ما را نیز یاد کنید
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید دانشجو محمدعلی حسن بیات، در سال ۱۳۴۵ در کرج در یک خانواده متوسط و مؤمن و مذهبی دیده به جهان گشود. وی دوران کودکی خویش را در آغوش گرم کانون خانواده سپری کرد تا اینکه در ۷ سالگی رسید و برای آموختن کسب علم و دانش وارد مدرسه شد و دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت کامل پشت سر نهاد و وارد دبیرستان شد و تا کلاس دوم دبیرستان در رشته اقتصاد به تحصیل خود ادامه داد و چون علاقه زیادی به جبهه و دفاع داشت به نبرد با دشمن رفت. او در زمان انقلاب همپای دیگر جوانان غیور این مرز و بوم در اکثر راهپیماییها و تظاهراتها شرکت داشت و بر علیه رژیم منحوس پهلوی فعالیت میکرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل نهادها نیز در سال ۱۳۶۵ از آنجایی که به سن قانونی رسیده بود با جلب رضایت خانواده لباس مقدس و شریف سربازی را به تن کرد و از طرف ارتش به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و بعد از یک سال خدمت سرانجام در بیست و سوم اسفند ماه 1366 در منطقه عملیاتی ماووت با اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت رسید.
نامه به یادگار مانده از شهید حسنبیات را بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوندی که ما را تا به اینجا هدایت فرمود و اگر هدایت او نبود وضعیت ما معلوم نبود که چگونه باشیم.
پس از عرض سلام خدمت دوست و برادر عزیز حاج حسن آقابیات دکتر جان حالت چطوره؟ حال خانواده و دوستان چطوره انشاءا... که حال همگی بحمدالله خوب بوده و کسالت و ناراحتی نداشته باشید. اگر از حال من نیز خواسته باشی به لطف خداوند و دعای شما عزیزان خوب هستم. درضمن از اینکه دیر اقدام به نوشتن نامه میکنم معذرت میخواهم. این را به حساب تنبلیام بگذارید نه به خاطر اینکه به یاد شما نیستم. هم اکنون مدت دو ماه است که در اینجا بهسر میبرم و در این مدت خوردهایم و خوابیدهایم و کمی هم آموزش دیدهایم. از اوضاع جبهه هم اگر خواسته باشی فقط بگویم که عملیات انشاءالله نزدیک است و میتوان گفت که شمارش معکوس برای آغاز عملیات به صدا در آمده و نمیدانم این نامه کی به دستتان برسد ولی در هر حال از شما التماس دعا برای رزمندگان اسلام بسیار دارم. اوضاع مدرسه و همکاران و دوستان چطور است از احوال مدرسه و او برایم بنویس. احوال محسن عزیز و داییهای گرامی چطور است سلام مرا به ایشان برسانید. به علت کمبود وقت و کاغذ و... فقط نامهای برای برادر زینالی توانستم بنویسم از بقیه همکاران عذرخواهی کن و سلام مرا به همگی برسان مخصوصاً آقای طباطبایی و شعبانپور، رنجبر و غیره...
اینجا اینقدر سرمان شلوغ است که قبول شدن شما در کنکور را به کلی فراموش کردم در مورد آن نیز برایم بنویس. درضمن اگر برای خرید کتاب به مناسبت ۲۲ بهمن رفتید ما را نیز یاد کنید من که همیشه به یاد شما و ایام خوبی که با شما بودم هستم. بیشتر از این سر شما را به درد نمیآورم و از همگی التماس دعا دارم. سیام آذر ماه 1365
انتهای پیام/