این شهید برادرم «نادعلی» است
«صفرعلی دهقانکار» از برادر شهید «نادعلی دهقانکار »، شهیدی که سالها نام شهید جاویدالاثر را داشته است و اکنون برادرش تقاضای آزمایش DNA از بقایای پیکر شهیدی که مزارش در بهشت زهرای تهران است را دارد.این برادر شهید به خبرنگار نوید شاهد البرز میگوید:
برادرم «نادعلی» متولد سال 1349 در روستای «صالحیه» از توابع استان البرز است.نادعلی تا سوم راهنمایی درس خوانده بود که جنگ شروع شد. او مدرسه میرفت که به بسیج پیوست. اواسط جنگ عراق علیه ایران بود، تصمیم گرفت به جبهه برود. با بسیج به جبهه اعزام شد. چند ماه در جبهه بود که نامهاش به دست ما رسید. در نامه نوشته بود که زمان خدمت سربازیام فرا رسیده است و خدمتم را شروع میکنم.سال 1366، بود که آموزشیاش را در بیرجند گذراند و بعد از آن به جبهههای غرب اعزام شد.
«دهقانکار» در خصوص چگونگی به شهادت رسیدن برادرش میگوید: مدتی بود از او بیخبر بودیم. جنگ به پایان رسیده بود و نادعلی بازنگشته بود. پدر ومادرمان بیتاب بودند که برادرهای بزرگمان برای یافتن اثری و یا خبری از او به باختران، پادگان لشکر 81 رفتند. اجازه ورود به پادگان به آنها داده نشده بود به آنها گفته بودند در عملیات مرصاد مفقود و یا اسیر شده است. به روستا برگشتند و گفتند که نادعلی یا اسیر شده یا شهید مفقود الاثر و اثری از او نیست.
وی افزود: همان روزها که نادعلی تازه مفقود شده بود، در بهشت زهرا تهران آشنایان ما مزار شهید گمنامی را می بینند که نام «نادعلی دهقانکار» بر آن نوشته شده بود. این خبر در محل پیچید و به ما هم رسید. برادرانم رفتند مزار و عکس های معراج شهدا را دیدند اما چیزی به دست نیاوردند که ما را قانع کند، این شهید برادر ماست. نام روی مزار از روی نوشته ای که در جیب او بوده گرفته شده و عکس های معراج الشهدا نیزچون پیکر چند روز در آفتاب مانده بوده، قابل شناسایی نبوده است.
وی همچنین بیان میکند:خانواده خود را قانع کردند که برادر ما قطعا
پلاکی بر گردن داشته و قابل شناسایی بوده است. این مزار برادر ما نیست و چشم
انتظار دیداری دوباره بودند.
دهقانکار درخصوص سالهای چشم انتظاری والدینش می گوید: اسرا که آمدند ما مطمئن شدیم که نادعلی شهید شده است اما چه کسی می توانست به پدر و مادری که همه این سال ها یک روز هم از یاد نادعلی که آیا زنده است و کجاست، بگوید؛ خیلی امید به بازگشتش نداشته باشید؛ یا حتی بگوید؛ مزاری در تهران به نام پسرتان است که هر چه زمان می گذرد، احتمال اینکه او همان جگر گوشه تان باشد، بیشتر می شود. او میگوید سرانجام پدرم سال 75 و مادرم سال 77 در ناراحتی چشم انتظاری فوت کردند. آنها هیچوقت سرمزار پسرشان نرفتند.
برادر شهید جاویدالاثر «نادعلی دهقانکار» در پایان ضمن مطرح کردن تقاضایش می گوید: تقاضای ازمایش DNA بدون نوبت دارم. آن زمان که برادرم شهید شده شاید این آزمایش وجود نداشته است و یا برادرهایم سهل انگاری کردند. من مطمئن هستم که این شهید برادرم نادعلی است زیرا که تاریخ و محل شهادتش یکسان است. می خواهم بعد از آزمایش برادرم را به روستای زادگاهش ببرم.
این برادر شهید در پایان میگوید: شهید نادعلی دهقانکار شخصیت بسیار ارامی داشت . او
به ورزش والیبال علاقه مند بود.آخرین خداحافظی او را به خاطر دارم؛ مادرم پشت
سرش آب ریخت و رفت . بعد از آن معلوم نشد که چه شد؟! گاهی برادرم را در خواب می بینم که میرود، میدوم
تا به او برسم اما نمی رسم....
شهید «نادعلی دهقانکار»، شانزدهم آبان 1346 ، در روستاي قارپوزآباد از توابع شهرستان ساوجبلاغ به دنيا آمد. پدرش محمدعلي و مادرش مرضيه خاتون نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. كارگري مي كرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. سيو یکم تير 1367 در نفت شهر توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد.
گزارش از اباذری