معرفی نمادی از ایثار و دلاوریهای هشت ساله؛ شهید رضا بنادکوکی
نوید شاهد البرز؛ شهيد رضا بنادكوكي سال 1342، از دامن مادري مهربان در شهرستان يزد چشم به جهان گشود و پس از يك سال بههمراه خانواده خويش بهكرج هجرت كرد. وی در سن سیزده سالگي از تاريخ دهم مرداد ماه 1355، در كارخانجات صنعتي جهان جهت كمك در امر تأمين معاش خانواده آغاز بهكار کرد. وي از زماني كه خود را شناخت هميشه در امر خير بهخصوص برنامههاي مذهبي، فعاليتهاي زيادي داشت و خيلي زود بهمسائل سياسي و اجتماعي آشنا شد.
شهيد بنادكوكي همزمان با شروع جنگ تحميلي عراق از سال 1367-1360 هشت مرحله در جبهههاي نبرد حق عليه باطل شركت داشت و عليرغم بيماري جسمي در گردانهاي پياده رزمي نقش مؤثري را عهدهدار بود و در آزادسازي خونينشهر(خرمشهر) از ناحية سينه و دهان و در منطقة سرپل ذهاب از ناحية پا و در يكي از محورهاي ديگر از ناحية دست و كتف و همچنین از ناحية پا مجروح شد.
از فرماندهی گروهان تا معاونت گردان
وي در اغلب جبههها در حد
فرماندة گروهان و معاون گردان مسئوليت داشت و در سلسله عمليات حماسه و ايثارگريهاي
چشمگيري داشته است. او در بين رزمندگان و دوستان از محبوبيت و شهامت و شجاعت
منحصر بهفرد برخوردار بود. سردار شهيد رضا بنادكوكي علاوهبر حضور مداوم در جبههها
در پشت جبهه نيز آرام نميگرفت و در پايگاههاي شهيدان غياثي و شهيدان تركيان
فعاليت شبانهروزي داشت و جهت تقويت و تداركات نيروهاي بسيج و رزمندگان كوشش
فراواني ميکرد.
او در سال 62، پس از عمليات والفجر دو از منطقه مراجعت کرد و تصميم به ازدواج گرفت كه حاصل اين ازدواج دو فرزند است. وی در سلسله عمليات بيتالمقدس یک و دو، والفجر دو، رمضان ، مسلمبنعقيل، كربلاي دو و چند عمليات ديگر شركت کرد و سرانجام بعد از شجاعتها و از خودگذشتگيهاي پيدرپي در دوازدهم مرداد ماه 1366، به جبهههاي نبرد اعزام و در سپيدهدم روز سوم مرداد ماه 1367، مصادف با عيد قربان بهسوي معبود خويش پرواز کرد و پيكر پاكش در روز عيد سعيد غدير نهم مرداد ماه 1367، در گلزار شهداي چهارصد دستگاه به خاك سپرده شد.
نقل از همسر شهيد:
هروقت بهخانه ميآمد به دلیل وابستگي زيادي كه به بچهها داشت، هميشه يكي را در دست راست و ديگري را در دست چپ ميگرفت و به بيرون ميبرد.
پيام شهيد:
هرگز دست از ياري امام برنداريد و امام را تنها نگذاريد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری