خبرِ پیروزی و فتحِ کربلا را به خانه میآورم
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهيد «منصور مرادی» فرزند فتحعلی نوزدهم مهر ماه 1345، در اصفهان از يک خانواده مذهبی و مؤمن ديده به جهان گشود. وی دوران كودكی خود را در آغوش گرم كانون خانواده سپری کرد تا اينكه به هفت سالگي رسيد. وی مدتی در شهرهای اصفهان و مشهد و تهران و كرج بود و تحصيلات خود را تا كلاس سوم راهنمایی ادامه داد و سپس ترك تحصيل کرد و در كرج به عضويت بسيج درآمد. وی بعد از پيروزي انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحميلی همانند ديگر جوانان غيور اين مرز و بوم لحظهای نتوانست آرام بنشيند و با آموزش های گوناگون از طريق بسيج به جبهههای جنگ حق عليه باطل شتافت تا اينكه سرانجام بیست و دوم تیرماه 1361، در عمليات بيت المقدس در منطقه خرمشهر با اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيدند و به ديدار حق شتافت. پيكر پاك و مطهرش در سال 1377 به ميهن اسلامی رجعت پيدا كرده است.
در ادامه متن نامه به یادگار مانده شهیدمرادی را بخوانید.
بسمالله الرحمن الرحيم
حضور محترم پدر و مادرم عزيزم و برادران و خواهر عزيزم، سلام عرض مينمايم. پس از عرض سلام سلامتی شما عزيزان را از درگاه خداوند يكتا خواستارم. اگر از احوالات ما بخواهيد الحمدالله به لطف خداوند يكتا خوب و سالميم اميدوارم نامهای كه پريروز برايتان نوشتم به دستتان رسيده باشد و ازحال من و ديگر برادرانم جويا باشيد. ما امروز راهی خط مقدم هستيم و در عمليات شركت خواهيم كرد و انشاءالله با نامه ديگر كه از خط مقدم خواهم نوشت خبر پيروزی را به شما عزيزان خواهم داد. باری ما عملياتمان را در خاك عراق شروع خواهیم كرد، البته تا به حال در خاك عراق برادرانم پيشروی كردهاند ما به قلب دشمن حمله خواهيم كرد و ريشهاش را خواهيم سوزاند. انشاءالله خبر سلامتی و پيروزی را با نامه ديگر به حضورتان عرض خواهم كرد. خانواده عزيزم به شما دوخبر خوب كه برای ما سعادت است خواهد رسيد. يا انشاءالله پيروزی و يا شهادت اين دو امری است الهی و دست سرنوشت در آن بهكار است و هيچ كس نمیتواند از آن جلوگيری كند بالاخره بايد فعاليت داشته باشی چه بهتر در راه خداوند اين فعاليت را بكنی.
پدر و مادرم نكند كه شهادت من باعث شود كه شما دلسرد بشويد به قول امام ما ملتی كه شهادت دارد اسارت ندارد خوب شما بگوييد مرگ با عزت بهتر است يا مرگ با خفت. من وصيتنامه را نوشته و در ساك گذاشتهام هيچ نگران و ناراحت نباشيد انشاءالله دوباره به آغوش خانواده باز خواهيم گشت و به كار و زندگی خود ادامه خواهيم داد.
مادرم هيچ ناراحت مشو و غصه مخور تنها وصيت من به شما اين است اگر اين وصيت را اجرا نكني البته شما شهيدان اين حرف را براي مادر و پدر خود گفتهاند من كه شهيد نشدهام اگر هم شده با ناراحت شدن خود، خون مرا پايمال كردهايد.
قرآن كريم ميفرمايد: آنان كه در راه خدا كشته میشوند مپنداريد كه آنان مردهاند بلكه زندهاند و در نزد خداوند روزی میخورند. انشاءالله باخبر پيروزی و فتح كربلا به خانه خواهم آمد و خبر پيروزی را به شما خواهم داد.
برادران و خواهر من مگذاريد كه پدر و مادرمان غصه بخورند و خواهش میكنم از آمدن من به جبهه خوشحال باشيد و اگر شما ناراحت باشيد من اينجا ناراحت هستم انسان خودش باخبر میشود كه در خانه چه میگذرد شاد باشيد ما پيروزيم چون كه خداوند پشتيبان ماست خداوند يار و نگهدار تمام كسانی است كه از دين حفاظت میكنند و ياوری اسلام را قبول كردهاند و به آنها عمل مینمايند.
منصور مرادی تاريخ بیست و هشتم تیرماه 1361
انتهای پیام/