بزرگداشت روز شهید نیاز به نوآوری، خلاقیت و فرهنگسازی دارد
به گزارش نوید شاهد البرز؛ "دکتر علی موحد" عضو بنیاد نخبگان استان البرز، دانشیار و استاد دانشکده علوم جغرافیایی، برنامه ریزی و گردشگری دانشگاه خوارزمی است. او صاحب بیش از 80 مقاله علمی، پژوهشی و بیش از 10 سخنرانی در کنگره ها و همایش های بین المللی و مولف و مترجم 6 جلد کتاب است.
در آستانه روز شهید به سراغ این نخبه علمی و پژوهشی شاهد و ایثارگر رفتیم و از او می خواهیم دریچه نگاهش را به روی مخاطبان ما بگشاید و آنها در راه رسیدن به مسیر شناخت بهتر و بیشتر شهدا و تداوم راه و آرمان آنها رهنمون باشد.
· نوید شاهد البرز: از دوران تحصیل خود که مصادف با دوران انقلاب بود، برای ما بگویید.
موحد: دوران تحصیلی من دوران پر از حوادث بزرگ تاریخ ساز و پر از هیجان و بحران بود. من در زمان انقلاب در سن نوجوانی بودم و تحولات آن زمان بخصوص راهپیمایی ها را به خوبی به خاطر دارم و در برخی از آنها شرکت داشتم. یکی از خاطره های بهیادماندنی آتش زدن بانک در کرج توسط انقلابیون بود. من در چند قدمی بانک بودم و صحنه را تماشا می کردم؛ برایم جذابیت زیادی داشت. با حمله گاردیها من نیز به مانند دیگران از صحنه فرار کردم. این بیشترین هیجانی بود که تجربه کرده بودم. احساس می کردم دوره متفاوتی در حال رقم خوردن است و ما آدمهای متفاوتی هستیم.
· نوید شاهد البرز: چگونه وارد فعالیت های بسیجی و انقلابی شدید؟
موحد: با پیروزی انقلاب به واسطه پدرم که از بسیجیان فعال و تاثیرگذار شهرمان بود وارد فعالیتهای بسیج شدم. آموزش نظامی دیدم و هر هفته یک شب نوبت پاس شبانه تا صبح را انجام می دادم. در جلسات قران و اخلاق شرکت می کردم که برخی از آنها توسط پدرم برگزار میشد.
· از پدر شهیدتان بیشتر برای ما بگویید در چه عملیاتی و چگونه به شهادت رسیدند.
موحد: پدرم معلم آموزش و پرورش بود. او کلاسهای تفسیر قران و اخلاق داشت. با شروع جنگ از ابتدا با فرمان امام راحل به عنوان داوطلب بسیجی به جبهه اعزام شد و از ابتدای جنگ تا سال 1362 هفت بار در عملیاتهای جنگ تحمیلی شرکت کرد و در بیشتر آنها مسئولیتهایی را هم برعهده داشت. او با اینکه در سال 1360 فرزند ارشدش را در عملیات بیت المقدس مقدماتی از دست داد؛ از شرکت در جنگ سرباز نزد و آنرا وظیفه خود می دانست. پدر معلم اخلاق و مورد وثوق مردم و مسئولان شهرستان بود. در سال 1362 مقامات و امام جمعه شهرستان از او خواستند که در شهر بماند زیرا که به کمکش نیاز دارند اما او اطاعت از فرمان امام را واجب می دانست و شهادت آرزویش بود. بنابراین برای شرکت در عملیات خیبر از طریق ستاد اعزام به جبهه از شهرستان دیگری اقدام کرد. پدرم حاج آقا رضا موحد 10 اسفندماه 1362 به آرزوی خود دست پیدا کرد و به شهادت رسید. در سالهای بعد سپاه انقلاب اسلامی به پاس مجاهدت ها و مسولیتهایش در دوره انقلاب و جنگ لقب سرداری جنگ رابه او اعطا کردند.
· نوید شاهد البرز: آن روزها چه آرزو و آمالی داشتید؟ بزرگترین آرزویتان چه بود؟
موحد: در سالهای پرالتهاب جنگ تحمیلی به عنوان کسی که با برو بچه های بسیج حضور داشت خیلی دوست داشتم در جبهه حضور پیدا کنم. در سال 1360 قرار بود به همراه برادرم در تعطیلات عید به جبهه اعزام شویم. روز اعزام مادر بزرگم به دیدن ما آمد. وقتی از تصمیم ما با خبر شد، اجازه نداد من اعزام شوم. یادم هست که برادرم برای روبهرو نشدن با مادربزرگم و ممانعت وی از حیاط پشتی خانه فرار کرد. این آرزوی حضور در جبهه با شهادت برادرم و سپس پدر عزیزم میسر نشد. با اینحال، همیشه خودم را بسیجی دانسته و حتی در دانشگاه هم عضو بسیج اساتید دانشگاه و کشور هستم.
· نوید شاهد البرز: نظر شما در مورد جنگ تحمیلی چیست؟
موحد: جنگ تحمیلی اگرچه صدمات زیادی به کشور وارد کرد و عزیزان زیادی را از دست دادیم اما به فرموده حضرت امام، جنگ یک نعمت بود. نعمت شناخت خود و ایمان به توانمندی های خودمان که ما می توانیم بعد از دهه حقارت و شکست و از دست دادن خاک سرزمینمان دوباره ایرانی نو، پیشرفته و آباد را با اتکای به دانش و نیروی خودمان بسازیم. پس از جنگ با توجه به تجربه سالهای دفاع مقدس ما شاهد توسعه صنعت نظامی شدیم و دستاوردهای بزرگی را دست پیدا کردیم. اما به نظرم شاید بزرگترین دستاورد جنگ تحمیلی خواستن توانستن و ایمان به خدا و اتکای به خود بود.
· نوید شاهد البرز: چگونه در مسیر رشد و تعالی کشور میتوان از شهدا الهام گرفت؟
موحد: براین باور هستم که پس از اتمام جنگ و شروع بازسازی به جای پرداختن به نیروی انسانی متعهد، مومن، متخصص و سرمایه گذاری روی پایه های توسعه که همان نیروی انسانی بود. روی اقتصاد بیش از اندازه تاکید کردیم و از سرمایه های انسانی برای توسعه به خوبی بهره نبردیم. سرمایه گذاری روی آموزش و پرورش را جدی و دانشگاهها را جدیتر نگرفتیم. کیفیت زندگی را در راستای تمدن ایرانی- اسلامی الگوسازی نکردیم. تاکید بیش از اندازه بر سرمایه داری لجام گسیخته مبتنی بر بازار آشفته و رانتی سسب فساد و رشوه و دزدی در سطوح مختلف شد. حتی مبارزه با فساد را سالها جدی نگرفتیم تا جایی که به مقامات نهادها و سازمانهای در رده بالای کشور رسید. یکی از دستاوردهای جبهه ها اطاعت از قانون بود. بویژه قوانین اسلام. اما متاسفانه اجرای قانون در کشور نهادینه نشد و نتوانستیم رزمندگان قانون مدار را به جامعه معرفی و الگوسازی کنیم.
به نظرم فرهنگ ایثار و شهادت بیشتر از اینکه در جامعه نهادینه شود و زندگی اجتماعی و خانوادگی مردم را تحت تاثیر قرار دهد، سیاست بازان از آن بهره برده اند. البته این به معنای تلاشهای برخی از دلسوزان و مدیران انگشت شمار کشور نیست. بلکه کلیتی که در جامعه مشاهده می شود، مدنظر است. با این حال هنوز هم فرهنگ بسیجی می تواند برای الگوسازی و پیشرفت جامعه مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
جا دارد در اینجا خاطره ای از یکی از سرداران دفاع مقدس بیان کنم؛ این خاطره نشان می دهد که شهدا تا چه اندازه ای برای رسیدن به آمال و آرزوهای اسلامی و دینی کشورشان از خود گذشته بودند. ما در حال تدوین کتابی برای شهدای دانشجوی دانشگاه خوارزمی در قالبی داستانگونه بودیم. در مرحله جمع آوری اسناد و منابع از زندگی و سیره این شهدا، پرونده های آموزشی دانشجویان شهید را مورد بررسی قرار دادیم؛ جالب اینکه اکثریت آنها از دانشجویان با استعداد و با معدلهای خوب (الف) دانشگاه بودند. در این بررسی به پرونده شهید کاظمی دانشجوی تربیت بدنی دانشگاه برخوردیم و دیدیم که او در کسوت بسیجی به جبهه رفته اند و چند ترم در جبهه بوده اند و برای ادامه تحصیل به دانشگاه باز نگشته اند. دانشگاه طبق روال اداری نامه ای به عنوان اخطار اخراج از دانشگاه برای او ارسال می کند و این شهید بزرگوار پاسخ نامه را چنین می نویسند: «وظیفه خود می دانم از اسلام و کشور دفاع کنم و تا جنگ ادامه دارد من به دانشگاه بازنخواهم گشت.» این از خود گذشتگی برای پاسداری از کشور و ناموس و دین ستودنی است. آیا او نمی توانست بعد از شرکت یک یا چند ماهه و حضور در جبهه به دانشگاه برگردد؟ آیا نمی توانست از منابع مادی و معنوی مدارک تحصیلی خود بهرهمند شود؟ آیا او نمی توانست با مدارک علمی پست و مقامی برای خود فراهم کنند؟! و...
· نوید شاهد البرز: الگوگیری از شهدا به چه اندازه در بحث بهره وری و توسعه کشور تاثیرگزار است؟
موحد: تفکر بسیجی وار بسیاری از شهدا، رسیدن به کمال و قرب الهی و دفاع از وطن بود که در این راه از خودگذشتگی کردند تا حدی که از جان خود هم گذشتند. متاسفانه، پس از جنگ این احساس در جامعه به خوبی نهادینه نشد و گروههایی تجزیه طلب وابسته تشکیل شد و آنها نیرو جذب کردند و از فرصت و فساد و ناهنجاری های اجتماعی استفاده کردند و امنیت کشور را به خطر انداختند.
تجربه های پس از جنگ نشان داد ما از گذشته خود درس نگرفتهایم و این تجارب به الگوی برای جامعه تبدیل نشده است. بدون بهرهوری از تجربه ها پیمودن مسیر توسعه سخت تر خواهد بود. رشد و تعالی هر کشوری براساس تجارب تاریخی همان کشور است و توسعه پایدار قابل کپی کردن نیست. چراکه رسیدن به توسعه و پیشرفت، انسانی و استفاده از ظرفیتهای جامعه با توجه به منابع و فرهنگ درست استفاده از آنها است. بهطوری که منابع را اسراف و بیش از حد مصرف نکنیم و برای آیندگان هم باقی بگذاریم. خط مشی های کلی پیشرفت انسان به خوبی در قرآن و فرهنگ انبیا و امامان ما آمده است، اما در پیچ و خم سیستم اداری برجای مانده از دوره طاغوت، گیر افتاده است.
· نوید شاهد البرز: در 22 اسفند روز شهید چه پیامی به مردم دارید؟
موحد: فرهنگ ایثار و شهادت برای مردم ما عزیز و باورپذیر و قابل احترام است. مردم ما مردم قدرشناسی هستند. اما این قدرشناسی در روز شهدا، نهادینه نشده و به یک روز مقدس و نمادین تبدیل نشده است. هنوز جای کار بسیاری بخصوص در عرصه های فرهنگی و هنری برای بزرگداشت این روز وجود دارد.
امیدوارم مردم همه این روز را به یاد داشته باشند و فقط به یک سازمان و اداره ختم نشود. بزرگداشت این روز نیاز به نوآوری، خلاقیت و فرهنگسازی دارد. بهطوری که همه مقامات کشور را درگیر آن کند.
به نظرم روز شهدا باید روز پیام و یادآوری فرهنگ ایثار و شهادت باشد. در این روز الگوهای ایثار و شهادت به مردم معرفی و تجلیل شوند و این تجلیل نه از بعد سمبلیک بلکه عمیق و فرهنگ ساز باشد. جامعه ما هنوز قهرمانهای جنگ خود را از بعد فردی و اجتماعی به خوبی نشناخته است. لذا با نوآوری و زبان هنر لازم به پرداختن زوایای مختلف زندگی آنها هستیم.
گفتوگو از نجمه اباذری