نگذارید یک مشت آدم جبهه نرفته بیایمان پستها را بگیرند
نوید شاهد البرز؛ شهید علیرضا جعفرطرقی در سال 1350، متولد شد. دوران کودکی او در کوی کارخانجات فخر ایران گذشت. تحصیلات ابتدایی را در فخرِ ایران گذراند و برای ادامه تحصیل به همراه خانواده به شهرستان"هشتگرد" نقل مکان کرد و تا سوم راهنمایی ادامه تحصیل داد. او جوانی فعال و پرکار بود به عبادت خدا اهمیت فراوان میداد. هوای جبهه هیچوقت از ذهنش پاک نمی شد بههرطریق ممکن، میخواست در جبهههای حق حضور یابد ولی سن و سال کم او این اجازه را نمی داد.
بعد از مدت زیاد توانست به جبهه اعزام شود. در نخستین اعزام در
جبهه مجروح شد و مدتی جهت مداوا و بهبودی به خانه برگشت و بار دوم از طریق جهادسازندگی
تهران به جبهه رفت و بعد از آموزش در خط مقدم انجام وظیفه میکرد تا اینکه در
تاریخ پنجم مرداد ماه 1367، در عملیات مرصاد در شلمچه به شهادت رسید و به آرزوی دیرینه خود که خدمت به اسلام
و شهادت در راه خدا بود، رسید.تربت پاکش در گلزار شهدای ینگیامام نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.
به نقل از پدر شهید:
«... مدت هشت ماه او را ندیده بودم بهطور اتفاقی فهمیدم که در جبهه فاو است. من کردستان بودم بهدیدارش رفتم. از دیدن من متعجب شد. چند ساعتی با هم بودیم و برای عملیات لشگر ده سیدالشهدا که به زودی قرار بود شروع شودف از هم خداحافظی کرده و به مقر خود رفتیم. بعد از آن عملیات به شهادت رسید».
در وصیت نامه شهید «علی رضا جعفر طرقی آمده است :
بسم الله الرحمن الرحیم
اشهدان لااله الا الله و اشهدان محمد رسول الله و علی ولی الله. اللهم اجعل محیای محیا محمد و ال محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد. در لحظاتی حساس قلم در دست گرفتهام گوئی ساعت آخر زندگی حیات خویش را میگذرانم و آماده سفر هستم. بار و بنه ام را مهیا نمودهام تا به دیدار عاشقم بروم لذا بر خود دانستم چند سطری مطالب خویش را هر چند مختصر بهتحریر درآورم و اینک هر چه برروانم جاری می گردد، بیان میکنم. ای مردم به خون تمامی شهدا سوگند به مقدسات اسلام قسم که روز قیامتی در پیش است. بهیاد روز حسرت و پریشانی باشید. روزی که همه از هم میگریزند و فقط اعمال نیک هر کس ناجی او خواهد بود و قدر همدیگر را بدانید و اخلاق اسلامی را رعایت فرمائید و وظایف دینی خود را بهنحو احسن، به انجام برسانید. راهی که فرزندان شما رفتند و راهی که شما ملت برگزیدهاید صراط مستقیم و سربلندی است راهی که سختیها و مشقتها دارد. راهی است که برگشت ندارد و خدا نکند آدمی از این راه پر رهرو جدا شود. از خدا بخواهید عاقبت بهخیر گردید.
ای پدر و مادر بزرگوارم، این را خوب میدانم که برایم چه کشیدهاید اما این را متذکر شوم که رسول خدا و اهل بیت(س)پیش از اینها بهخاطر اسلام و حفظ قرآن زحمتها کشیدند و خونها به پایش ریخته شد پس اگر خویش را رهرو اهل بیت بدانید تمام اینها برای ما سهل و آسان خواهد بود و اضافه بر آن مایه سربلندی شماست که امانت خدا را در راه خشنودی او به قربانگاه فرستادند و امید است پرچم اسلام با پیروزی و نصرت هر چه سریعتر به اهتزار درآید.
ای زمان شاهد باش؛ ای زمین گواه باش من رفتم تا ندای حسین(ع) را که در دشت کربلا در میان آن خاموشان پست و در غوغای چکاچک شمشیرها و نیزهها و در پس تمام مظلومیتهای تاریخ برآمد جواب گویم و خون بی ارزشم را در رکاب فرزند برومندش روح الله بهدرگاه احدیت هدیه ببرم و می گویم: اگر دین محمد(ص) با خون من محکمتر میشود. پس ای شمشیرهای آخته مرا در بر گیرید و به سوی دیار عاشقان سوقم دهید. آنجا که فقط پرواز است و پرواز. عاقبت با خون خود این دیوانهها را به میز محاکمه خواهیم کشید. همانسان که مولایمان حسین تمامی ظالمین را به محاکمه کشید و به تو ای تاریخ ای کربلای ایران شاهد باش که من با خونم به سرورم عرض کردم "یا ابا عبد الله «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامت»؛ آری، شهادت زینت محمد و آل اوست و میراث است. چه باک از شهادت که خود تولدی نوین است.
پیامم به تو ای خواهر عزیزم من نیز همانند تمامی شهدا این پیام را به تو میدهم" ای زن از فاطمه به تو اینگونه خطاب است، ارزندهترین زینت تو حفظ حجاب است". در کنار حجاب خود اخلاق و شئونات اسلامی را به کلیه خواهرانم توصیه میکنم و از آنها میخواهم زینبوار در راه اسلام کوشا باشند.
پیامم به برادران عزیزم، برادران عزیز، تمامی شهدا پیامشان این است: «اطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ » ز گهواره تا گور دانش بجوی، درستان را بخوانید و نگذارید فردا یک مشت آدم جبهه ندیده و بیایمان پست و ریاست را در دست بگیرند و شما را حتی آدم حساب نکنند. درس بخوانید تا شاید با درس خواندن خود بتوانید انتقام خون برادرت و برادرانت را از این مزدوران و سفاکان بگیرید.
در پایان از تمام امت حزب الله میخواهم که جبهه را خالی نگذارند و اگر بدی در حق آنها کردهام مرا حلال نمایند به امید پیروزی رزمندگان و باز شدن راه کربلا.
شلمچه پنجم فروردین ماه 1367