آخرین نامه: مادرم آنقدر خوشحالم که در این عملیات شرکت میکنم!
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید محمدتقی ملامحمدی یکم فروردین ۱۳۳۹ در شهر اشتهارد از توابع شهرستان کرج به دنیا آمد. پدرش غلامحسین و مادرش صدیقهخاتون نام داشت تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت و آذر ۱۳۶۰ در دبستان بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش آن به شهادت رسید. پیکر وی را در زادگاهش به خاک سپردند.
آنچه در ادامه میخوانید آخرین نامه شهید ملامحمدی چند روز قبل از عملیات در منطقه جنگی بستان ست.
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ. ﴿بقره:169﴾
سلام بر مادر آگاه وبزرگوارم وبرادر گرامي وزن داداش عزيزم سلام گرم وآكنده از مهر و محبت مراكه از ته قلبم برميخيزد اميدوارم پذيرا باشيد. اميدوارم كه در پناه صاحبالزمان خوش وخندان باشيد ودر زير چتر ايزد متعال از بليات روزگار مصون ومحفوظ باشيد اگر جوياي حال برادر حقير وكوچك خود باشيد؛ بحمد الله سلامتي حاصل وبرقرار است وبه دعاگوئي شما عزيزان مشغول مي باشم. از من طرف الهام راببوسيد و احسان را ديده بوسي نماييد. از قول من عمو مهدي را سلام گرم برسانيد. از طرف من داداش و زن داداش راسلام رسانيده و محسن را ديده بوسي نماييد. از قول من عمو را با اهل خانه سلام برسانيد. از طرف من تمام فاميلها و آشنايان را سلام برسانيد. حالا كه اين نامه را مينويسم ساعت 4بعد از ظهر است و در اردوگاه توحيد فرصتي پيش آمده و دارم براي شما نامه مي نويسم برادرم ما الان در گروهان آماده هستيم تا از فرماندهي دستور بياد تا مارا بفرستند به يكي از جبهه هاي سوسنگرد به نام چولانه معلوم نيست شنبه مي رويم يا فردا قرار بود دوره آموزش هم كه مارا بفرستند؛ وقت نشد و نفرستادند.
مادرم و برادرم حمله بزرگي در پيش است خواهش مي كنم براي رزمندگان دعا كنيد ما هم جزگردان عاشورا لشكر امام رضا (ع)هستيم.
مادر اين قدر خوشحال هستم كه در حمله شركت دارم تو هم خوشحال باش كه همچنين سعادتي نصيب من شده درراه خدا و رسولان جهاد كنم تا بتوانيم متجاوزان بعثي را از كشور اسلاميمان بيرون برانيم. مادرم در قرآن كريم آيه اي هست كه مي گويد وقتي دشمنان به كشور شما تجاوز كردند با آنها ستيز ونبرد كنيد و من شما را ياري مي دهم تا آنها را از كشورتان بيرون برانيد و ما هم آمده ايم به ياري الله با دشمنان قرآن بجنگيم درود وسلام به مادرم كه رضايت داد تادرجبهه بمانم و مسئـوليتي كه دارم به آن عمل كنم شبهاي جمعه دعاي كميل يادتان نرود.
ديگر عرضـي ندارم بهجـز دوري ديدار شما و اينك يك سرودي به شما عزيزان تقديم مي كنم. پنجم آذرماه 1360
گل برگ سرخ لاله ها در كوچه هاي شهر ما بوي شهادت مي دهد
برادرم برادرم از جوي خون پاك تو / گل غنچه هاي شهر ما باز شكفته مي شود
گل برگ سرخ لاله ها در كوچه هاي شهر ما بوي شهادت مي دهد.
برادرم برادرم گلهاي سرسبز دمم ياد تو را آورده اند
برادرم برادرم تو رفته اي ما مانده ايم راهت ادامه مي دهيم
برادرم برادرم بيا كه هم صدا شويم / در ظلمت شبان كهان چون نور مهرما شويم
گل برگ سرخ لاله ها در كوچه هاي شهر ما بوي شهادت مي دهد.
برادرم برادرم بيا كه هم صدا شويم / در ظلمت شبام كهان موذن صبا شويم
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری