشته بودند. بعد نوشته بودند از اين نوع هواپيما، مثلاً ما ده تا آماده ي به كار داريم كه تا فلان روز آمادگي اش تمام ميشود. اينها قطعه هاي زودْتعويض دارند - در هواپيماها قطعه هائي هست كه در هر بار پرواز يا دو بار پرواز بايد عوض بشود - ميگفتند ما اين قطعه ها را نداريم. بنابراين مثلاً تا ظرف پنج روز يا ده روز اين نوع هواپيما پايان ميپذيرد؛ ديگر كأنه نداريم. تا دوازده روز اين نوعِ ديگر تمام ميشود؛ تا چهارده پانزده روز، اين نوع ديگر تمام ميشود. بيشترينش سي 130 بود. همين سي 130 هائي كه حالا هم هست كه حدود سي روز يا سي و يك روز گفتند كه براي اينها امكان پرواز وجود دارد. يعني جمهوري اسلامي بعد از سي و يك روز، مطلقاً وسيله ي پرنده ي هوائي نظامي - چه نظامي جنگي، چه نظامي پشتيباني و ترابري - ديگر نخواهد داشت؛ خلاص! گفتند: آقا! وضع جنگ ما اين است؛ شما برويد به امام بگوئيد. من هم از شما چه پنهان، توي دلم يك قدري حقيقتاً خالي شد! گفتيم عجب، واقعاً هواپيما نباشد، چه كار كنيم! او دارد با هواپيماهاي روسي مرتباً مي آيد. حالا خلبانهايش عرضه ي خلبانهاي ما را نداشتند، اما حجم كار زياد بود. همين طور پشت سر هم مي آمدند؛ انواع كلاسهاي گوناگون ميگ داشتند.

گفتم خيلي خوب. كاغذ را گرفتم، بردم خدمت امام، جماران؛ گفتم: آقا! اين آقايان فرماندهان ما هستند و ما دار و ندار نظاميمان دست اينهاست. اينها اينجوري ميگويند؛ ميگويند ما هواپيماهاي جنگيمان تا حداكثر مثلاً پانزده شانزده روز ديگر دوام دارد و آخرين هواپيمايمان كه هواپيماي سي 130 است و ترابري است، تا سي روز و سي و سه روز ديگر بيشتر دوام ندارد. بعدش، ديگر ما مطلقاً هواپيما نداريم. امام نگاهي كردند، گفتند - حالا نقل به مضمون ميكنم، عين عبارت ايشان يادم نيست؛ احتمالاً جائي عين عبارات ايشان را نوشته باشم - اين حرفها چيست! شما بگوئيد بروند بجنگند، خدا ميرساند، درست ميكند، هيچ طور نميشود. منطقاً حرف امام براي من قانع كننده نبود؛ چون امام كه متخصص هواپيما نبود؛ اما به حقانيت امام و روشنائي دل او و حمايت خدا از او اعتقاد داشتم، ميدانستم كه خداي متعال اين مرد را براي يك كار بزرگ برانگيخته و او را وا نخواهد گذاشت. اين را عقيده داشتم. لذا دلم قرص شد، آمدم به اينها - حالا همان روز يا فردايش، يادم نيست - گفتم امام فرمودند كه برويد همينها را هرچي ميتوانيد تعمير كنيد، درست كنيد و اقدام كنيد.

همان هواپيماهاي اف 5 و اف 4 و اف 14 و اينهائي كه قرار بود بعد از پنج شش روز بكلي از كار بيفتد، هنوز دارد تو نيرو هوائي ما كار ميكند! بيست و نُه سال از سال 59 ميگذرد، هنوز دارند كار ميكنند! البته تعدادي از آنها توي جنگ آسيب ديدند، ساقط شدند، تير خوردند، بعضيشان از رده خارج شدند، اما از اين طرف هم در قبال اين ريزش، رويشي وجود داشت؛ مهندسين ما در دستگاه هاي ذي ربط توانستند قطعات درست كنند، خلأها را پر كنند و بعضي از قطعات را علي رغم تحريم، به كوري چشم آن تحريم كننده ها، از راه هائي وارد كنند و هواپيماها را سرپا نگه دارند. علاوه بر اينها، از آنها ياد بگيرند و دو نوع هواپيماي جنگي خودشان بسازند. الان شما ميدانيد كه در نيروي هوائي ما، دو نوع هواپيماي جنگي - البته عين آن هواپيماهاي قبليِ خود ما نيست، اما بالاخره از آنها استفاده كردند. مهندس است ديگر، نگاه ميكند به كاري، تجربه مي اندوزد، خودش طراحي ميكند - دو كابينه ي براي آموزش و يك كابينه ي براي تهاجم نظامي، ساخته شده. علاوه بر اينكه همانهائي هم كه داشتيم، هنوز داريم و توي دستگاه هاي ما هست.

اين، توكل به خداست؛ اين، صدق وعده ي خداست. وقتي خداي متعال با تأكيد فراوان و چندجانبه ميفرمايد: «و لينصرنّ اللَّه من ينصره»؛ بي گمان، بي ترديد، حتماً و يقيناً خداي متعال نصرت ميكند، ياري ميكند كساني را كه او را، يعني دين او را ياري كنند - وقتي خدا اين را ميگويد - من و شما هم ميدانيم كه داريم از دين خدا حمايت ميكنيم، ياريِ دين خدا ميكنيم. بنابراين، خاطرجمع باشيد كه خدا نصرت خواهد كرد.
بيانات در ديدار اعضاي دفتر رهبري و سپاه ولي امر 5/5/1388
پايگاه اطلاع رساني رهبر انقلاب
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده