نامه به یادگار مانده از شهید «مصطفی خیرالهی»

نوید شاهد البرز؛ شهيد «مصطفي خيرالهي» که نام پدرش «عبدالحسین» اول فروردین ماه 1344، در تهران ديده به جهان گشود. وي پس از سپري نمودن دوران كودكي در دامان پر مهر و محبت خانواده در سن هفت سالگي به مدرسه رفت و تا كلاس دوم راهنمايي تحصيل نمود. وی به همراه خانواده به شهرستان كرج نقل مكان نمود و پس از اسكان در كرج به كارگري در حرفه بنايي پرداخت و از اين طريق امرار معاش مي‌کرد. وي در سال 1363، جهت خدمت سربازي رفت كه پس از فراگيري فنون نظامي به منطقه مريوان اعزام شد كه پس از چندين ماه حضور در آن منطقه حين درگيري با اشرار مسلح در تاريخ هشتم اردیبهشت 1365، به شهادت رسید. تربت پاکش در «امامزاده محمدکرج» نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.

نامه  به یادگار مانده از شهید والفجر9 را در ادامه می خوانید:

با سلام: خدمت پدر عزيزم و بهتر از جانم دعا و سلام مي رسانم و اميدوارم كه هميشه سرحال و شاداب باشيد، همچنين خدمت مادر عزيزم دعا و سلام مي رسانم و سلامتي شما را از خداي متعال خواهانم.

به عباس آقاي گل دعا و سلام مي رسانم به رباب خانم دعا و سلام مي رسانم و اميدوارم كه زندگي خوبي در سايه حق داشته باشيد. فريده، فاطمه، معصومه، كبري، مهدي و مجتبي دعا و سلام مي رسانم و آرزو دارم كه هميشه از نظر درسي موفق و كامياب باشيد اگر از حال من خواسته باشيد به لطف خدا خوب هستم و هيچگونه نگراني ندارم جز دوري شما . بابا! درمورد حمله درمنطقه «مريوان» يعني «والفجر 9» در محل ما هيچ خبري نيست از نظر من و علي خاطر جمع باشيد منطقه ما آرام است و هيچگونه نگراني ندارم.

علي يزدي سلام مي رساند بابا شماره خانه علي را برايت مي نويسم و شما يك زحمتي بكشيد خانه آنها يك زنگي بزنيد و احوال سلامتي علي را به خانواده اش بدهید و بگوئيد از نظر اين حمله در منطقه مريوان خاطر جمع باشند. در ضمن به عمو ابراهيم سلام برسانيد. جز دوري شما حرفي ندارم . دهم اسفند ماه 1364، ساعت 10 شب عيد همگي مبارك از طرف علي آقا.

با سلام خدمت پدر ارجمندم و بهتر از جانم اميدوارم كه هميشه خوش و خرم باشي و در كارهايت هميشه موفق و كامياب باشيد. باسلام خدمت مادر عزيزم اميدوارم كه در سايه حق زندگي خوبي داشته باشيد و هميشه تندرست و سلامت باشيد. خدمت برادر عزيزم عباس آقا گل دعا و سلام مي رسانم و همچنين به رباب خانم دعا و سلام مي رسانم و سلامتي شما را از خداوند متعال خواهانم. فريده، فاطمه، معصوم، كبری،مجتبي و مهدي دعاو سلام مي رسانم و سلامتي همگي را از خداوند متعال خواهانم. اگر از حال من خواسته باشيد خوب هستم و هيچگونه ناراحتي ندارم جز دوري شما. بابا خيلي جاي خوبي داريم ان شاالله اگر خدا ياري كند تا 25 روز ديگر به مرخصي مي آيم اگر مرخصي لغو نشود. بابا مهدي و مجتبي را خيلي مواظب باشيد به جاي من مهدي و مجتبي را ببوسيد.

با فيش پولي كه برايت ريخته بوديد نامه اش يعني فيش بانكي برايم ريخته بوديد نامه اش يعني فيش بانكي برايم پست كردند و موقع مرخصي فيش را مي آورم بابا به همه فاميلها نامه نوشتم ولي بعضي‌ها جواب نامه را نمي‌دهند از قوا من به آقاي معزي سلام و آقاي دكترسلام برسانيد و از قول من به آقاي دكتر بگوكه درموردگواهي نامه من بپرس ببين مي تواند جريان كار رادرست كند. درضمن من ازگردان گواهي براي راهنمائي رانندگي گرفتم تا بالاخره گواهينامه را بگيرم بابا علي دعا و سلام مي رسانم و هميشه احوال سلامتي شما را مي پرسد همان پسر كه عكس ورزشكاريش توي آلبوم خانه. جز دوري شما حرفي ندارم.  پنجم بهمن ماه 1364