عهد بسته ایم تا آخرین قطره خونمان از انقلاب حمایت کنیم
نوید شاهد البرز؛ شهید «مرتضی نوروزی» در بیستم شهریور ماه 1347، در یک خانواده ایی روستایی و زحمتکش و با ایمان در یکی از روستاهای کرج (کندر)دیده به جهان گشود. دوران کودکی در دامان پر مهر مادری عفیف و پدری زحمتکش پرورش یافت به دلیل جو حاکم بر خانواده از همان دوران کودکی او را با مسائل دینی آشنا کردند و نماز را آموخت و در اثر هوش سرشاری که داشت در تمام سطوح تحصیل از اول ابتدایی تا پایان تحصیلات متوسطه جزء شاگردان ممتاز بود. از همان نوجوانی چهره بشاش و نورانی داشت و همیشه در مراسم عزاداری سالار شهیدان شرکت می کرد و به سینه زنی می پرداخت. در زمان قبل از انقلاب اینکه سن کمی داشت به تظاهرات ها می رفت و روی دیوارها پوستر امام عزیز را می چسباند تا اینکه انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) پیروز شد و شهید به عضویت بسیج در آمد و به دفاع از کیان هستی پرداخت و در پی شروع جنگ تحمیلی داوطلب رفتن به جبهه شد و طی یک دوره آموزش نظامی به سوی میدان های نبرد شتافت و به رویارویی با صدام و صدامیان پرداخت تا اینکه سرانجام در تاریخ ششم بهمن ماه 1365، در عملیات پیروزمند کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه پس از مدتها رشادت و ایثار با اصابت ترکش به ناحیه سر و صورت به درجه رفیع شهادت که آرزوی دیرینه اش بود رسید.
فرازی از وصیت نامه شهید«مرتضی نوروزی» را در ادامه می خوانید:
بسيجيان مرغان آغشته به عشقند كه جايشان در اين دنيا نيست . ((شهيد بهشتى ))
بسم رب شهداء و الصدقين
بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان ودر هم كوبنده منافقان و ستمگران .
سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
با سلام و درود فراوان خدمت آقا امام زمان و نايب بر حقشان امام خمينى روحى له الفداء و با سلام بر تمامى شهيدان از هابيل تا كربلا و از كربلا تا كربلا هاى غرب و جنوب ميهن شهيد پرورمان و با درود به رزمندگان حماسه آفرين اسلام .
ابتدا سلامى گرم و خالصانه خدمت پدر و مادر عزيزم و برادران و خواهران مهربانم. البته من كوچكتر از آنم كه خدمت شما عزيزان مطلبى عرض كنم ولى چون وظيفه است كه هر كس وصيتى از خود داشته باشد مطلبى چند را متذكر مى شوم .
اول اينكه به جبهه رفتن انجام وظيفه شرعى هر فرد مسلمان است كه حرف رهبرش را اطاعت كند، ماهم رفتيم تا وظيفه خود را انجام داده باشيم و در روز قيامت نزد آقايان ... الحسين خجل و سر افكنده نباشيم و به فرياد «هل من ناصر» او لبيك گفته باشيم و رفتيم تا به امام عزيزمان ثابت كنيم كه ما اهل كوفه نيستيم و به اين منافقان كور دل بگوييم ما با خون به اينجا رسيده ايم و حالا هم آن را با خون خود حفظ مى كنيم و با خداى خود عهد بسته ايم تا آخرين قطره خونمان از اين انقلاب حمايت كنيم و براى اين رفتم تا شما مادر و پدر بزرگوارم را نزد فاطمه زهرا (س ) و اميرالمومنين على (ع ) سر بلند كرده باشم و از شما مى خواهم كه از شهادت من هيچ ناراحت نباشيد و دعا كنيد كه خداوند اين هديه نا قابل را از شما قبول كند چون من امانتى از طرف خداوند بودم و شما اين امانت را سالم به دست صاحبش سپرديد و خداوند را با اين كارتان خشنود كرديد.
اگر خواستيد مراسمى براى من بگيريد بعد از ظهر باشد چون نمى خواهم كه شما اسراف كنيد، همين حالا مردمى هستند كه شبها را گرسنه به صبح مى رسانند و من راضى نيستم كسانى كه به هر نحوى بر عليه اين انقلاب صحبت مى كنند در مراسم من شركت كنند .
