فاجعه مکه 1366 یورش ناجوانمردانهای بود که در آن دهها نفر از کاروان شاهد و ایثارگر به شهادت رسیدند
به گزارش نوید شاهد البرز؛ روزهای نخستین مرداد یادآور «جمعه خونین مکه»
است. یادآور کشتار خونین انسانهایی است که به جرم برائت از مشرکان به شهادت رسیدند
و عوامل استکبار صفحه سیاه دیگری را در تاریخ به جا گذاشتند. عنوان برائت از مشرکان
در آیات متعدد قرآن و در سوره هایی مثل نساء، انعام، یونس، حجر، قصص، روم، فصلت، توبه،
بینه و احزاب آمده و این عمل ریشه در سنت ابراهیمی دارد. مراسم حج سال 66، یکی از صفحات
کتاب پرجنایت آل سعود است که در آن کشتار بیش از 270 نفر از شهروندان ایرانی که برای
حضور در مراسم «برائت از مشرکین» شرکت کرده بودند را رقم می زند.
روز ششم ذی الحجه سال 1407 (مصادف با روز نهم مرداد ماه 1366 شمسی) یادآور مراسم «برائت از مشرکین» زائران ایرانی خانه خدا و کشتار حجاج مظلوم ایرانی در مکه به دست حکام آل سعود است.
"عزیزاله باباییروچی" مسئول وقت روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران کرج و شاهد عینی و زنده فاجعه مکه سال 1366 است. در آن سال "بابایی" با کاروان والدین شهدا و جانبازان رهسپار سرزمین وحی میشود که در آنجا شاهد به شهادت رسیدن عدهای از هموطنانش علیالخصوص والدین شهدا میشود.
وی در خصوص چگونگی اعزام به حج سال 1366 به خبرنگار نوید شاهد البرز چنین میگوید: بنده سال ۱۳۶۶ مسئوول روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران کرج بودم. آن سال نامهای از واحد روابط عمومی و بین الملل بنیاد شهید انقلاب اسلامی مرکز به ما رسید که بر اساس آن دو نفر از والدین محترم بیش از دو شهید و یا جانبازان ۷۰ درصد را انتخاب و به همراه کاروان ویژه حج سال ۶۶ بنیاد شهید مرکز به حج تمتع اعزام کنیم. ما نیز پس از بررسیهای لازم، پدر بزرگوار شهیدان "فرشاد و مهرداد کاویانی" که از جانبازان ۷۰ درصد از ناحیه دو پا و "آقای نعمتی" که از جانبازان هفتاد درصد قطع دو پا بودند را انتخاب کردیم و به واحد روابط عمومی و بین الملل بنیاد مرکز که در آن زمان مسئولیت آن به عهده آقای مهندس حسینی بود، معرفی نمودیم.
تلاش برای اعزام والدین شهدا به حج
بابایی که آن زمان مسئول روابط عمومی بنیاد شهید کرج بودهاست در مورد اطلاع دادن به پدر شهیدان کاویانی میگوید: پدر شهیدان کاویانی به تازگی مجروح و در یکی از بیمارستانهای تهران بستری بود. من ضمن عیادت از وی به او سفر حج در طی روزهای آینده را نیز نوید دادم. او از این خبر خیلی خوشحال شد تا حدی که وصف آن ممکن نبود. پس از چند ثانیه، آقای کاویانی سوال کرد که آیا همسرم مادر شهیدان نیز در این سفر همراه ما هستند که من از محدود بودن سهمیه گفتم و اینکه نمی توانیم مادر محترم شهیدان را نیز معرفی کنیم و او بلافاصله اظهار داشت: درست است که این سفر توفیقی است که خداوند بزرگ نصیبم کرده ضمن اینکه من مستطیع هم هستم اما من به هیچ وجه بدون همسرم نمیتوانم به این سفر بروم مگر اینکه ترتیب اعزام او نیز داده شود زیرا او هم استحقاق این کرامت والا را دارد.
بابایی در ادامه از پیگیری و تلاشش برای به همراه بردن مادر شهیدان کاویانی شهید شاهزنان زمانی میگوید: من بر آن شدم که برای ثبت نام والدین محترم شهیدان پیگیری و تلاش کنم. از آقای کاویانی خداحافظی کردم و مجدداً به اداره روابط عمومی و بین الملل بنیاد شهید انقلاب اسلامی که آن زمان در ساختمان هتل سینای سابق جنب ساختمان مرکزی بنیاد شهید بود به حضور مهندس حسینی رسیدم و ماجرا را برای او تعریف کردم. او نیز تحت تاثیر قرار گرفت و پس از دقایقی تصمیم گرفت که موضوع را به نماینده حضرت امام و ریاست ملی بنیاد شهید وقت در میان بگذارد که پس از تماس او با عزیمت مادر محترمه شهیدان به همراه کاروان ویژه بنیاد موافقت کرد. من نیز به نوبه خودم از این بابت بسیار خوشحال شدم و پس از طی مراحل اداری که خیلی هم سریع انجام شد تا قبل از ظهر همان روز به بیمارستان رفتم و به پدر و مادر شهیدان کاویانی مژده دادم که با خواست و اراده خداوند سبحان با اعزام به حج مادر شهیدان نیز موافقت شده است. پس از شنیدن این خبر آقای کاویانی در پوست خودش نمیگنجید، گویی تمامی زخمهای بدنش التیام پیدا کرده بود و بیصبرانه میخواست این خبر را به اطلاع همسرش برساند. به هر صورت کاروان عظیم ویژه شاهد و جانبازان که شامل پدران و مادرانی که بیش از دو شهید تقدیم راه اسلام کرده بودند و جانبازان ۷۰ درصد و بالاتر از شهرها و استان های مختلف کشور، روز قبل از عزیمت در هتل هویزه بنیاد شهید واقع در خیابان آیت الله طالقانی تهران جمع شدند.
کاروان ویژه بنیاد شهید در حج 66
وی در مورد آغاز این سفر و گردهمایی در هتل هویزه چنین تعریف میکند: من نیز توفیق پیدا کرده بودم که در آن سفر به همراه آنها باشم. خدا را شاکر هستم که این توفیق بزرگ در ۲۵ سالگی نصیب من شد. صبح روز26 تیرماه1366 کاروان بزرگ حج بنیاد شهید انقلاب اسلامی به فرودگاه مهرآباد انتقال و از آنجا به جده و سپس به مدینه منوره مشرف شدیم. در هتل دارالسلام که در روبهروی مسجد النبی و حرم مطهر حضرت نبی اکرم واقع بود مستقر شدیم. از آنجایی که کاروان ویژه بنیاد شهید، رسالت داشت تا داد مظلومیت جمهوری اسلامی ایران را به مسلمین جهان و حتی سایر ملیتهای دیگر در موسم حج برساند، کاروان با صفهایی منظم برنامهریزی شده مسیر هتل تا مسجد النبی و قبرستان بقیع را طی طریق کرد و شعارهایی چون الموت لامریکا و الموت لصدام و همچنین الله اکبر و لا اله الا الله و دیگر شعارهای اسلامی را سر دادند. سایر ملیتها نیز نظارهگر راهپیمایی ما بودند. آنها نیز سوالاتی از ما میپرسیدند که مسئولان کاروان و مترجمان پاسخهای مناسب پیرامون اهداف جمهوری اسلامی به آنها میدادند. در حقیقت کاروان ویژه شاهد، نمایندگان دولت جمهوری اسلامی ایران بود و در شرایطی که اکثریت قریب به اتفاق کشورهای استعمارگر از جمله آمریکای جنایتکار بر علیه کشورمان هر روز دسیسههایی را طراحی میکردند تا نظام جمهوری اسلامی را براندازند، صدای حقانیت اسلام عزیز و ملت شریف ایران را به گوش جهانیان برساند. پس از سپری شدن مدت اقامت در مدینه منوره در شب هشتم ذی الحجه در مسجد شجره مُحرِم شدیم و شبانه به طرف مکه مکرمه حرکت کردیم.
