من شهید نشدهام!
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید رضا ساروخاني دوقز، یکم فروردين 1345، در روستاي رضي آباد از توابع شهرستان شهريار به دنيا آمد. پدرش عوضعلی، در كارخانه كاشيسازي كار ميكرد و مادرش فاطمه نام داشت. دانش آموز سوم راهنمايي بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. سوم فروردين1361، در فكه توسط نيروهاي عراقي با اصابت تركش به شهادت رسيد. پیکر وي را در بهشت زهراي شهرستان تهران به خاك سپردند. برادرش محمد نيز شهيد شده است.
متن نامه شهید ساروخانی را در ادامه بخوانید.
باعرض سلام بهحضور پدرو مادر مهربان اميدوارم كه حالتان خوب باشد و اگر از احوالات اينجانب، خواسته باشي، حال من خوب است و دركنار ديگر رزمندگان اسلام دركمين بعثيهاي عراقي هستيم. ما در جايي قرار داريم كه هنوز عراقيها نميدانند، ما در آنجا هستيم و انشاءالله از آنجا به آنها ضربه خواهيم زد. من اين نامه را الان درسنگر و در زير خمپاره براي شما مي نويسم.
باعرض سلام حضور پدرمهربان اميدوارم كه حالت خوب باشد. پدرجان، در تماس تلفنی که دوست من با با معلم ديني، آقاي محمد باقري، داشتهاست، او گفته بود كه محمدرضا خمسهاي؛ پسري كه نامه مرا به خانه آورد، گفته كه رضا شهيد شده؛ بايد به عرض شما برسانم كه حال بنده خوب است و الان در منطقه دغاغله آنطرف سودانيه نزديك هستيم و حالم خوب است.
باعرض سلام حضوربرادر عزيزم رمضان اميدوارم كه حالت خوب باشد. اميدوارم كه حالت خوب باشد. اميدوارم حال زن داداش كبري و علي خوب باشد. با عرض سلام بهحضور برادرم از غلام حسن و حسين و همچنين خواهرانم؛ گلزار سيمين و صغرا.
برادران غلام، حسين، حسن شما در سنگر مدارس بجنگيد. با منافقان و ما در جبهه بادشمن بعثي و رمضان توهم در سنگر كارخانه بهجنگ گلزار حال برادر همسايه شما هم خوب است مظاهر حالش خيلي خوب است و به خانواده سلام مي رساند. ديگر عرض ندارم جز توفيق صبر از خدا براي شما ميطلبم. خدانگهدار ديگر عرضي ندارم.