شعر طنز در نامه به یادگار ماند شهید صحراپور + دستخط
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید همت صحراپور، یکم شهريور 1343 در روستاي آجين دوجين از توابع شهرستان ساوجبلاغ به دنيا آمد. پدرش حسين، كشاورز بود و مادرش امكلثوم نام داشت. تا پايان دوره راهنمايی درس خواند. كارگري میکرد. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور يافت. سوم آذر 1363، در خرمشهر با اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
نامه به یادگار مانده «شهید صحراپور» را در ادامه می خوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام پس از عرض سلام خوبی و خوشی شما را خواستارم. پدر و مادر عزیز و مهربانم، اگر از حال پسر سومتان خواسته باشید؛ خوب هستم و از درگاه خداوند متعال خواستارم که حال شما خوب باشد .من در اینجا خوب هستم. سلام مرا به برادرهای عزیز برسانید و بگویید که حال من خوب است.
اول سلام مرا به عمو و قاسم و احمد و خواهرهای مهربان و زن داداشهای مهربان بخصوص به برادرزاده هایم که برای آنها دلم تنگ شده و خواهرزاده هایم، دلم واسه ابراهیم، محمد و رضا تنگ شده و از دور صورت شما را می بوسم و سلام مرا به دوستان و رفقایم برسانید و همسایه ها و سلام مرا به خانواده عمو شعبان برسانید که بگویید که حال من خوب است و همچنان که توی نامه نوشته بودید و خودم نامه را خواندم و ناراحت شدم که چرا این حرف را زده ام که بین خانواده ما ناراحتی بوجود بیاید. از من ناراحت نباشید یک موقعی که انسان اشتباه خواهد کرد.
سرباز وظیفه ام خدمت میهن میکنم
از وطن دورم خدا خدمت به دولت می کنم
ای خدا الان شدم خسته
بس که بردند مرا قدم آهسته، قدم آهسته
ساعت چهار که می شه شیپور بر پا میزنند
کولهپشتیها به دوش و همه در جا میزنند
غذای هر روز ما آش و پلو و عدسه
اگه همش بزنن توش پر موش و مگسه
بخورم یا نخورم گشنه میمونم
قدر شخصیگری را حالا میدونم
من شدم خسته بس که بردند مرا قدم آهسته
خداحافظ بیست و دوم مرداد ماه 1362
انتهای پیام/