آمادگی نظامی برای مقابله با اسلام ناب محمدی
شاهد عینی واقعه فاجعه مکه سال 1366 در ادامه بیان میکند: روز بعد، حدود ساعت ۷ صبح در هتل الفتح شهر مکه مکرمه که روبهروی باب ابراهیم علیهالسلام مسجد الحرام واقع است، مستقر شدیم و در همان روز اعمال مربوط به حج عمره مفرده را به همراه جانبازان عزیز و والدین معظم چند شهید بهجا آوردیم. در مکه معظمه نیز راهپیمایی کاروان ویژه بنیاد شهید همچنان در حضور جمعیت میلیونی سایر ملل جهان ادامه داشت و از طرفی راهپیمایی بزرگ برائت کلام الله مجید، بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ از این پس او رسولش از عهده مشرکانی که با شما مثل می دهد بسته و شکستن بیزاری جستند، کمکم در حال شکل گرفتن بود. ضمن اینکه خود شاهد بودم؛ نیروهای نظامی شهر مکه مکرم نیز همزمان با تدارک راهپیمایی عظیم برائت از مشرکین که هر سال در ایام حج در مکه انجام میشد در پی آمادگیهای نظامی بودند تا همچون پیشینیان خود با اسلام ناب محمدی مقابله کنند و سرانجام آن هم در شرایطی که هنوز اعمال واجب حج تمتع حجاج به اتمام نرسیده بود، بعد از ظهر روز جمعه راهپیمایی پرشکوه برائت از مشرکین با تجمع بیش از یکصد و پنجاه هزار نفر زائر ایرانی و غیر ایرانی در جلوی بعثه حضرت امام خمینی (ره) شکل گرفته و راهپیمایی از محل بعثه حضرت امام به سمت مسجدالحرام با سر دادن شعارهای اسلامی و بیزاری از مشرکان برای محکوم کردن آمریکای جنایتکار و اذنابش شروع شد و تا جلوی مسجد معروف به جن خیابان مسجد الحرام با سردمداری کاروان ویژه جانبازان و خانوادههای شاهد ادامه داشت که ناگهان گویی طوفانی به یکباره درگرفت و همه چیز را ظرف چند ثانیه در هم کوبید.
وی افزود: آری، نیروهای نظامی سرتاپا مسلح در این شهر امن الهی که خدایش آن را ایمن کرده و دستور حرمت آن را داده است، بدون در نظر گرفتن آیات قرآن با استفاده از انواع و اقسام سلاحهای نظامی و گازهای خطرناک، چوب، شیشه و سنگ؛ از زمین و هوا؛ از یمین و یسار زائران بیدفاع و مهمانان حرم امن الهی را مورد حمله وحشیانه قرار دادند و صدها نفر انسان بیگناه را که به دستور قرآن کریم عمل کرده بودند به شهادت رساندند.
نمرودان که آتش افروختهاند / در مکتب کف فتنه آموختهاند
عمال اجانب و وهابی مسلک/ بال همه مرغان حرم سوختهاند
وی در پایان تصریح میکند: در این یورش ناجوانمردانه که تاریخ کمتر به خود دیده است؛ صدها نفر ایرانی و حتی تبعه سایر کشورها به شهادت رسیدند و بسیاری نیز زخمی شدند. همچنین در این واقعه دلخراش بیش از ۱۲ نفر از کاروان ما هم از جانبازان و هم از والدین محترم شهدا از جمله مادر محترم شهیدان فرشاد و مهرداد کاویانی و همسر جانباز ۷۰ درصد به نام «شاهزنان زمانی» دعوت حق را لبیک گفت و گویی که صاحبخانه و خالق یکتا ، او به همین منظور و در کمترین فرصت ممکن را به آنجا دعوت کرده بود. امیدوارم خداوند همه عزیزانی که از مکه خونین عروج یافتند را با همه شهدای اسلام حضرت ختمی مرتبت و معصومین علیه السلام محشور بفرماید.
گفتوگو از اباذری