خادم مسجد در مورد علی می‌گوید:
شهید علی احمدی در وصیتش به مادر می گوید: مادر مرا حلال کن، اگر شهید شوم راضی نیستم به خودت لطمه و جراحت وارد کنی و در این راه زینب وار صبر کن.

که او اهل گریه شده بود و بسیاراشک می‌ریخت.

به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، شهید علی احمدی در ششم شهریور ماه ۱۳۴۸ در شهر نجف دیده به جهان گشود.
او در سن ۵ سالگی به مکتب رفت قرآن و کتاب خواندن را به خوبی آموخت. وقتی به سن ۷ سالگی رسید به مدرسه رفت. اخلاق رفتار و درس خواندنش در مدرسه به طوری بود که در بین تمام شاگردان نمونه بود. همیشه به فکر فقرا بود و اگر لقمه نانی در خانه بود دوست می‌داشت آن را با فقیری تقسیم کند. همواره در مسجد حضور فعال داشت و به خاطر حضور در مسجد با سن کمی داشت که سطح اطلاعات دینی و مذهبی اش بالا بود.

شهید احمدی قبل از انقلاب به همراه مادر در تظاهرات‌های ضد رژیم ستم شاهی شرکت کرد.
پس از انقلاب و هنگام شروع جنگ تحمیلی تحصیلات خود را در سال سوم راهنمائی به جهت لبیک به ندای هل من ناصر حسین زمان، خمینی بت شکن نا تمام گذاشت و به سوی جبهه‌ها شتافت.
برادر احمدی سه مرتبه به جبهه حق علیه باطل اعزام شد. پس از حضور در جبهه متحول شد به طوری که در مناسک دینی خود خصوصا نماز و روزه را به وقت انجام می‌داد. خادم مسجد در مورد علی می‌گوید که او اهل گریه شده بود و بسیار اشک می‌ریخت.
وی در یک از اعزام اسیر کومله شد، اما به لطف خداوند نجات یافت. روز‌هایی که از جبهه بازمی گشت به میان دوستان و هم سالان خود می‌رفت و آنان را به حضور در جبهه تشویق و ترغیب می‌کرد.
شهید علی احمدی در آخرین عزیمت به جبهه به مانند افرادی شده بود که شهادت به او الهام شده است. مادرش در این مورد می‌گوید: روزی که برای آخرین دفعه به جبهه اعزام شود به من گفت، مادر مرا حلال کن، اگر شهید شوم راضی نیستم به خودت لطمه و جراحت وارد کنی، و در راه زینب وار صبر کن. نسبت به انقلاب و رهبری ایمان کامل داشت و تاکید کرد اگر شهید شدم راضی نیستم افراد مخالف امام و انقلاب در تشییع جنازه ام شرکت کنند.
سرانجام شهید علی احمدی در سی ام اردیبهشت ۱۳۶۵ در عملیات والفجر منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 
 
که او اهل گریه شده بود و بسیاراشک می‌ریخت.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده