نوید شاهد - «سیدمرتضی سیادتی» جانباز جنگ تحمیلی گفت: «وقتی پای تجاوز به خاک و وطن مطرح است دیگر اسم آن جنگ نیست؛ دفاع است و دفاع از کشور مقدس است.»

جانباز

به گزارش نوید شاهد البرز؛ «سید مرتضی سیادتی» از جانبازان 8 سال دفاع مقدس بیان کرد: فتح خرمشهر یکی از بزرگ ترین عملیات های دفاع مقدس بود که عملیات «الی‌بیت المقدس» نام گرفت و سوم خرداد خرمشهر آزاد شد.

وی ادامه داد: در این درگیری ها با اصابت گلوله تانک مجروح شدم. بعد از درگیری ها به دلیل شدت مجروحیت لابه‌لای پیکر مطهر شهداء با آمبولانس به سردخانه منتقل شدم. از آنجایی که هنوز زنده بودم و سعادت شهادت نصیبم نشده بود کاملا می شنیدم در اطرافم چه می گویند. بعد از گذشت چندین ساعت متوجه زنده بودنم شدند و به بخش بستری بیمارستان منتقل شدم و دوره طولانی درمانم شروع شد.

این جانباز افزود: آزادسازی خرمشهر با رمز «یا علی ابن ابی طالب» شروع شد، خرمشهر 575 روز که زمان کمی نیست در دست عراق بود، در چندین روز طی عملیات های پی در پی که ادامه داشت به لطف خدا در سوم خرداد خرمشهر آزاد شد، دو لشکر از سپاه و ارتش اگر اشتباه نکنم به تیپ 5 و 6 عراق حمله کردند. که نیروهای ما توانستند از نیروهای عراقی عبور کنند.

سیادتی تصریح کرد: حدود 4 الی 5 روز آزادسازی خرمشهر طول کشید، آزاد سازی خرمشهر خیلی مشکل بود. عراق بیش از ده لشکر در آن جا پیاده کرده بود، خیلی محکم آن جا را در اختیار گرفته بودند و قصد تصرف ایران را داشتند، نیروهای ثارالله توانستند از خط مقدم دشمن عبور کنند.

وی گفت: موقع فشار زیادی به دشمن وارد آمد که راهی جز عقب نشینی نداشتند، فرمانده عراقی ها در عملیات خرمشهر صدام حسین بود، در این عملیات به دلیل اینکه عراقی ها نیروهای خود را یک به یک از دست می دادند، عقب نشینی کردند؛ نوزده هزار نیروی عراقی در آن جا به اسارت گرفته شدند.

این جانباز ادامه داد: مسلماً هیچ انسانی از جنگ، خشونت و تبعات آن خوشحال و راضی نیست اما وقتی پای تجاوز به خاک و وطن مطرح است دیگر اسم آن جنگ نیست؛ دفاع است و دفاع از کشور مقدس است.

سیادتی افزود: همه از آینده نامعلوم و سختی های دوران جنگ دلهره و ناراحتی داشتند اما با وجود شمع فروزانی مثل امام خمینی (ره) همه محکم، استوار و گوش به فرمان اوامرش بودند ما آن روز به تکلیف و به دور از هرگونه استدلال از نتیجه عمل کردیم.

وی در ادامه یک خاطره از همرزمانش تعریف کرد، گفت: کردستان بودیم، شرایط سخت و خاص بود، نیروهای منافقین به وحشتناک ترین حالت ممکن بچه ها رو سلاخی می کردند، در یکی از درگیری ها ترکش به شکم دوستم اصابت کرد و دل و روده اش بیرون ریخت، با چفیه و هرچیزی که در دسترس بود شکمش را بستم و با هر مشقتی بود به عقب فرستادیم، تا بعد از درگیری فکر می کردیم شهید شده اما بعدها خبر دادند که به بیمارستان تهران منتفل شده و اکنون یکی از جانبازان 70 درصد هستند.

این جانباز در خاتمه خاطر نشان کرد: اول از همه به خودم گوشزد می کنم که مبادا فراموش کنیم چه خون هایی برای حفظ این آب، خاک و ارزش های انقلاب ریخته شده و چه وظیفه خطیر و حساسی داریم، نوجوانان و جوانان چهل سال قبل با داشتن بصیرت این حماسه را رقم زدند؛ مسئولین باید بدانند که سفیر انقلاب هستند و خدای ناکرده با کم کاری و خیانت پا روی خون شهداء نگذارند بلکه با صداقت خود پا روی گلوی استکبار بگذارند.

 

منبع: خبرگزاری بسیج

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده