پندهایی از وصیتنامه شهید «علی قنبری»
نوید شاهد البرز؛ شهيد «علي قنبري» در سال 1346، در خانوادهايي مذهبي و مؤمن در شهر تهران ديده به جهان گشود. دوران كودكي مانند ديگر همسن و سالانش به پايان رسانيد و وارد كانون علم و دانش شد و شروع به تحصيل كرد.
دوره ابتدايي را با نمرات عالي سپري كرد و بعد از آن به
دورة راهنمايي قدم نهاد اين دوره را تا سال دوم راهنمايي ادامه داد و براي امرار
معاش به كار پرداخت. قبل از انقلاب همگام با مردم در اكثر قيام ها بر عليه رژيم
شركت ميكرد و بعد از انقلاب هم در بسيج بهطور شبانه روز و مستمر به فعاليتهاي
خود ميافزود و بعد از آن برای خدمت مقدس سربازي عزم خود را جزم كرد كه
همزمان با شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران، او نيز بهسوي ميدانهاي نبرد
شتافت و به مقابله با بعثيون كافر همت گماشت تا اينكه سرانجام در اول تیرماه 1366،
در عمليات پيروزمند نصر5 منطقه عملياتي سردشت با اصابت تركش به درجه رفيع شهادت رسید. تربت پاکش در بهشت زهرا تهران نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.
متن وصیتنامه شهید «علی قنبری» را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحيم
سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا
في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
)ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته
شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
بر حسب تكليف شرعى شهادت مىدهم به حقانيت خداوند متعال و رسالت انبياء از حضرت آدم تا خاتم الانبياء رسول اكرم (ص) و شهادت مىدهم بر وصيتهاى اميرالمومنين و در اينجا لازم مىدانم از زحمات فراوان پدر و مادرم قدردانى كرده و طلب مغفرت مىنمايم و از خداوند جزاى خير و صبر از ايشان مسألت دارم و بهعنوان آخرين پيام از كليه دوستان و آشنايان مىخواهم كه از براى حقير طلب مغفرت و آمرزش نموده و چنانچه لغزشى از اينجانب ديدهاند مرا ببخشند و به آينده بنگرند و حافظ خون شهيدان و جان بر كفان باشند و من از پدرم عاجزانه تقاضا مىكنم كه مرا حلال كند، گر چه اگر از دست من ناراحت باشد اما بايد اين را هم بداند كه هر انسانى كه به رشد و بلوغ رسيد، حق انتخاب دارد و من نيز چنين انتخاب نمودم البته به گفتههاى پدرم ارج مىنهم و حرفهاى او را تصديق مىكنم كه فرزند بايد تحت فرمان او باشد اما اگر كسى عاشق شود حتما به معشوق خود عشق مىورزد (عشق به الله ) و اين انتخاب من است.
سپاس خداى را كه به ما قدرت داد تا بتوانيم راه حق را پيدا كنيم و در راه او ايثار و فداكارى كنيم و بكوشيم و كشته شويم و خداوند وعده داده است به مخلصين، انسان هرگاه از گناه بپرهيزيد آنگاه تازه به معبود خويش روى مىآورد و اين بنده حقير به شما سفارش مىكنم كه اگر مىخواهيد به روحتان غذا دهيد و روحتان را پرورش دهيد، به جبههها بياييد و ايثار و ظفر و ازخودگذشتگى اين سلحشوران را ببينيد، آنگاه دلهايتان احساس مى كند كه غرق در گناه بوديد و چقدر گرد و غبار روى قلبهايمان نشستهاست البته اى عزيزان سوء تفاهم پيش نيايد، منظورم كسانى هستند كه اصلا توجهى به اين مسايل ندارند و سخت در اشتباه هستند.
اميدوارم كه خداوندآخر و عاقبت ما را ختم به خير گرداند و همه ما را بيامرزد به والدين سفارش مىكنم در خانه اخلاق اسلامى را رعايت كنيد. دعوا، سخن چينى، غيبت، فحاشى نكنيد كه از لطف ايزد متعال بىبهره خواهيد ماند و همچنين با فرزندان خود تندخويى نكنيد. آنها را تربيت صحيح كنيد. به گفتههاى اسلام جامه عمل بپوشانيد. زن و مرد نبايد در زندگى با هم اختلاف داشته باشند.
...... .مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم اين جهان * چند روزى لانه كردهام در اين مكان
و اين چند نكته وصيت را به پدرم مى نمايم و اميدوارم كه پدر جان به آنها جامه عمل بپوشانى تا بدين طريق روحم را شاد كنى:
....
*هرگاه خواستيد به سر مزارم بياييد هنگامى از خانه مى خواهيد خارج شود وضو بگيريد وكاملا با خيالى آسوده وبا خانواده هيچ ناراحتى نداشته باشيد تا هم شما و هم من روحمان شاد باشد.
* قرآن باصوت در سر
مزارم تلاوت كنيد كه همه چيز ما از قرآن است. صلهرحمى به زن و فرزندان خود كنيد و
با نيكى با آنها برخورد كنيد و سعى كنيد كه هر شب جمعه يك روضه خوانى متوسل به ائمه معصومين داشته باشيد، سعى
كنيد نظريات دهيد با مردم به نيكى صحبت كنيد. هيچ كسى را از دست خودتان نرنجانيد
حتى فرزندانتان را نيز از خودتان مأيوس برنگردانيد اگر از شما چيزى خواستند به
آرامى به آنها عطا كنيد. در صورت نبودن
مورد علاقه فرزندتان به آنها اميدوارى دهيد و در ضمن هر كارى كه مىكنيد
خدا را حاضر و ناظر بر كارهايتان بدانيد، خداوند
ما را مورد لطف خود قرار بدهد و اين اسلام و انقلاب را حفظ بفرمايد. خداوند يار و ياورتان
باد ديگر عرضى ندارم. ششم اردیبهشت 1366
منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري