نوید شاهد - شهید «سیدمحمود موسوی‌مسعود آبادی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در نامه‌ای به یادگار مانده نوشته‌ است: «پدرجان، در همين حالي كه من دارم نامه مي‌نويسم يك نفر از عراقي‌ها كه در حدود 20 ماه پيش به ايران پناهنده شد، پيش من نشسته و داريم درد دل مي‌كنيم.»
خاطره شهید

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «سیدمحمود موسوی‌مسعود آبادی» پنجم خرداد ۱۳۴۷ در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش سیدمحمد دندانساز بود و مادرش شمس‌الملوک نام داشت. دانش‌آموز سوم راهنمایی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و هشتم مرداد ۱۳۶۱ با سمت امدادگر در شلمچه به شهادت رسید.

در ادامه متن نامه به یادگار مانده شهید را بخوانید.

«خدمت پدر و مادر و برادران و خواهران عزيزم رسيده ملاحظه فرمايید. بعد از عرض سلامي كه پر از عشق و محبت است، صحبت خود را شروع مي‌كنم.

پدر عزيز و مادر عزيزم، درنامه‌اي كه روز بیست و یکم اردیبهشت 1361 نوشته بودم كه ميگ‌هاي عراقي در بالاي سر ما ويراژ مي‌دهند، نگران نباشيد با اينكه در آن روز، 8 بار ويراژ عراقي رفت و آمد و در هر دفعه چند راكت و چندين بمب خوشه‌اي براي ما ريختند و ما را در صحرا پراكنده ساختند ولي آسيبي به گردان ما وارد نشد.

والحمدالله در روز جمعه بیست و چهارم اردیبهشت 1361 به حمله خونين‌شهر مي‌رويم و از شما خانواده‌ام مي‌خواهم كه نگران حال من نباشند و از اينكه من نمي‌توانم با تلفن با شما صحبت كنم. معذورم علت آن اين است كه چون هوا گرم است بچه‌ها اسهال و گرمازدگي و ديگر بيماري‌هاي صحرايي مي‌شوند و به ما مراجعه مي‌كنند و ما چهار نفريم كه بايد جواب 400نفر را بدهيم.

در آخر از شما مي‌خواهم كه سلام مرا به حاج آقا و آقايم و عموهايم و عمه‌هايم و زن‌عموهايم برساني و از طرف من فريبا و سهيلا و معصومه و احمد و حبيب و مهدي را ببوسيد و از آنها بخواهيد كه هميشه سر نماز ماها را دعا كنند تا برويم و كربلا و نجف را بگيريم.

پدرجان، در همين حالي كه من دارم نامه مي‌نويسم يك نفر از عراقي‌ها كه در حدود 20 ماه پيش به ايران پناهنده شد، پيش من نشسته و داريم درد دل مي‌كنيم و نگران حال من و دوستانم نباشيد. به اين آدرس كه پشت پاكت است نامه ننويسيد چون كه ما آدرس مستقلي نداريم. خداحافظ»

بیست و دوم اردیبهشت 1361

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده