سیری در کلام شهیدبهزادی؛
شهید «بهرام بهزادی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش می نویسد: «شهادت پایان راه وظیفه است و آنهایی که لایق آن هستند به سعادتی دست می‌یابند که نصیب هر کس نمی‌شود.»

 

وصیت

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید بهرام بهزادی، يكم فروردين 1346، در شهرســتان تهران به دنيا آمد. پدرش محمد و مادرش مريم نام داشت. تا اول راهنمايی درس خواند. سال 1362 ازدواج كرد و صاحب يك پســر شــد. به عنوان پاســدار در جبهه حضور يافت. بيســت و يكم دي 1365 ،در شــلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر او را در امامزاده محمد شهرستان كرج به خاك سپردند.

آنچه در ادامه می‌خوانید متن وصیت نامه شهیدبهزادی است.

بِسْمِ رَبّ الشُّهداءِ وَ الصّديقينَ

* إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ * (توبه/111)

 حمد و سپاس ربّ عالمیان را، خون‌بهای شهیدان و فریادرس مستضعفان که باب جهاد را به روی من گشود و من لیاقت شرکت در این جهاد که در واقع همان پاسخ مثبت به ندای  هَل مِن نَاصِرٍ يَنْصُرُنِي‏  حسین(ع) که از گلوی فرزندش امام امّت خمینی کبیر بیرون می آید را پیدا کردم و خداوند در این جهاد بر من منّت نهاد، می توانستم در این جهاد به شهادت برسم و إن شاء الله که مورد قبول او است.
پس از عرض سلام و درود حضور منجی عالم بشریّت از کفر و جهالت، خاتم الانبیا محمّد(ص) و وصیّ او امیرالمؤمنين (ع) و 11 فرزندش که به حق راه‌گشایانی از سوی خدا برای بشریّت بودند و با درود بر سُلاله ی پاکشان، پیر جماران امام خمینی و همچنین امّت شهید پرورمان وصیّت خود را آغاز می‌کنم:

شهادت پایان راه وظیفه است و آنهایی که لایق آن هستند به سعادتی دست می یابند که نصیب هر کس نمی شود. چرا که شهادت حرکتی است شتاب دار به سوی معشوق و این شتاب مستلزم خلوص و همچنین پاکی و تقوی می باشد. شهید عاشق روحانی است که به معبودش می پیوندد و انتخاب این راه آگاهانه و بر حسب وظیفه ی الهی که برگردن خویش احساس می کنم، می باشد و ادامه آن نیز تا با پروازم به سوی خدا بازگشت کنم.

فرزندان اسلام! لشگریان امام زمان (عج)! همه مشتاق شهادتند، همه از جبهه‌ای به جبهه دیگر و از کربلایی به کربلای دیگر آنقدر می روند تا تشنگی روح خود را با ملحق شدن به منبع فیوضات و غلطیدن در خون سرخ و گرم خویش سیراب سازند و یا با در آغوش گرفتن کربلای معلّا به‌سوی قدس روان گردند.
دوست دارم تا آنجا که می توانم برای رضای خدا کار کنم و اگر نصیبم شد به خیل شهدا بپیوندم همچون حضرت اباالفضل (ع) علمدار کربلا اول دستانم از بدن جدا و بعد مانند سرورم حضرت حسین بن علی(ع) سرم از تنم جدا شود.  به این خاطر می گویم دست هایم از بدنم جدا شود چون می خواهم  هرچه گناه در این دنیای فریب دهنده انجام داده ام،  زجرش را بکشم تا در دنیای اخروی عذابی نداشته باشم و راحت باشم.
ای ماه جماران! ای امید مستضعفین جهان! ای خمینی عزیز! این را بدان که من با تو میثاق بسته ام و به تو وفادارم، زیرا که تو به اسلام وفاداری. اگر چندین بار مرا بکشند و زنده ام کنند، از نام تو دست برنمی دارم و قطره قطره خونم نام خمینی را بر کربلاهای میهن اسلامی نقش می‌بندد.
دوستان عزیز و گرامی! باید احساس مسئولیّت بیشتری نسبت به انقلاب و وظیفه ی خود در این زمان داشته باشید، باید آنهایی که شرایط حضورشان در جبهه مقدور نیست در پشت جبهه برای الله و برقراری حکومت خدا به نفع مردم و بر علیه ظلم و نابودی ظالم کار کنند و آنهایی که شرایط خدمت در جبهه برایشان مقدور است به جبهه بروند و دشمن خارجی را نابود کنند.
مادرم اگر جسد فرزندت را نیافتی ناراحت نباش که افتخار بزرگی نصیب فرزندت شده است و او نیز مانند هزاران شهید گمنام بوده و در صورت یافتن جسدم هر کجا که مادر رنج کشیده ام مایل بود به‌خاک بسپارید ولی قبل از به‌خاک سپردن جسدم، مرا دور مسجد و بسیج محل بگردانید.
خدایا این دعای همه‌ی دردمندان است، این دعای همه‌ی رزم آوران است، این آخرین کلمات شهیدان است که تو را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
در پایان دوستان و خانواده ام را به خدا می سپارم فقط اگر خبر شهادت مرا شنیدید، خواهش می کنم که برای من گریه نکنید بلکه به یاد مولایم حسین(ع) گریه کنید، چون من به آرزوی قلبی خود که همانا در خون خود غلطیدن در راه خدا و شهادت در راه او بوده است، رسیده ام.
به امید پیروزی حزب الله در سراسر جهان و پیروزی لشگریان اسلام و زیارت کربلا و طول عمر امام و ظهور بقیّه الله  امام زمان (عج) و آمرزش گناهان. وَ مِن اللَّهِ التَّوْفِيقُ وَ عَلَيْهِ‏ التُّكْلَانُ‏. سیزدهم دی‌ماه 1365 بهرام بهزادی
                           
پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت  با آيات و روايات
 
پيام شهيد: حمد و سپاس ربّ عالميان را، خون‌بهای شهيدان و فريادرس مستضعفان که باب جهاد را به روی من گشود و من لياقت شرکت در اين جهاد که در واقع همان پاسخ مثبت به ندای  هَل مِن نَاصِرٍ يَنْصُرُنِي  حسين عليه السّلام که از گلوی فرزندش امام امّت خمينی کبير بيرون می آيد را پيدا کردم و خداوند در اين جهاد بر من منّت نهاد، که توانستم به شهادت برسم و إن شاء الله که مورد قبول او می باشد.
 
شاهد قرآنی : أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ‏ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ. (حج / 39)
به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده، رخصت [جهاد] داده شده است، چرا كه مورد ظلم قرار گرفته‏اند، و البتّه خدا بر پيروزى آنان سخت تواناست.
 

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده