روایت پدری از «جبهه خودکفایی» تا «جبهه دفاع مقدس»
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید "حسن بیدرام" اول آذر ۱۳۲۶ متولد و ۱۵ آبان ۱۳۶۲ در دوران دفاع مقدس به شهادت رسید.
آنچه در ادامه می خوانید روایتی سیره و منش این شهید است.
مگر یک انسان چقدر جان دارد که هم با تمام وجود در کارخانه تولید خودرو کار کند تا چراغ اقتصاد کشور شلنگ نزند، هم در خانه برای همسرش شوهری وفادار باشد، هم ۴ فرزند قد و نیم قدش را پدری کند به مهربانی و هم آنقدر منظم باشد و مرتب، با مدیر باشد و مدبر عارف باشد و عاشق، کوشا و کاری و سراپا ذوق و شوق در بسیج محله اش، که انتخابش کنند به فرماندهی؛ یعنی نماد ایثار، اعتماد و اخلاص.
وصیتنامه این مرد مخلص و مخلص نیز خواندنی است؛ عاشقانهای که مشتاقان راهش را شیفته می کند؛ عالمانهای است که خواهندگان دست نوشته اش را وابسته میکند؛ به گامی که برداشت، و پنجره هایی که گشود به سمت سپیده و ستاره و سحر، و به چشم ما ریخت یک دنیا نور، یک دریا روشنایی، یک اقیانوس آفتاب.
توصیف جهاد و شهادت در سه واژه به نزدیکترین، سریع ترین، زیباترین» راه برای رسیدن به خدا؛ امانت بودن فرزندان نزد پدر و مادر، که برای تسلای دل پدر و مادر خود نوشته؛ توصیه به خانوادهاش درباره استقامت همراه با اخلاص و تربیت فرزندان برای ادامه دادن راه شهیدان انقلاب اسلامی؛ صبر در مقابل مصیبت ها، آن هم از این بار در خطاب به خواهرش؛ فعالیت در راه خدا، تاختن به دوستان شیطان و شکرگزاری و عشق به خدا، همراه با پیروی از امام خمینی (ره) در یادآوری به بسیجی ها؛ تلاش برای خودکفایی در صنعت با پشتکاری و فداکاری در سفارش به همکاران کارگرش و سستی به خود راه ندادن در راه دفاع و جهاد برای مردمش و... گوشه هایی است از سفارش های او در وصیت نامه اش؛ وصیت نامه ای که از سرخط مهمترین مطالبش می توان بدین نکته ها رسید.
1. اگر میخواهی خداوند یاریگر شما باشد، استقامت داشته باشید؛ استقامتی همراه با اخلاص.
2. ای بسیجیان جان بر کف! همچنان در راه خدا فعالیت کنید و به دوستان شیطان بتازید و از آنها هیچ بیم مکنید که خدا شما را همواره یاد کند.
3. همکاران ارجمند! امیدوارم با پشتکار خود و فداکاری بتوانید صنعت کشورمان را به خودکفایی برسانید و از هیچ چیز جز خداوند هراس نداشته باشید و افرادی که با نام اسلام و امام در بین شما اختلاف میاندازند، شناسایی و معرفی نمایید.
4. یک وقت سستی به خود راه ندهید که مورد سوال پروردگار قرار گیرید.
این عزیز که در دهه 60 فرمانده بسیج منطقه شهید صدوقی (ساسانی) کرج بود، اصفهانیزادهای است که دست تقدیر در ۲۴ سالگی او را به تهران فرستاد و سپس ساکن شهری در غرب پایتخت کرد تا بعد از انقلاب اسلامی، دو بار به جبهه برود و ۴۱ سال بعد ترکش داغ و تیز و تند بهانهای شود برای به شهادت رساندن او در منطقه پنجوین و در عملیات والفجر ۴ و بعد آرام گرفتنش در مزار شهدای «منطقه گرگاب» اصفهان، واقعاً و دقیقا این شهید سعید کیست؟ شناسایی و گزارش ویژگیهای دیگرش باتو عزیز خواننده!
انتهای پیام/