«چهره نورانی» که در عملیات «مسلم بن عقیل» به آرزویش رسید
![«چهره نورانی» عملیات مسلم بن عقیل «چهره نورانی» عملیات مسلم بن عقیل](/files/fa/news/1398/7/17/439004_828.jpg)
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهيد «ابراهيم خليلباقري» که نام پدرش «مصيب» است در سال 1325 در يكي از روستاهاي قزوين در خانوادهاي كشاورز و مذهبي و زحمتكش ديده به جهان گشود و پس از طي دوران كودكي خويش در آغوش خانواده به مكتبخانه رفته و خواندن قرآن را فرا گرفت. او پس از آن به كار كردن مشغول شد. او به خدمت سربازي رفت و پس از پايان دوره سربازي ازدواج کرد كه حاصل آن پنج فرزند است.
او در كارخانه گوشت فرديس به كار كردن مشغول شد و از اين طريق در پي لقمهاي نان حلال براي خانواده خويش بود. در زمان اوجگيري انقلاب و در بحبوحه راهپيماييها و تظاهرات بر عليه رژيم منحوس پهلوي شركت فعال و همواره در صحنه حضور داشت و پس از پيروزي انقلاب به عضويت بسيج درآمد و با منافقها و ضد انقلابها مبارزه ميکرد و با آنها سري آشتيناپذير داشت. وی با عضويتش در بسيج بر فعاليتهايش دامنه و وسعت بيشتري بخشيد.
او در زمان جنگ تحميلي از هيچ كمكي نسبت به جبهههاي جنگ و رزمندگان سلحشور دريغ نميكرد و خود نيز دوازدهم شهریور 1361 به جبهه بستان اعزام شد و در علميات «مسلمبن عقيل» شركت کرد و در تاريخ نهم مهر ماه 1361 به شهادت رسید و پيكر پاك و مطهر اين شهيد مظلوم در منطقه باقي ماند.
خانواده شهيد ميگويد:او بسيار با خدا و با تقوي بود و نیز بزرگترين آرزويش
شهادت در راه دين خدا و مملكتش بود كه به بزرگترين آرزويش رسيد. او چهرهاي
نوراني داشت و هميشه به ياد خدا بود و لحظهاي از ياد خدا و نام خدا غفلت نميكرد.
پیام شهید: خداوند در قرآن مىفرمايد
كه هر كس براى دين ما كمك كند، من با آنها كمك مى كنم. انشاءالله به يارى و خواست
خدا بايد به جبهه بروم. انشاءالله که پيروز مىشويم و برمىگرديم. اگر هم شهيد شديم
براى بنده گريه نكنيد. اگر بنده، «ابراهيم خليلى» شهيد شدم، فرزندانم را نوازش
كنيد؛ بغل بگيريد و بر سرشان دست بكشيد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری