خاطره - صفحه 19

خاطره

نماز عشق را با وضوی خون به سالار شهیدان اقتداء کرد

شهید «محمد کریم حسینی» از نیروهای رزمنده و دلاور تحت امر سردار رشید اسلام شهید "حاج همت" و سردار "الله‌کرم" بود که حضور در خطوط مقدم جبهه های نبرد را بر سایر مناصب ترجیح داد و بر عهدی که با بزرگ پاسدار اسلام بسته بود ثابت قدم ماند و برای در اهتزاز ماندن پرچم آغشته به خون پاک شهیدان سنگر به سنگر به دفاع در برابر خصم زبون پرداخت و سرانجام این سجاده نشین مسلخ عشق با وضوی خون، نماز عشق را به سالار شهیدان کربلا اقتداء کرد. خاطره ای از شجاعت های این دلاور مرد عرصه کارزار تقدیم حضورتان می شود.

خاطرات جبهه به روایت شهید "نورعلی محمدی"

شهید "نورعلی محمدی" از خاطرات خود در جبهه و کمک امام زمان (عج) در پیروزی بر دشمنان، خاطراتی را بیان می کند.
«جانباز کیایی» در روایت از خاطراتش بیان می‌کند:

«صعود با نردبان شجاعت»

جانباز «عباس کیایی» از جانبازان دوران دفاع مقدس است. او در روایت از دیده‌بان‌های جبهه می گوید که دیده‌بانی در جبهه کارسختی بود که با شجاعت و دلیری زیادی این کار خطرناک را انجام می دادند. در ادامه این خاطره را در نوید شاهد بخوانید.

خبر از شهادت

شهید «حیات سروری» از همان دوران دانش آموزی با یادگیری دوره‌های پرستاری شبانه روز به مصدمان جنگ تحمیلی کمک می‌کرد. به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد و با اصرار فراوان و متقاعد نمودن فرماندهان، در عملیات والفجر ۹ جبهه کردستان شرکت کرد و سرانجام در ۱۲ اسفند ماه ۱۳۶۴ با لبانی خندان، به آرزوی دیرینه خود رسید و به ملکوت اعلی پر کشید. برادر شهید در ذکر خاطره ‌ای از شهید می‌گوید: «حیات» از شهادتت خبر داشت و حتی می‌گفت که از ناحیه قلب مجروح و شهید می‌شود و سرانجام همانطور که تعریف کرد به لقاء الله پیوست.

نماز خالصانه

همرزم شهید محمد (ناصر) اشتری می گوید: ناصر به نماز خیلی اهمیت می داد . وقتی ناصر نماز می خواند می ایستادم و نماز خواندنش را تماشا می کردم.

اسارت را نمی‌پسندید

شهید حاج میرزاعلی رستم‌خانی اسارت را نمی‌پسندید و بالاترین آرزویش شهادت بود و سرانجام به آرزویش رسید. چون تمام همرزمانش به شهادت رسیدند، اطلاعات چندانی در مورد نحوه‌ی شهادتش بازگو نشده است.

مرد نترسی که یک‌تنه به دل دشمن می‌زد

همرزم سردار شهید حاج میرزاعلی رستم‌خانی می گوید: مردِ نترسی که یک‌تنه به دل دشمن می‌زد، پشت جبهه مرد دل رحمی بود که از اشک یتیمان به گریه می‌افتاد.

خاطره ای از شهید دانشجو "اکبر منصوری"/ آخرین بار

خواهر شهید "اکبر منصوری" می گوید: آخرين بارى كه به جبهه رفت احساس كردم به شهادت مى‏ رسد. او سفارش های مهمی به من کرد.

خاطره ای از شهید دانشجو/ از هیچ فداکاری دریغ نخواهیم کرد

دوست شهید " ابوالفضل نوری" تعریف می کند: او می گفت که ما به خاطر آنچه از جمهوری اسلامی فهمیدیم از هیچ فداکاری دریغ نخواهیم کرد.

پرواز کبوتر‌ها

فریبا امیدی زاده از کارکنان معاونت فرهنگی و آموزشی استان، فرزند شهید والامقام «علی بندمه»، در سالگرد شهادت خلبان شهید «احمد کشوری» خاطره ‌ای از پرواز‌های هواپیمای خلبان شهید کشوری بر فراز آسمان ایلام در اختیار ما گذاشته است که تقدیم حضورتان می‌کنیم.

