فرماندهان دوران دفاع مقدس «مدیریت جهادی» داشتند
به گزارش نوید شاهد البرز؛ «جانباز کاظم گلمحمدی»، فقط فاتح خرمشهر نیست بلکه او مرد میدانهای بسیاری در دوران دفاع مقدس بودهاست و بعد از پایان جنگ تحمیلی علیرغم جراحات ناشی از جانبازی در میدان حضور داشت و راه انسانسازی را در پیش گرفته و با خدمت در آموزش و پرورش چراغ راهی برای نسل نوجوان کشورمان بوده است.
مجاهدت در دو جبهه
«کاظم گلمحمدی» با بیان احترام و آرزوی سربلندی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در سراسر گیتی و همچنین آرزوی صحت و سلامتی رهبر معظم انقلاب اسلامی به سی سال مجاهدت برای تربیت فرزندان این سرزمین در نهاد طیبه آموزش و پرورش اشاره میکند و خود را قبل از هر چیز یک معلم بازنشسته معرفی میکند و میگوید: «بنده کاظم گلمحمدی زادگاهم روستای «ارنگه» اطراف سدامیرکبیر است. دارای کارشناسی روانشناسی و از جانبازان دوران دفاع مقدس، عضو تشکل راویان ایثار، دبیر و بازنشسته آموزش و پرورش با حدود ۳۰ سال سابقه کار که نزدیک به ۲۰ سال در نهاد مقدس امور تربیتی خدمت کردهام.»
وی به اولین اعزام خود به جبهههای حق علیه باطل در هجده سالگی اشاره و بیان میکند: «با شروع جنگ تحمیلی در سال ۵۹ در حالی که همان سال تازه دیپلم گرفته بودم و در میانه هجده سالگی بودم به صورت انفرادی از کرج به جبهههای آبادان اعزام شدم. توفیق حضور ۲۴ و نیم ماه را در مناطق مختلف جنوب و غرب کشور داشتم. در حدود هشت عملیات بزرگ مانند حصر و آزادسازی آبادان، فاو، فجر۴، ارتفاعات کانیمانگا، مریوان و خیبر شرکت کردم و هم اکنون به افتخار جانبازی با ۴۵ درصد از کار افتادگی نائل شدم.»
مدیریت جهادی؛ درسی برای جوانان امروز
این یادگار دوران دفاع مقدس در خصوص روایت خاطرات آن دوره میگوید: «خاطرات بسیار زیاد است و در این مقال و مکتوب امکان بیان آنها نیست اما یک مورد که برای جوانانمان درسی دارد تا بتوانند در این روزها کشور را در مسیری درست به رشد و ارتقا برسانند، عرض مینمایم؛ فرمانده ما در یکی از زمانهای حضورم در مناطق عملیاتی، «شهید والامقام حاج محمد همت» بود که در واقع همکار فرهنگی ما نیز محسوب میشد، یک بار از بسیجیان شنیده بود که ماشینهای لشکر در مسیری که بچهها برای استحمام و برخی کارهای شخصی تردد میکنند تا خود را به شهر کرمانشاه برسانند آنها را سوار نمیکنند و بیتوجه هستند. او با آن روحیه جهادی و به فرمایش رهبری، «مدیریت جهادی» دستور داد: «از امروز به بعد هر ماشینی توقف نکرد به سمت او سنگ پرتاب کنید حتی اگر شد شیشه ماشین را هم بشکنید.» این موضوع با اقدام، تدبیر و مدیریت جهادی شهید همت برای همیشه حل شد. از همین شهید بزرگوار به یاد دارم که شهید همت وقتی به مناطق عملیاتی خط مقدم که نیروها در حال پدافند بودند آمد، متوجه شدند که سرویس بهداشتی رزمندگان قابل استفاده نیست و مشکل دارد. این فرمانده بزرگ نیمه شب از فرصت استفاده کرده، آستینهایش را بالا زد و مشکل سرویس بهداشتی را برطرف کرد. چنین کاری هیچ جای دنیا حتی بین فرماندهان در رتبههای پایینتر انجام نشده در حالیکه این میزان از تفکر جهادی و تواضع و گذشت در دوران دفاع مقدس در میان فرماندهان ما وجود داشت. آنها برای رضای خدا هر کاری را انجام میدادند و با چنین تفکری بود که رزمندگان هم درس میگرفتند و همه سختیهای جنگ را تحمل میکردند.»
این جانباز دوران دفاع مقدس با بیان اینکه جانبازی و شهادت تقدیر الهی است، میگوید: «در ارتباط با اولین مجروحیت باید بگویم شرایط شهادت و جانبازی در جبهه برای بنده پیش میآمد اما چون خواست خداوند نبود به وقوع نمیپیوست. بارها به خاطر دارم که تا نزدیکی شهادت و جانبازی رفتم. یکبار نیروهای بعثی با دوربین دید در شب و در واقع سلاح خاص قلب بنده را نشانه گرفته بودند لکن خواست و مشیت الهی این گونه بود که آن جا اتفاقی نیفتد چرا که یک لحظه من خم شدم و تغییر وضعیت من موجب شد تیر به نقطهای بالاتر از قلبم اصابت نماید که منجر به شهادت بنده نشد.»
دومین نجات بخش کردستان؛ «سید قربان موسویواریانی»
شاهد عینی فتح خرمشهر و رزمنده دوران دفاع مقدس در خصوص نقش رزمندگان البرزی در فتح خرمشهر بیان میکند: «باید بگویم نقش البرزیان در فتح خرمشهر بسیار پررنگ بود چرا که تیپ حضرت سیدالشهدا (ع) در این عملیات بسیار تاثیرگزار حضور داشت. از جمله سردار بینام و نشان و دومین مسیح کردستان بعد از شهید بروجردی، مرحوم سیدقربان موسویواریانی که مهندسی جنگ و از جمله فتح خرمشهر را برعهده داشت.»
نقش پررنگ البرزیان در فتح خرمشهر
این جانباز البرزی در خصوص فتح خرمشهر و نقش البرزیان در این عملیات بیان میکند: «در آخرین مرحله عملیات «الی بیت المقدس» که منجر به فتح خرمشهر شد، رزمندگان البرزی حضور پررنگی داشتند. آن روز صبح سوم خرداد تا ساعت 10 صبح شهر به صورت کامل به دست رزمندگان عزیز اسلام افتاد و اولین نماز جماعت که برگزار شد و بنده نیز در آن حضور داشتم، رزمندگان کرجی هم در آن روز حضور فعال داشتند. این نماز در مسجد جامع خرمشهر اقامه شد و علیرغم اینکه بعثیان کافر پاتک زده بودند و مدام شهر را با توپ و خمپاره میزدند؛ از جمله مسجد جامع را زیر آتش داشتند، دعا و نماز جماعت با سلام خاصه برگزار شد. در آن روز مهندس میرحسین موسوی با چند تن از وزرای خود در خرمشهر حضور داشتند که این موضوع برای رزمندگان خیلی ارزشمند بود اما همین آدم متاسفانه به جاده خاکی زد و دعای عاقبت به خیری شامل حال او نشد و از مسیر دین و انقلاب خارج شد.»
این عضو تشکل راویان ایثار البرز در پایان با بیان اینکه سربلندی ایران آرزوی قلبی او است، بیان میکند: «آرزوی همیشگی بنده سربلندی ایران عزیز بوده و هست و همچنین دوست دارم آرمانهای اوایل انقلاب همچنان در کشورم جاری و ساری میبود اما متاسفانه این گونه نشد و هم اکنون بسیاری از ارزشهایی که شهدا برای آن خون پاکشان بر زمین ریخته شده است، امروز استحاله شده و مسائل دیگری جایگزین شده است که انشاالله باید دعا کنیم حضرت صاحب الزمان (عج) تشریف بیاورند و با دست با کفایت خود همه جهان را اصلاح نمایند.»
گفتوگو از اباذری