نامه به یادگار مانده از شهیدتمام‌زاده؛
نود شاهد - شهید علی تمام زاده از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در نامه ای به همسرش نوشت: «گفتم حدیث نفس اما تو بخوان ذکر و تسبیح و حمدِ حق مگر نه این که خود امر کرده و در طینت و طبیعت هر عاشقی قرار داد که در این حال که مدبر زمین و آسمان تو را در مسیرم قرار داده سر به سجده گذارده و هزاران هزار بار خدا را شکر می کنم و به راستی چه زیبا بود که حضرت سلمان علیه السلام در خواب به تو تبریک گفته بود رسیدن این عاشق و معشوق به یکدیگر را.»

سنگ نشان عشق

به گزارش نوید شاهد البرز؛ حجت الاسلام علی تمام‌زاده ملقب به "شیخ ابوهادی" دومین شهید روحانی مدافع حرم کشورو اولین شهید مدافع حرم روحانی از استان البرزبود که داوطلبانه برای دفاع از حرم آل الله عازم سوریه شد و در روز شانزدهم آبان ماه سال 1394، در جریان عملیات محرم توسط نیروهای تکفیری وهابی داعش به شهادت رسید.

نامه‌ای از این شهید به یادگار مانده است که حاکی از عشق و علاقه شهید به همسرش است و در مناسبت سالگرد ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) منتشر می‌شود. 

بسم الله الرحمن الرحیم

زهرا جان! سلام، سلامی به گرمی و تیزی و بارندگی عشق به لطافت ایمان و به صدق و راستی قرآن.
همسر مهربانم! سخن از کجا آغاز کنم که این حدیث نفس بار دیگر ندای "اَناَ ربُّکُم الاَعلی" سر داده و من نه آن ابراهیم بت شکنم که تبر برسروگردن این بت زند و نه موسی عامری‌ام  که سحر سامری درونم را باطل گرداند اما هر چه باشد سخنم را با نام آفریننده عشق آغاز می کنم که درخشندگی این سخن تارهای عنکبوتی درونم را همچون آفتاب متلاشی خواهد کرد و همچون باران سیل آسای بهاری خواهد شست.
و که چه شیرین است این سخن. سخن از عشق؛ عشق شعله خاموش نشدنی است، عشق شعری شنیدنی است، عشق شاهدی جاوید است، عشق خاطره‌ای به یاد ماندنی است، عشق فریادی رساست و عشق رسیدن به خداست!

زهرا جان، چندی بود می‎خواستم برایت نامه‌ای بنویسم و زحمات و فداکاری هایی در زندگی مشترکمان تشکر کنم اما هر بار که قلم بر کاغذ می بردم، می‌گفتم که شاید حدیث نفس باشد. گفتم حدیث نفس اما تو بخوان ذکر و تسبیح و حمدِ حق مگر نه این که خود امر کرده و در طینت و طبیعت هر عاشقی قرار داد که در این حال که مدبر زمین و آسمان تو را در مسیرم قرار داده سر به سجده گذارده و هزاران هزار بار خدا را شکر می کنم و به راستی چه زیبا بود که حضرت سلمان علیه السلام در خواب به تو تبریک گفته بود رسیدن این عاشق و معشوق به یکدیگر را.

 دست رد بر این سینه سوخته نزن! عشق پاک مرا به خود باور کن، مرهمی باشد بر این دل زخمیم و جرعه‌ای که آتش درونم را خاموش گرداند تا تاب و تحمل زندگی بین انسان‌های سنگی را داشته باشم.

صحبت از شهر پر از آهن و بی عاطفگی است/ خنده ها شیشه‌ای و سینه و دل‌ها سنگی است

 و نیک می‌دانی که گاهی دوری از صحبت با تو بخاطر کم‌رنگ شده عشقمان بلکه به خاطر جهالت است و بعد از شنیدن سخنانت و چشیدن پیامت نیرویی دوباره برای بندگی در راه حق و نشاطی وصف‌ناپذیر برای مبارزه با کفر درونم و بت‌های بیرونی به من می‌دهد.


سنگ نشان عشق

 

سنگ نشان عشق

انتهای پیام/ 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده