شهید یعقوب دلیر روحی: برادران حجابشان در لباس رزم می باشد
نوید شاهد البرز؛ شهید «یعقوب دلیرروحی» در تاریخ اول مرداد ماه 1347، در خانواده ای مذهبی و متدین در شهرستان چالوس دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان مادری پاک و عفیف و پدری مهربان و زحمتکش سپری کرد. وی در سن هفت سالگی برای کسب علم و دانش پا به عرصه تعلیم و تعلم نهاد و دوره ابتدایی را در همان روستا به پایان رسانید و دوره راهنمایی را در مدرسه برادران شهید آخوندی ادامه داد و این دوره را نیز به اتمام رساند.
او در جریانات انقلاب هم همراه خانواده شرکت می کرد پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی از آنجائیکه به امام و انقلاب عشق می ورزید به فرمان امام وارد بسیج شد به پاسداری از ارزشها و آرمانهای انقلاب پرداخت. وی بعد از مدتی برای خدمت سربازی فراخوانده شد و پس از طی یک دوره آموزشی وارد سپاه شد و به عنوان پاسدار وظیفه ایفای نقش می نمود در تاریخ سی و یکم فروردین ماه 1366، در عملیات پیروزمند کربلای هشت در منطقه عملیاتی در «امامزاده محمد(ع)» به خاک سپرده شد.
وصیت نامه شهید « یعقوب دلیر روحی» را در ادامه مطلب می خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحيم
إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَالَّذينَ هاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ أُولٰئِكَ يَرجونَ رَحمَتَ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ غَفورٌ رَحيمٌ﴿۲۱۸﴾ سوره مبارکه البقرة
کسانی
که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنها
امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.
نصيحت نامه نه وصيت نامه يعنى من كوچكتر از آنم كه بخواهم وصيتی به اين عزيزان بكنم :
1- مربوط به خانواده ام، مادر جان و پدر جان هيچگاه اگر جنازه ام آمد و يا نيامد بهرم گريه نكنيد كه دشمنان اسلام را خوشحال خواهيد كرد. بلكه براى مظلوميت امام حسين (ع) و براى زينب داغدار گريه كنيد 2- سلاح برزمين افتاده مرا برداريد و راه شهيدان به خصوص سرور شهدا امام حسين(ع) را ادامه دهيد و پرچم اسلام را هميشه بردوش داشته و پيرو ولايت فقيه باشيد.
3- مربوط به بنياد شهيد ، اگر شهيد شدم فقط كلمه تبريك را به خانواده و اقوام بگوييد نه كلمات ديگر كه مفهوم ديگرى داشته باشد.
4- كليه اقوام دوستان و آشنايانم كه هيچگاه دل اين بسيجيان را نشكنيد كه باشكستن دل بسيجيها مثل اينكه دل مراشكسته ايد و از قوانين سپاه سرپيچى نكنيد و احترام خانواده شهدا را بيشتر از اين داشته باشيد.
5- شركت در نماز جمعه و دعاى كميل را فراموش نكنيد و سعى كنيد در اين جلسات چيزى كسب كنيد نه بى جهت باشد.
6- در راه اسلام وانقلاب اسلامى از ريختن خونتان به هيچ عنوان دريغ نكنيد و همچون محكم و استوار پايدار باشيد به قول امام عزيزمان انقلابى بودن شرط نيست بلكه انقلابى ماندن شرط است و چنان درسى به منافقين كور دل بزنيد كه از اين اعمال كثيفشان دورى نمايند.
7- به كليه خواهران هموطنم كه حجاب كه ارزنده ترين زينت شماست رعايت كنيد و چون زينب(س) صبور استوار و مقاوم باشيد و در غير اينصورت مثل اينكه پا روى خون شهداگذاشته ايد و خونشان را پايمال نموده ايد و برادران نيز حجابشان در لباس رزم مى باشد رعايت نمايند.
8- مربوط به مادرم كه مادرجان! اگر جنازه ام به دستتان رسيد، برروى جنازه ام بايستيد و محكم فرياد بزنيد كه خون پسرم از خون على اكبر و بقيه شهدا رنگينتر نيست و اين ندا را سربدهيد كه بگو به جاى اينكه تير به جاى ديگرى از بدنش اصابت مى كرد. كاش به گلويش مى خورد همچون على اصغر شش ماهه.
9- مادر جان! جنازه ام را در كنار كليه شهدا در جوار شهد اى امام زاده محمد (كرج ) به خاك بسپاريد تا يادگارى برايتان باقى بمانم و در هر جمعه اگر مى توانستيد سرى به قبرم بزنيد و سوره قدر و حمد را براى بخشش گناهانم بخوانيد.
10-مربوط به دوستان و برادران بسيجى كه هيچگاه سنگر عشق و شهادت را خالى نگذاريد و جاى خالى مرا درسنگر ها پر كنيد و برادران سپاه نيز تا مى توانند در هر مورد اين برادران را يارى نمايند.
11- به معلمين و همكلاسيهايم، كه شما دبيران ادامه دهنده راه انبياء هستيد تا مى توانيد بيشتر از اين كشور را به گلستانى بكشانيد و شما دانش آموزان گرامى از خواندن درس غفلت نكيد و سنگر مدرسه را پر كنيد.
12- از كليه برادران و خواهران هموطن كه اگر اين چند پند مرا هم خوانده ايد حلالم كنيد حتى اين كلمه را به زبان نيز بياوريد و از بديهاى من در محل و جاهاى ديگر گذشت نماييد گر چه نسبت به شما بديهاى زيادى كرده ام .
13- به خانواده ام و دوستان و فاميل گرامى در خاتمه يك نكته مهم كه هر وقت كارى نداشتيد بعد از نمازهايتان چند ركعت برايم نماز بخوانيد تا نمازهاى قضايم رفع گردد و چند روزى روزه بگيرد و اين روزه هايم خاتمه يابد و مى بخشيد كه با كشته شدن من مزاحم شما مى شوم تا در جلسات ختم، تشييع جنازه و سالگرد و غيره شركت مى كنيد. خلاصه عذر مى خواهم.
14- در ضمن بايد بگويم كه اگر شهيد شدم گرچه شهيد شدم، لايق نيستم ولى شايد رحمت خدا نصيبم گردد و اگر گشت در امام زاده محمد و در كنار شهيد هم رزمم حسين محمدى نهاد به خاك بسپاريد و اگر نشد اطراف آن شهيد به خاكم بسپاريد. هيچگاه انقلاب فراموش نشود تادر تمام مجلسهايى كه براى من مى گيريد. نامى از شهيد مظلوم حسين(ع) نيز يادآورى شود هميشه او را ياد آورى كنيد و چون تنها همراز و رفيق صميمى من بود.
والسلام
- شهيد يعقوب روحى
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری