خوشبختیِ شما در شناختِ دقیقِ مکتب است
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید"محمدصادق یوسفی" نوزدهم شهریور ۱۳۴۷ در شهرستان کرج چشم به جهان گشود. پدرش محمدباقر کفشفروش بود و مادرش شوکت نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته مدیریت بازرگانی درس خواند و دیپلم گرفت. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. ششم آذر ۱۳۶۰ با سمت آرپیچی زن و تک تیرانداز در بوستان بر اثر اصابت گلوله به قلب و شکم شهید شد. پیکر وی را در روستای حصار تابعه زادگاهش به خاک سپردند.
آنچه در ادامه میخوانید متن وصیتنامه شهیدیوسفی است.
* انا لله و انا الیه راجعون *
اینجانب، پاسدار اسلام و قرآن صادق یوسفی لازم میدانم مسائلی چند را قبل از شهادت بهحضورتان عرض نمایم در درجهی اول انجمن اسلامی حصار و این برادران عزیز را به هر شکل که می توانید یاری نمایید. ثانیا در جهت مکتبی کردن افرادی که تاکنون جذب انجمن و بسیج شده اند دقیقا بکوشید با هروسیله ممکنه؛ ثالثا ازهمه مهمتر امام بزرگ را هیچگاه تنها مگذارید. امّا چند کلمه هم با شما پدر و مادر خواهر و برادرانم و دیگر وابستگان دور و نزدیک. عزیزانم! انسانها فانی شدنی هستند پس چه بهتر که در راه حق و جهاد فی سبیل الله این دنیا را به پایان برند.
عزیزان! در غم مرگ من گریه نکنید. فقط جای گریه از خداوند بخواهید که در زمرهی شهیدان کربلا قرار بگیرم. پیکرم را یک بار در مسجد حصار طواف دهید و سپس در قبرستان حصار در ردیف شهیدان دفن نمایید و پرچم سرخی بر بالای قبرم نصب کنید. پدر و مادر عزیزم! ازشما عاجزانه می خواهم که در غم مرگ من نه تنها اشک نریزید بلکه خوشحال هم باشید و تمامی سعی تان را برای ساختن دو برادرم بهکار ببرید. از زحمات شما دو عزیز که مرا تا بدینجا رسانیده اید و در خطّ مستقیم اسلام رهنمون گشتهاید بینهایت سپاسگذارم.
برادران عزیزم! تمام سعیتان را در یک مطلب متمرکز نمایید و آن شناخت مکتب و بعد از شناخت دقیق مکتب در آن مسیر گام بردارید که تنها راه خوشبختی شماست. خواهرم! امام را فراموش مکن. برای من و دیگر شهیدان هم دعا کن. بیش از این مزاحم نمیشوم. به امید نصرت اسلام و مسلمین صحّت و سلامتی و طول عمر رهبرکبیر انقلاب. برادرتان محمّد صادق یوسفی.
پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات
پيام شهيد: برادران عزيزم تمام سعی تان را در يک مطلب متمرکز نماييد و آن شناخت مکتب و بعد از شناخت دقيق مکتب در آن مسير گام برداريد که تنها راه خوشبختی شماست.
شاهد قرآنی: کارشناس قرآن: هر انسانى سه نوع نياز دارد: نيازهاى شخصى و مادّى، نيازهاى اجتماعى، نيازهاى عالى.
نياز شخصى، مثل نياز به غذا، پوشاك، مسكن، همسر. حتّی اگر يك نفرهم روى كره ی زمين باشد گرسنگى دارد و لباس مىخواهد و مسكن.
نياز اجتماعى، امورى است كه انسان چون در جامعه زندگى مىكند به آنها نياز دارد. مانند قانون، مقرّرات و رهبر.
نياز عالى، عبارت است از شناخت و آگاهى و معرفت، هر انسانى دلش مىخواهد آگاه بشود و شناختى پيدا كند نسبت به سرچشمه ی هستى، بشر سؤالات متعدّدى درباره ی خود و هستى دارد و مىخواهد خيلى چيزها را بشناسد و بداند و درباره ی آنها اطلاعاتى داشته باشد. مثلًا شناخت هستى و مبدأ آن، شناخت هدف هستى و مقصد و پايان آن، شناخت راه زندگى و شناخت حقّ و باطل. شناخت هدف، من آمدم براى چى، شما آمدى براى چى، شناخت مكتب، راه ما چيه، چه بايد كرد؟
آيا اين شناخت لازم است؟ بله، اگر فهميديم كه اين خانه صاحب و حسابى دارد يك جور زندگى مى كنيم اما اگر بدانيم كه اين خانه صاحب و حساب ندارد يك جور ديگرى زندگى مىكنيم بايد بدانيم كه اين ساختمان هستى و آفرينش بند به يك سرچشمه ی باشعورى است يا بند نيست؟ آخر كار، حسابى توى كار است يا رو به نابودى مىرويم؟ هدفى هست يا نيست؟ مكتبى هست يا نيست؟ حقّى هست يا نيست و اگر حق هست نشانه ی حق كدام است؟ اگر اين شناختها بود فرم خوراك و پوشاك ما هم فرق مىكند ديگر حواسمان هست كه چى مىخوريم آيا ما كه مىخوريم ديگران هم دارند بخورند يا خير؟ پس اين شناختها در زندگى ما اثر مىكند.
حال براى شناخت و كشف هدف چه بايد کرد؟ بايد از صاحب اصلى يعنی صاحب هدف سوال كنيم، يعنى از خالق و از سازنده و از مهندسى كه ساخته بايد بپرسيم، و براى كسى كه صاحب بصيرت و بينش است، علم اوّلين و آخرين در قرآن است، بنابراين سؤال می کنيم که خدايا تو مرا آفريدى، براى چى آفريدى؟ و او جواب میدهد:
لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ (اسراء/ 12). من آفريدم تا بدانيد، براى علم و معرفت.
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (ذاريات/ 56). من آفريدم تا عبادت كنيد.
هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها (هود/ 61). من آفريدم تا آباد كنيد.
الَّذى خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياهَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا (ملك/ 2). من آفريدم تا بهترين شما معلوم شود.
شاهد حديثی: أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ إِلَّا بُعْداً. (كافي (ط ـ الإسلامية)، ج1، ص 43)
امام صادق (ع): آن كس كه بدون بصيرت و بى شناخت و دانايى، عمل مى كند، همچون كسى است كه بر راه درست پيش نمىرود، اين است كه هر چه تندتر برود از مقصود دورتر مى شود.
انتهای پیام/