میخواهیم خرمشهر را آزاد کنیم
به گزارش نوید شاهد البرز، شهید «محمدرضا خلج»، بيستم فروردين 1345، در شهر اشتهارد از توابع شهرستان كرج به دنيا آمد. پدرش غلامرضا، خواربار فروش بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانشآموز سوم راهنمایی بود. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. دوم خرداد 1361 در خرمشهر با اصابت گلوله به قلب، شهيد شد. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده زادگاهش قرار دارد.
در ادامه متن نامه و دستخط شهید «محمدرضا خلج» را بخوانید.
به خدمت پدر و مادر عزيزم سلام
پس از عرض سلام اميدوارم كه حال همگی شما خوب بوده باشد و اگر جويای احوالات اينجانب، پسرتان باشيد؛ الحمدالله به دعاگویی شما مشغول میباشم و باری عرض میشود كه ما در جاده خرمشهر هستيم و آنجا را گرفتيم و در حمله شركت داشتم و الان اين نامه را در چادر مینويسم. چادرها پهلوی دارخوئين است و الان صبح است و الان میخواهيم دوباره به حمله برويم تا خرمشهر را آزاد كنيم و قرار است برويم بصره را هم بگيريم. مادرجان، برای من هيچ ناراحت نباش و به ربابه بگو كه برای من ناراحت نباش من صحيح و سالم هستم و انشاءالله با پيروزیهای كامل به منزل برمیگرديم و به كربلا هم برويم و زيارت كنيم و صدام و صداميان را نابود كنيم و جمهوری اسلامی را در ...كنيم و شما هم به كربلا بيایيد ديگر عرضی ندارم به جز دوری شما.
از قول من به پدربزرگ و مادربزرگ و خالهها سلام گرمی برسان. از قول من به باقر با اهل خانه سلام برسان. از قول من به ربابه و يوسف و مهدی و علیرضا و زهرا خاله و ناصر و محسن و ديگران سلام گرمی برسان و بگو كه وقت نكردم كه برای شما نامه بدهم و انشاءالله اگر در حمله سالم ماندم برای شما حتماً نامه میدهم و از قول من به سيفالله و روحالله و حليمه و مريم و مهری و نرگس كه دلم برای او خيلی تنگ شده است سلام گرمی برسان. خداحافظ و خدانگهدار شما باشد.
تاريخ پانزدهم اردیبهشت 1361
انتهای پیام/