خاطره ای از شهید "مجید شهریاری"

همسر شهید شهریاری می گوید: من و شهید معزز بسیار ساده و بدون تشریفات ازدواج کردیم.
خاطره؛

فرمانده ای که تمام زندگیش در میادین مین و کمین های دشمن گذشت

شهید «یادگار امیدی» فرمانده اطلاعات عملیات تیپ مستقل 114 امیرالمؤمنین(ع) که در هشتمین روز از آذرماه 1364 در منطقه کانی سخت ایلام به درجه رفیع شهادت نایل آمد. محمدرضا فیض اللهی همرزم شهیدمی گوید:ای کاش شجاعت و دلاوری حاج «یادگار» را از زبان دشمنانش که با او رو به رو می شدند و یا از زبان همرزمان شهیدش شنید. در ادامه این خاطره تقدیم حضورتان می شود.

همسر شهید شهریاری: راه گم کردی!

همسر شهید دکتر مجید شهریاری در خاطره ای می گوید: خیلی وقت ها که بر اثر فشار فعالیت ها شب دیر به منزل می آمد، به شوخی می گفتم: «راه گم کردی! چه عجب این طرف ها!» متواضعانه می گفت شرمنده ام.
ذکر خاطره ای از شهید «کارگر» در سالگرد شهادت؛

حماسه‌های بی نظیر شهید «علی کارگر» در طول دوران دفاع مقدس

شهید «علی کارگر» از همان آغاز سال‌های جنگ به عضویت بسیج در آمد و در گروه گشت سپاه یکم ثارالله فعالیت نمود سپس با عضویت پاسدار وظیفه به گروه ویژه اطلاعات عملیات لشگر ۱۱ امیر المؤمنین (ع) در آمد و از خود حماسه‌های زیادی به یادگار گذاشت. پس از جنگ نیز بعنوان نیروی ویژه گشت برون مرزی سپاه دهلران انتخاب و در گمنامی حماسه‌ها آفرید. سومین روز از آذر ماه ۱۳۷۲ در منطقه فسیل دهلران به دست منافقین به درجه عظمای شهادت نایل آمد.

محمد همیشه در مقابل ظلم می ایستاد

مادر شهید محمد (ناصر) اشتری می گوید: پسرم همیشه سعی می‌کرد در مقابل اذیت و آزار دیگران از همه حمایت کند. محمد همیشه در مقابل ظلم می ایستاد.
خاطره ای زبان همرزم شهید؛

شجاعت شهید «دوستعلی فرجی» در تنگ بینا

شهید دوستعلی فرجی از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که در اولین روز از آذرماه ۱۳۶۲ در جبهه مهران " محور عملیاتی ملکشاهی" به درجه رفیع شهادت نايل آمد. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت اقدام به انتشار خاطره ای به یادماندنی از عملیات تنگ بینا و حماسه پاسگاه سنگی و رشادت های این دلاو مرد شهید در روزهای آغازین جنگ از زبان همرزم وی می نماید.

ناراحتی شهید "سهراب اسمعیلی" برای مرگ طبیعی

همرزمان شهید سهراب اسمعیلی تعریف می کنند: او تمام آرزویش مرگ با شهادت بود برای همین چند باری که نزدیک بود با مرگ طبیعی بمیرد بسیار خوشحال شد که چنین نمرد.
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت
روایت همسر شهید «عبدالله ملتمسی» از زندگی و شهادت همسرش؛

روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت

همسر شهید «عبداله ملتمسی» می گوید: 12 سال طول کشید تا پیکر عبدالله را بیاورند.من هنوز امیر را سیر ندیده بودم. همان آبان سال 62 شهید و 12 سال بعد در ماه آبان پیکرش را آوردند. این روایت کامل را در ادامه می خوانید:

"مهدی" هرگز مرا نرنجاند

مادر شهید "مهدی پیرمحمدی" می گوید: او به من و اهل خانواده خیلی مهربان بود. مهدی تنها فرزند پسر من بود و در طول زندگیش من از او نرنجیدم.

صحنه دلخراش بمباران، "شهید امیرفضلی" را راهی جبهه کرد

نوید شاهد – همسر شهید "عبداله امیرفضلی" می‌گوید: همسرم ما را به خدا سپرد و گفت؛ دشمن جرأت به خود داده و تا پشت در خانه من آمده است آن وقت چطور او را رها کنم؟!.
طراحی و تولید: ایران سامانه