سیری در کلام شهید عباسی:
شهید «حاج‌مصطفی عباسی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. از او روایت شده است: «وی خود را وقف جنگ و جهاد فی سبیل الله کرده بود و به راستی او عاشق خدا بود.»

زندگی

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «حاج‌مصطفی عباسی» در سال 1327 در روستای کجان از توابع شهرستان اردستان در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و تا 15 سالگی در روستا هم‌دوش با پدر گرامی‌اش مشغول به کار کشاورزی و زراعت بود. او به‌دلیل مشکلات خانوادگی و نبودن امکانات اقتصادی موفق به تحصیل علم نشد. در سال 1342 همراه خانواده به شهرستان قم مهاجرت کرد و در 22 سالگی ازدواج کرد و در یک کارخانه مشغول کار شد و در سال 52 به همراه سایر اعضای خانواده به کرج مهاجرت کرد و همراه با برادرش در یک مغازه اعضای خانواده به کرج مهاجرت کرد و همراه با برادرش در یک مغازه اتومبیل مشغول به کار شد. با اوج گیری انقلاب اسلامی در سال 57 همپای امت مسلمان در راهپیمایی و تظاهرات شرکت فعال می‌کرد. پس از پیروزی انقلاب وی با فرمان تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی به ندای رهبر کبیر لبیک گفت و به عضویت بسیج و انجمن اسلامی محل درآمد و پس از شروع جنگ تحمیلی بسیار تلاش کرد جبهه را از اعماق وجود دوست داشت تا اینکه در آبان ماه سال 1362 موفق به حضور در جبهه غرب شد.
جهادگر شهید حاج مصطفی عباسی از نیروهای ویژه ستاد پشتیبانی جنگ جهاد استان تهران بود و قبل از هر عملیات در آماده‌سازی منطقه برای رزمندگان سلحشور و سنگر سازان بی سنگر مهم‌سازی داشت.
وی خود را وقف جنگ جهاد استان تهران بود و قبل از هر عملیات در آماده‌سازی منطقه برای رزمندگان سلحشور و سنگر سازان بی‌سنگر مهم بسزایی داشت.
وی خود را وقف جنگ و جهاد فی سبیل الله کرده بود و به راستی او عاشق خدا بود و پس از گذشت 2 سال حضور مداوم در جبهه در سال 63 عازم سفر حج شد و پس از عزمیت از این سفر الهی مجددا به جبهه میمک رفته است و سرانجام در تاریخ بیست و هشتم مهرماه 63، در جبهه میمک مورد اصابت ترکش خمپاره دشمن قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل شد و به لقا ا.. پیوست.

خانواده شهید عباسی در مورد دینداری و اخلاقیات شهید بیان می‌کنند:«شهید به اسلام و قران علاقه زیادی داشت و تلاوت این کتاب آسمانی فراوان دوست می داشت و به دیگران نیز توصیه می‌کرد. از ویژگی‌های اخلاقی وی کمک به مستمندان احترام پدر و مادر برخورد شیرین با کوچکترها و مهماندوست نبودن او می‌توان نام برد. سعی می‌کرد؛ اموات خیریه خویش را پنهان دارد و از آنها خودداری می‌کرد.»

همچنین در خصوص سیاسی و اجتماعی نیز بیان می‌کنند:«شهید همپای امت مسلمان در تظاهرات و راهپیمایی و تکبیرهای شبانه شرکت می‌کرد و به‌علت فعالیت چشمگیر توسط ساواک دستگیر و مدت 15 روز بازداشت بود.»

برادر شهید نیز از زبان شهید حاج مصطفی عباسی می‌گوید: «خواب دیدم که آیت ا.. طالقانی به من گفت: چرا ناراحتی؟ گفتم: نگران خانه و زندگی‌ام هستم. به من گفت: نگران نباش خداوند و ائمه نگهدار آنهاست و ایت ا.. طالقانی سه بار به من گفت: مگر نمی‌خواهی به کربلا بروی؟ گفتم: چرا پس اینجا واجب‌تر از خانه و زندگی است.»

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده