سردار شهید ناصر خادمیزاده از شهدای دوران دفاع مقدس است. از او روایت شده است: «وقتی میخواست خداحافظی کند و از در خارج شود، گفت: خانم زندی اگر خانواده من خواستند در این جا ختمی بگیرند ناراحت نشوید.»
«سردار شهید محمود غلامحسینی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. از او روایت کرده اند که روزی شهید بهشتی برای سرکشی به پادگان ما آمد و خطاب به بچههای گردان فرمود: "کدام طرفی هستید؟" آنها در جواب گفتند: هر طرفی که قرآن و محمود باشد." همان طرفی هستیم، او هم تبسمی کرد و هیچ نگفت، زیرا میدانست محمود نزد همگی ما چقدر محبوب است.
شهید کلانتری از سرداران دوران دفاع مقدس بود. او در جلسات انقلابی که توسط علمایی چون حجت الاسلام و المسلمین خاتمی، بروجردی، محلاتی و جنتی در استان البرز برگزار میشد، شرکتی فعّالانه داشت و با دوستان خود از مؤسّسین کتابخانه ابوعلی سینا در روستای بیلغان بود، این کتابخانه از سال ۱۳۵۰ تا کنون فعّال است.
سردار شهید «صمد حمیدیپور» از فرماندهان دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامهاش نوشته است: «ما مجموعاً پنج نفر شدیم و خودمان را به نام پنج رزمنده نامگذاری کردیم. یکی از این برادران «ابوالفضل نیری» نام داشت که در همین عملیات به دیدار حق شتافت، نزدیک دو کوهه شدیم حس غریبی داشتیم دو کوهه با زیبایی هرچه تمامتر در منظر نگاهمان پدیدار شد.»
سردار شهید «محمّدحسن ناصربخت» از فرماندهان شهید دوران دفاع است. از او روایت شده است:«در آزمون کاردانی رتبۀ اوّل را کسب کرد. او در پی گم شدهای بود که در اساتید و کتابهای دانشگاه نمییافت.»
سردار شهید «صیاد مهدی زاده» از شهدای دفاع مقدس است که از او روایت شده است: «از عزیزترین کسان خویش گذشت. از مسئولیّتهای سنگینی که در این مسیر انتخاب کرده بود هرگز شانه خالی نکرد و با آغوش باز دشوارترین کارها را میپذیرفت.»