حفظ آیه الکرسی راهگشای شهید هفدهساله شد
نوید شاهد البرز؛ شهید «عبدالله معدنکن» در سال 1344، در یک خانواده مذهبی در روستای «هیو» ازحومه ساوجبلاغ متولد شد. روح اسلامی حاکم برخانواده، تجلی اخلاق اسلامی وی بود که ازهمان کودکی او را فردی مومن و با صداقت بار آورده بود.
وی بعد ازدوران کودکی در زادگاهش شروع به تحصیل کرد و این دوره را با موفقیت به پایان رسانید. او در سال اول راهنمائی مشغول تحصیل بود که جنگ تحمیلی عراق به ملت مسلمان آغازشد.
وی از همان دوران کودکی و نوجوانی فردی مذهبی و دوستدار امام ره و انقلاب بود، نمازش ترک نمیشد و روزهاش را از سیزده سالگی بهطورکامل میگرفت. به رزمندگان و جبهه علاقه زیادی داشت و لحظهای جبهه را فراموش نمیکرد.
او در تمام راهپیماییها شرکت میکرد و اکثر اوقاتش در بسیج و جهت تبلیغات بود کمتر بهخانه میآمد و در تمام صحنههای انقلاب حضورداشت.
ازهرراه ممکن، میخواست عازم جبهه شود ولی بزرگترین مشکلش سن کم بود. بهچندین مرکز اعزام مراجعه کرد ولی هیچیک برای اعزام وی موافقت نکردند با اینکه در بسیج ثبت نام کردهبود و چهارده دوره آموزش نظامی بسیج را با موفقیت بهپایان رسانده بود، بازهم از اعزام وی خودداری میکردند.
سرانجام بعد 9 ماه حضور درجبهههای سوسنگرد، سرپل ذهاب، قصرشیرین، در عملیات رمضان برای خنثیکردن مین، داوطلب شد و درهمینزمان، نیز بهدرجه رفیع شهادت رسید. تربت پاکش در گلزار شهدای هیو نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.
نقل قول از والدین شهید؛
او بعضی از روزها غذا نمیخورد و با لباس بسیجی و با پوتین میخوابید.
اکثرشبها بیدارمیماند و کلیه تمرینات لازم برای جبهه را انجام میداد تا اینکه پدر و مادر وی متوجه شدند که تا او به جبهه نرود، آرام نمی گیرد. گفتند: آیة الکرسی را حفظ کن تا رضایت بدهیم.
شب اول که به پایگاه رفته بود هنگام مراجعت آنرا کاملا حفظ کرده بود.
عبدالله بهما سفارش میکرد که شما بگویید؛ فرزند ما یار امام بود و در راه گشودن کربلای معلی به شهادت رسید و ازخدا بخواهید که عمرپربرکت به امام عزیز عنایت بفرماید، تا این حکومت را بهحکومت جهانی حضرت مهدی (عج) متصل بگرداند. چند روزی برسرمزارم نوار « إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ » (تکویر) را بگذارید این نوار مرا بهحرکت درآورد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری