روحانی شهید مدافع حرم با لب تشنه در کربلای خان طومان
اعتقادات و دفاع از حریم وطن و دین، جنسیت و سن و سال نمیشناسد، هر کسی به نوعی موثر در تحقق حرکتی است که در دین مبین اسلام ارزش بالا و ویژهای دارد.
برخی میگفتند با هجمههایی که وارد شده امروز اگر جنگ نظامی علیه ایران آغاز شود، جوانان این مرزبوم دیگر مانند سالهای دفاع مقدس برای دفاع داوطلبانه حاضر نمیشوند، اما امروز شاهد آن هستیم که جوانان این مرزبوم برای دفاع از حریم حرم چگونه داوطلبانه حاضر هستند.
راه، روش، منش و هدف شهدا امروز در نسل سوم و چهارم انقلاب همچنان زنده است چرا که ارزشها و آرمانها همچنان همان است و مردم ما بر آن استوار و محکم ایستاده اند.
شهید مجید سلمانیان یکی از این جوانان برومند انقلاب است که امروز رشادتها و ایثارگریهایش برگ زرین دیگری در افتخارات این مرز و بوم حک کرد تا همگان بدانند مهدی باکریها، جهان آراها، حاج قاسم سلیمانیها در این کهن دیار زنده هستند و هیچگاه تفکر آنها از بین نمیرود.
او بدون هیچ اجباری راهی دفاع از حریم حرم شد و در کربلای خانطومان جزء آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد و تا آخرین ثانیه عمر از مقاومت دست برنداشت.
راویان حادثه شهادت این بزرگوار نقل میکنند هنگام عبور از خاکریز تیر بر سینه شهید مجید سلمانیان اصابت میکند و در نفسهای آخر خود ذکر یا حسین (ع) و یا زهرا را میگفت، گویی که بیبی دوعالم در آن لحظه برای بردنش به جنت به بالین آن شهید آمده است.
شهید لب تشنه ارباب تشنه لبش را زیارت کرد چرا که در لحظه آخر از همرزمانش تقاضای آب کرده بود، همرزم شهید مجید سلمانیان نقل میکند آب نداشتیم تنها جیب خشاب را که بر سینه او سنگینی میکرد باز کردم و مدتی بعد پس از خواندن شهادتین به شهادت رسید.
محمد سلمانیان برادر شهید در خصوص خاطرهای از برادر شهیدش که به تازگی در بین شهیدان خان طومان شناسایی شده است، اظهار داشت: روزی که "مجید" برای آخرین بار راهی دفاع از حریم حرم بود برای خداحافظی آمده بود تنها کاری که از دست ما بر میآمد تلاش بر منصرف کردن او برای برای رفتن بود.
وی با بیان اینکه "مجید" خود میدانست که این سفر، آخرین سفرش است، افزود: وی قبل از عزیمت از همه حلالیت طلبید و پیش از رفتن به زیارت حرم حضرت معصومه (س) رفت و پس از آن مستقیم به فرودگاه رفت و به سوریه اعزام شد.
برادر شهید مدافع حرم سلمانیان، بیان کرد: "مجید" خواب دیده بود که همه همرزمانش شهید میشوند و خود زنده میماند در عالم خواب دلیل آن را از آقای نورانی پرسید، ایشان در جواب مجید بود به مادرت بگو تو را به حضرت زینب(س) ببخشد.
وی با بیان اینکه برادرم مجید دو روز به مادرم التماس میکرد تا بتواند رضایتش را بگیرد، گفت: وی چند روز بعد از آن در عملیاتی در سوریه به شهادت رسید.
برادر شهید سلمانیان با بیان اینکه پس از اصابت کردن تیر به "مجید" او چفیه و عمامه خود را به همرزمانش داد تا به دست مادر برسانند، ادامه داد: همرزمان مجید شهادت برادرم را به ما اطلاع دادند.
منبع: خبرگزاری بسیج