و از تو خواهرم عزيزم هم بسيار تشكر مى كنم چون معلمى گرانقدر در اين ايام عمر براى من بوديد از شما مى خواهم كه هيچ ناراحت نباشيد چرا كه حضرت زينب كبرى (س ) در روز عاشورا چندين نفر از عزيزترين بستگانش را از دست داد و خم به ابرو نياورد و براى خدا تحمل و برد بارى كرد تا اينكه اسلام به اينجا رسيد و اين را هم بدان كه اين جان ناقابل ما به اندازه سر مويى از آن افراد گرانقدر ارزش ندارد و از شما برادران عزيزم مى خواهم كه درس بخوانيد تا اينكه آمريكا و ابر جنايتكاران شرق و غرب بر ما تسلط پيدا نكنند و اعمال دينتان را به احسن وجه انجام دهيد و اين انقلاب را حمايت كنيد.
اما كلامى چند به امت حزب الله ، هميشه دعاگوى امام باشيد و اسلام را با اعمالتان حمايت كنيد و بر دهان اين منافقان كوردل بزنيد و نفسشان را در گلو خفه كنيد و تا جان در بدن داريد حامى اسلام و انقلاب باشيد و گوش به فرمان امام دهيد چون اگر گوش به فرمان امام باشيد از بند نوكرى اجانب رسته ايد .
مبادا خويشتن را وا گذاريد امام خويش را تنها گذاريد.
زخون هرشهيدىلالهاى رست مبادا روى لاله پا گذاريد.
جبهه ها را پر كنيد و با جان و مالتان دفاع كنيد و اين جنگ را تا پيروزى اسلام ادامه دهيد و اما به آنهايى كه مرتب نق مى زنند و مى گويند اين انقلاب براى ما چه كرده مى گويم اگر تو يك روز با همسايه ات دعوا كنى تا دو هفته دست چپ و راستت را نمى دانى اما اين مملكت اسلامى و اين دولت انقلابى هفت سال با تمام دنيا مى جنگند و جوان و پير و كودك و زن و مرد مى دهند و خم به ابرو نياورده ،آخر تو هم قدرى انصاف داشته باش و يا اينكه خودت را جزءمسلمانان و پيروان ائمه اطهار نشمار، بگو تو براى اين انقلاب چه كرده اى و اى تويى كه فرياد صلح درداده اى و مى گويى چرا اينها صلح نمى كنند. اصلا تو چه حقى دارى كه بگويى صلح كنند اين حق خانواده شهدا است و آنان به جنگ تا پيروزى اسلا م راى داده اند و به اسلام يعنى پايمال كردن خون شهدا ء و اما توئى كه بر لباس خاكيم نيش خند مى زنى اگر مردى بيا و با من بجنگ و توئى كه به دنبال جنازه من گريه ميكنى جبهه ها ازجاى توخالسيت. برادران ازجان و دل حامى انجمن اسلامى باشيد و در بسيج و انجمن اسلامى حضور فعال داشته باشيد وخواهران حزب الله و با حجابتان، حامى انقلاب و پشتيبان اسلام باشيد چون سياهى چادر شما كوبنده تر از خون سرخ ماست و انقلاب عاشورا با سياهى چادر زينب (س ) تا اينجا رسيده است و تو اى برادر مسلمان اگر جنازه ام را ديدى به تشيع جنازه ام نيا كه وقت تنگ است بشتاب به جبهه ها تا اسلحه ام به زمين نماند.
در پايان چند دعا مى كنم و از شما مى خواهم كه با حضور قلب آمين بگوييد .
بار پروردگارا در ظهور آقا امام زمان (عج ) تعجيل بفرما .
مجروحين و جانبازان انقلاب را شفا عنايت بفرما .
هر چه سريعتر قدمهاى رزمندگان را به صحن و سراى آقاشان ابا عبدالله برسان و اين حماسه آفرينان را وسيله آزادى اسرا قرار بده .
خدايا! آنهايى را كه به اين انقلاب و اسلام خدمت مى كنند در هر كجا و هر لباسى هستند حفظ بفرما و آنانى كه در كجا و هر لباسى قصدشان ضربه به انقلاب اسلامى مى باشد اگر قابل هدايتند هدايت و الا ريشه كن و نابود شان گردان .
خدايا! اين هديه ناقابل را كه جان بى ارزش من است از من قبول بفرما و مرا در نزد سرور شهيدان ابا عبد الله رو سپيد كن و مرا از جمله اصحاب آن حضرت قرار بده .
بار پروردگارا رو سياهم ،سياهى رويم را با سرخى خونم پاك كن و مرا از ادامه دهندگان راه حسين (ع ) قرار بده .
خدايا! ما را بسيجى بدان و بسيجى از اين دنيا ببر
آمين يا رب العالمين
مرتضى نوروزى
دوازدهم ديماه هزارو سيصدو شصت و پنج
دوازدهم دیماه 1365
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری