نامه به یادگار مانده و گزارشی از جنایات صدام
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید نعمتالله عسگری مورودی؛ دهم خرداد ۱۳۳۸، در روستای مورود از توابع شهرستان چالوس به دنیا آمد. پدرش قدرتالله، کشاورزی میکرد و مادرش زبیده نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند. کارمند سازمان آموزش و پرورش بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم آذرماه ۱۳۵۹، در کرخه به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد.
در ادامه متن نامه شهید عسکری مورودی را بخوانید.
جنگ، جنگ است و عزت و شرف ما در اين جنگ مبارزه با كفر است. امام خمينی (ره)
اینک در حدود سه ماه است که صدام تکریتی این جنگ را بر ما تحمیل کرده است؛ و من داوطلبانه برای حفظ قرآن و اسلام به رهبری حضرت آیت ا... امام خمینی نایب امام زمان (عج) آمدم تا دفاع از انقلاب اسلامی ایران کنم و حالا میبینید که استعمارگران شرق و غرب از شکستهای پیدرپی که از انقلاب اسلامی ایران خوردهاند، به انقلاب ما حملهور شدند. این نوکر سرسپرده آمریکا صدام پلید خائن به دستور اربابانش قسمتی از شهرها و روستاهای ما را مورد تجاوز قرار داده است و عدهای از مردمان این خاک اسلامی را زیر بمبارانهای پیدرپی از بین برده و این مزدوران کافر و از خدا بیخبر، آن کودکان خردسال و زنان باردار را مورد تجاوز قرار داده است و عدهای از دختران بیگناه را در خونین شهر به اسارت گرفتند و با خود بردند و قسمتهایی از منطقه جنگی چه از جنوب چه از غرب مردم بیگناه این شهرها را بیخانمان کردند. این است جنایات رژیم بعث عراق صدام یزید خائن.
اینک این مزدور آمریکا مناطق مسکونی شهر اهواز و آبادان و سوسنگرد را با توپهای دورزن و حمله و خمپاره انداز مورد هدف قرار داده و خانههای مردم را ویران کرده است. گروه ما، همیشه چریکی وارد عمل میشود و در تاریخ ۱۲ آذرماه روز چهارشنبه با یک حمله چریکی ۳ تانک دشمن با خدمه آنها را نابود کردیم و سالم به اردوگاه خود برگشتیم... و ما حدود ۳ ساعت زیر آتش دشمن قرار گرفتیم و درنتیجه یکی از برادران ما بر اثر ترکش خمپاره به شهادت رسید و یکی دیگر نیز بر اثر ترکش خمپاره به شدت زخمی شد علی جهانگردی پاسدار کمیته ناسیونال بود که به شهادت رسید و ما بعد از سه روز به آنجا رفتیم و جنازه را با خود آوردیم.
عباس جان! در آنجا که ما هستیم آنقدر تانکهای عراق سوخته است که دیگر حساب ندارد و یک میگ عراقی که در اهواز مورد ضد هوایی قرار گرفته بود در یک کیلومتری ما سقوط کرد و آتش گرفت.
اگر توانستی با برادرم هیبت ا... عسکری تماس بگیرید بگو به پدر و مادرم بگوید نعمت خوب است و ناراحت نباشد.
من اگر توانستم ۵ دی ماه سری به مورود میروم و دوستان را دیدار میکنم. تا پیروزی کامل از پای نخواهیم نشست.
خدا یار و نگهدار شما.
انتهای پیام/