«بیمهشدن» جمهوری اسلامی از نگاه شهید «حسنزاده»
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «علیرضا حسنزاده»، چهاردهم اسفند 1344، در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسن، تراشكار بود و مادرش مهري نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. یکم بهمن 1365 در شلمچه بااصابت گلوله به قلب، شهيد شد. پیکرش را در امامزاده محمد شهرستان كرج به خاك سپردند.
آنچه در ادامه میخوانید، دلنوشته شهید «علیرضا حسنزاده» است.
من همواره به خلوص و صفاي بسيجيان غبطه ميخورم و از خدا مي خواهم تا با بسيجيان محشورم گرداند چرا كه در اين دنيا افتخارم اين است كه خود يك بسيجیام. (از سخنان امام خميني قدس ره)
ایثار، خلوص، فداکاری و شهادت طلبی
با سلام و درود به روان پاك شهداي انقلاب اسلامي و با سلام ودرود به روح پرفتوح رهبر كبير انقلاب و با سلام ودرود به پيشگاه حضرت بقیة الله الأعظم (أرواحنا لتراب مقدمه الفداء) اينك كه قلم بردست گرفتهام و آن را برروي كاغذ لغزانم به صبحي مي انديشم كه بتوانم مسئوليتي را كه شهيدان و امام عزيزمان بردوشم نهادهاند به نحو احسن به انجام برسانم. به طلوعي مينگرم كه بتوانم همچون پرندهاي سبكبال به سوي معبود خويش پر بگشايم. به اميد آن روز مقاله خويش را شروع ميكنم. تشكيل بسيج در نظام جمهوري اسلامي ايران يقينا از بركات و الطاف جليله خداوند تعالي بود كه بر ملت عزيز و انقلاب اسلامي ايران ارزاني شد در حوادث گوناگون پس از پيروزي انقلاب خصوصا در جنگ نهاد و گروه هايي بودند كه با ايثار و خلوص فداكاري و شهادتطلبي كشور و انقلاب اسلامي را بيمه كردند ولي حقيقتأ اگر بخواهيم مصداق كاملي از ايثار و خلوص و فداكاري و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهيم.
بسیج؛ حدیث عشق
چه كسي سزاوارتر از بسيج و بسيجيان خواهد
بود. بسيج شجره طيبه و درخت تناور و پرشمري است كه شكوفههاي آن بوي بهار وصل طراوت
يقين حديث عشق ميدهد. بسيج مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامي است كه پيروانش
بر گل دستهاي رفيع آن اذان رشادت و شهـادت سر دادهاند. بسيـج ميقات
پا برهنگان و معراج انديشه پاك اسلامي است كه تربيت يافتگان آن نام و نشان
در گمنامي و بينشاني گرفتهاند. بسيج هميشه مخلص خداست كه دفتر تشكيل آن را همه
مجاهدان از اولين تا آخرين امضاء نمودهاند. والسلام
منبع:
پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری