نگاهی به حیات و کلام طیبه شهیدی از سادات؛ «سیدغنی ساداتباریکانی»
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «سیدغنی ساداتباریکانی» از سلاله پاک امامت و طهارت است که اول شهریور سال 1339 در روستای باریکان از توابع بخش طالقان در استان تهران دیده به جهان گشود. پدرش سیدی، پرهیزگار بود به شغل کشاورزی که زحمت بسیاری میکشید تا روزی حلال در سفره خانواده بنهد و زندگی ساده و بیآلایش برای خانواده مهیا ساختهبود.
سیدغنی در روستای زادگاهش تحصیلات ابتدایی را سپری کرد و سپس در تهران مشغول به ادامه تحصیل شد و به دلیل آن که روستای محل زندگی او از امکانات تحصیلی در سطوح بالاتر محروم بود.
او در دبیرستان هدف چهار در شهر تهران مدرک دیپلم را در رشته طبیعی قدیم اخذ کرده و سپس در سال 1358 به خدمت سربازی اعزام شد. در لشگر 21 حمزه سیدالشهدا (ع) پس از طی دورههای آموزشهای نظامی مشغول نبرد با دشمن بعثی شد و به مدت دو سال وظیفه مقدس سربازی را بهنحواحسن و با رشادت و شهامت تمام به پایان رساند و در این مدت در مناطق مختلف جنگی حضور یافت و در عملیات مختلف شرکتجست و افتخارات بسیار در صف مستحکم لشگریان اسلام برای ایران و اسلام آفرید. وی پس از پایان خدمت سربازی بهمنظور تداوم خدمت در بسیج منطقه غرب مشغول فعالیت شد و بهدلیل آن در مدت سربازی با آموزشهای مداوم و کسب تجربیات بسیار ارزنده در پزشکیاری و مداوای مصدومین و مجروحین جنگ تبحری خاص یافتهبود و در صف بسیجیان جان بر کف و سپاهیان اسلام راهی منطقه عملیاتی سرپل ذهاب شد تا در آن منطقه در خط مقدم به نیروهای اسلام مددی رساند و در یاری و مداوای مجروحین جنگی در نصرت اسلام و مسلمین نقشی مهم ایفا نماید اما در راه مسیر این ماموریت در منطقه سرپل ذهاب درهیجدهم شهریور 1361 مفقودالاثر شده و نام بلندش در زمره مفقودین دفاع مقدس و بر تارک تاریخ حماسه دفاع مقدس میدرخشد.
بخشهایی از وصیتنامه شهید «سیدغنی سادات باریکانی» را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
برطبق دستور شرع مقدس اسلام هر انسان مسلمانی موظف است که قبل از رفتن از این دنیا وصیتنامه خود را بنویسد و من به عنوان یک مسلمان شروع به نوشتن این وظیفه مینمایم.
ابتدای سخن را با نام خدایی شروع میکنم که در هم کوبنده ظالمان است و بشارت دهنده مستضعفین است و با درود بر امام خمینی (ره) و با سلام به شهیدان همیشه جاوید تاریخ بشریتی که با اعطای جان خود به حیات ملت جهت میبخشند و در ضمن درود بی پایان خود .....
ما استوار در دشتهای سوزان جنوب با ایثار و از خودگذشتگی در حال بیرون راندن کافر بعثی از خرمشهر هستیم، امید است که به زودی ملت عزیز بتواند نیروهای بعثی را از کوههای غرب به عقب براند و این نیروی عظیم را به کمک ستمکشیدگان فلسطینی بفرستد تا به امید خدا اسرائیل این عقده سرطانی را ریشهکن نماید و ملتهای مسلمان از دست این جرثومه فساد آسوده شوند و بعد دست امپریالیسم را قطع کنند و هم اکنون درگیر مبارزه با این هیولای خونآشام هستیم (یعنی اکنون دست آمریکا از آستین صدام بیرون آمده) و همچنین ملت و مجلس درگیر مبارزه با پایگاههای داخلی امپریالیسم یعنی فئودالها، سرمایهداران است.
امیدواریم که با یاری خدای یکتا ملت عزیز بتواند این زالوصفتان را به زبالهدان تاریخ بفرستد و پایههای اقتصاد اسلامی را استوار نمایند تا دیگر امپریالیسم نتواند ما را در محاصره قرار دهد.
بهترین فرزندان خود هستند و هر روز استوارتر از روز قبل گام مینهند. ملتی که با ایثار و از خودگذشتگی حیلهها و دسیسههای امپریالیسم که به گفته امام عزیزمان شیطان بزرگ است.
تا ظلم هست مبارزه هست و تا مبارزه هست مشکل هست. پس خوشا به سعادت ملتی که به دوش کشنده این مصائب هستند.
منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري