بارالها! نور امید را در دل جوانان ما روشنتر نما
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید مسلم مولایی، در سال ۱۳۳۸ در یکی از روستاهای همدان بهنام گزین به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران کودکی وارد مدرسه شد. تحصیلات ابتدایی را تا کلاس دوم در زادگاهش گذراند. اواسط سال تحصیلی پدر را از دست داد و به همراه خانواده به تهران نقل مکان کرد. بدین ترتیب تا سال سوم راهنمایی درس در سال ۱۳۵۱ همراه برادر نابینای خود به هیئت نابینایان میرفت آنجا ایرانیهایی بر ضدحکومت پهلوی چاپ میکردند و چون تمام اعضای هیئت نابینا بودند و این وظیفه خطیر را برعهده گرفت که ایلامیها را پخش کند و این روند تا سال ۱۳۵۴ ادامه داشت تا اینکه وی در کارخانه کفش بلا به کارگر مشغول شد تا سال ۵۷ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو فرزند است.
همچنین برابر رژیم سفاک پهلوی تا حد امکان فعالیت میکرد و از اولین راهپیمایی تا آخرین آن شرکت داشت و بعد از پیروزی انقلاب نیز با تشکیل ارتش بیست میلیونی به فرمان امام عضویت بسیج درآمد و در بسیج کارخانه فعالیت مجبور شد و در برخورد خیابانی با منافقین خلق همیشه در صحنه حضور داشت و هدف آن جز الان بود در سال ۶۱ از دیدن آموزشهای لازم به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد و در عملیات پیروزمندانه بیتالمقدس شرکت کرد و سرانجام در منطقه رقابیه مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گیرد و به درجه شهادت رسید.
او در وصیتنامهاش میگوید: «در این لحظه چه چیزی جز فکر رسیدن به تو میتواند ما را به خود مشغول سازد. بارالها! تو میدانی تنها هدفم پیروزی اسلام است و زیارت مرقد مطهر شش گوشه سرور آزادگان، حسینبنعلی(ع) که ما را بر آن داشته تا راهی کربلا ایران شویم. خدایا! تو میدانی که هیچگونه شک و تردید در وجودم نیست و تو را کاملا شناختهام و راه ما همان راه امام است... بارالها! نور امید را در دل جوانان ما روشنتر نما و آنها را در راه رسیدن به کمال انسانی مدد و یاری کن. خدایا! مگر نه آن که گفتی بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را؟ برآورده کن دعاهایمان را هرچه زودتر. چشمان بیفروغ امت مسلمان را به جمال منور حضرت مهدی روشن نما. ای دوستان و برادران عزیزم! فراموش نکنید که قدس در انتظار است و تنها نجات این سرزمین از دستش صهیونیسم عمل به اسلام و قرآن است. همیشه گوش به فرمان رهبر باشید و بکوشید روحانیت را از خود جدا نسازید.»
انتهای پیام/