پیامی دارم برای همه مادران شهید
نوید شاهد البرز؛ شهيد محمدرضا مرادخاني به سال 1339، در تهران ديده به جهان گشود. وی در دامان خانوادهاي مذهبي و متدين به شئونات اسلامي پرورش يافت. دوران كودكي را با تحمل مشقات بسيار پشت سر نهاد. تحصيلات خود را تا اخذ مدرك ديپلم با موفقيت طي نمود. اين ايام مصادف بود با حركتهاي انقلابي مردم و او كه سراسر وجودش از بيعدالتيهاي رژيم پهلوي زخم ديده بود، پيشاپيش همه در راهپيماييها و تظاهرات حضوري فعال داشت. وی سپس به خدمت سربازي اعزام شد.
او بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و شروع قائله كردستان داوطلبانه عازم منطقه غرب كشور شد و سرانجام در تاريخ بیست و دوم خرداد ماه 1358، در منطقه پيرانشهر در درگيري با عناصر كومله مورد اصابت تركش خمپاره قرار گرفت و مرغ جانش از قفس دنيا به ملكوت اعلا پرواز کرد و به درجه رفيع شهادت نائل آمد. تربت پاکش در بهشتزهرا تهران میعادگاه عاشقان و عارفان پاکباخته است.
بهنقل از همرزم شهید:
او بسيار فداكار بود و در روز شهادت، در زماني كه ميخواست به دوستش كه مورد اصابت تركش قرار گرفته بود، كمك كند، خود نيز به شهادت رسيد.
روایتی مادرانه و پیامی به همه مادران شهید:
من مادر شهيد «محمدرضا مرادخاني» هستم كه در دوازدهم شهریور ماه 1358، در پادگان پيرانشهر با اصابت تركش خمپاره عناصر شورشي و ضدانقلاب شربت شهادت را نوشيد.
پسر من سرباز وظيفه بود كه داوطلبانه حاضر شد به پادگان برود. من به جوان 18 ساله خود كه در راه اسلام به درجه رفيع شهادت نائل گشت، افتخار ميكنم. افتخار ميكنم به همچون پسري؛ خداپرست و وطندوست كه شهادت سرخ را بر ناراحتي و سختي مردم ترجيح داد. من براي مادران شهيدپرور ايران پيامي دارم و پيام من اين است:
اي خواهران جوان از دست داده! هيچوقت براي جوانان دلير خود گريه نكنيد و غمگين نباشيد بلكه خوشحال باشيد. چون وقتي كسي چيزي را در راه خدا قرباني مينمايد، ناراحت نميشود و افتخار ميكند كه مادر همچون پسر دلير و با ايمان است كه براي استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي جان خود را فدا مينمايد.
«والسلام و علكيم و رحمته الله و بركاته»
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری